شاید کتابی با عنوان بیماری، مردم را به یاد درد و رنج بیندازد و آنها را از رفتن به سراغ مطالعه آن باز دارد. درواقع، همه ما در شرایط عادی و روزمره، بیماری را امری بسیار دور از خود میدانیم. به ویژه، بیماریهای لاعلاج و معلولیتهای اندامهای مهم بدن را.
ما با چنین نگرشی، به محض روبهرو شدن با یک فرد بیمار احساس میکنیم که نمیدانیم باید از کجا شروع کنیم و چه بگوییم؟ آیا باید به او دلداری بدهیم و مختل شدن بخشی از توانمندی بدنش را انکار کنیم یا درباره عارضه پیش آمده از او سؤال کنیم؟
اما اگر خودتان دچار بیماری خاصی هستید، ماجرا فرق میکند. هوی کرل در پی اثبات این موضوع است که تجربه هر فرد بیمار با تجربه بیمار دیگر فرق میکند و این به دلیل تغییراتی است که یک مشکل بیولوژیک در بدن زیسته ما ایجاد میکند. به همین دلیل، او رویکرد پدیدارشناسانه را برای مشاهده بیماری از دریچه تجربیات شخصی بیمار مناسب میداند.
در کتاب بیماری، نویسنده ما را با بدن به عنوان جایگاه اصلی سوژه آشنا میکند و ارتباط جسمیت را با احساس عاملیت در انسان میسنجد. از این طریق است که میتوانیم متوجه شویم چگونه جغرافیای بیمار نیز با جغرافیای افراد غیربیمار متفاوت است و چگونه باید با این تفاوت کنار آمد. هوی کرل از آراء فیلسوفان بزرگ پدیدارشناس همچون مارتین هایدگر برای تبیین این موضوع کمک گرفته است.
هوی کرل یکی از احساسات مختلفی که فرد بیمار تجربه میکند را هراس از مرگ میداند و سعی میکند از راه فلسفه، این ترس را برای ما روشنتر کند. او نشان میدهد که چگونه میتوان در عین بیماری، سالم و خوشبخت بود.
اگر شما هم به هر دلیلی فرصت مطالعه کامل این کتاب را ندارید، میتوانید خلاصه کتاب بیماری، اثر هوی کرل را به صورت صوتی و متنی از سایت و اپلیکیشن بوکاپو دریافت کنید.
نظرات کاربران