کتاب از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم، دفترچه خاطرات یکی از بزرگترین هنرمندان معاصر است.
هاروکی موراکامی سالهاست که هرروز صبح زود بیدار میشود و میدود. او این کتاب را زمانی نوشت که مشغول تمرین برای شرکت در ماراتن نیویورک بود. این کتاب، خاطرات سالها نوشتن، دویدن و رسیدن به اهداف بزرگ است.
موراکامی در کتاب از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم، درباره احساس شگفتانگیز تنها بودن حرف میزند. سالها دوندگی و نوشتن به او اجازه داده تا ساعتهای طولانی را با خودش تنها باشد. این تنهایی و غرق شدن در جهان داستانها به او اجازه داده تا حقایق عجیبی را درباره زندگی و انسانها کشف کند.
این نوشته، همانطور که از نامش پیداست؛ درباره دویدن و ترکیب این کار با تمام اجزای زندگی، از جمله نوشتن است. موراکامی اعتقاد دارد که انسان باید بیوقفه تلاش کند، برای اهدافش درد بکشد و هیچوقت به پایان راه فکر نکند.
او در کتاب از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم نیاز انسان به حرکت را به شکلی هنری و بسیار صمیمی توضیح داده است. کتاب از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم به شما یادآوری میکند که تنها حریفتان خودتان هستید. واقعیت این است که نیازی نیست از هیچکس جز خودتان جلو بزنید و استانداردهای هیچکسی جز خودتان را برآورده کنید.
فهمیدن و پذیرش این فلسفه بهظاهر ساده، نیاز به درک عمیقی از زندگی دارد که این کتاب برای رسیدن به آن به شما کمک میکند.
اگر به هر دلیلی فرصت مطالعه این کتاب را ندارید، همین حالا میتوانید خلاصه کتاب از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم را بهصورت صوتی و متنی در اپلیکیشن بوکاپو مطالعه کنید.
نظرات کاربران