دنیای سیاست همواره محل مناقشات بسیاری بوده است. همه ما تاکنون در بحثهای سیاسی بسیاری شرکت کردهایم و گاهی از دیگران شنیدهایم که به نظریه های سیاسی مختلفی وفادار بوده و خود را لیبرال، کمونیست، سوسیالیست یا چیزهایی دیگری از این دست مینامند.
اما شاید بسیاری از ما تعریف دقیقی از این مکاتب سیاسی در ذهن نداشته باشیم. از این رو در این مقاله از مجله بوکاپو قصد داریم به بررسی مهمترین نظریات سیاسی و تعاریف و اصول هر یک از این مکاتب بپردازیم. با ما همراه باشید.
درآمدی بر نظریه های سیاسی
نظریههای سیاسی یا ایدئولوژیهای سیاسی به ما کمک میکنند تا از دنیای سیاسی- اجتماعی پیچیدهای که در آن زندگی میکنیم سر در بیاوریم. این نظریهها با توصیف جامعه و تفسیر رویدادهای آن، سبب میشوند دنیای پیرامون خود را درک کنیم.
در ضمن، آنها دربردارنده یک رشته عقاید سیاسی نیز هستند که بهترین راه ممکن برای سازماندهی اجتماعی را شرح داده و تصویری از جامعه مطلوب ارائه میدهند.
پنج مکتب مهم و اساسی که در بیشتر کتابها و مقالات به آنها اشاره شده است عبارتند از: لیبرالیسم، سوسیالیسم، ناسیونالیسم، فاشیسم، و محافظهکاری که در ادامه هر یک از آنها را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
پیشنهاد مطالعه: بهترین کتاب های دنیا که آگاهی سیاسی شما را افزایش خواهند دادآشنایی با پنج مکتب مهم سیاسی و نظریات آنها
در ذهن بسیاری از ما، مفهوم نظریه سیاسی با هزاران «ایسم» مختلف، مترادف شمرده میشود. اما همه این ایسمها را نمیتوان یک مکتب یا نظریه سیاسی مستقل به شمار آورد.
در این مقاله میخواهیم در مورد اصول بنیادین و تعاریف ۵ مورد از پرکاربردترین و مهمترین نظریات سیاسی جهان، که نظامهای حکومتی بر مبنای آن شکل گرفتهاند، صحبت کنیم.
لیبرالیسم
لیبرالیسم یکی از مهمترین و اثرگذارترین نظریه های سیاسی مدرن است که مفهوم سیاسی آن در طول تاریخ با پیچیدگیها و فراز و فرودهای بسیار همراه بوده است.
لیبرالیسم که در فارسی به «آزادیخواهی» ترجمه میشود، از واژه لاتین Liber به معنای آزاد یا افسارگسیخته مشتق شده است.
برای اولین در قرن نوزدهم و در اسپانیا این واژه کاربرد سیاسی یافت و واژه «لیبرال» برای توصیف افرادی به کار میرفت که با سلطنتطلبان و حامیان آنها مخالفت میکردند.
لیبرالها در اسپانیا خواهان حکومت مشروطه، ایجاد قانون اساسی غیرمذهبی و آزادی مطبوعات بودند. به طور کلی لیبرالیسم بر حقوق افراد و برابری فرصتها تأکید دارد و تأمین آزادیهای فردی را مهمترین هدف سیاسی میداند.
لیبرالیسم بر پنج اصل استوار است که عبارتند از:
۱. آزادی فردی و فرد محوری. اساساً لیبرالیسم را مکتب آزادیخواهی نامیدهاند چرا که برای آزادیهای فردی اهمیت زیادی است و فرد را نسبت به جمع یا گروههای اجتماعی، ارجح میداند.
۲. عقلگرایی. لیبرالها معتقدند این جهان دارای ساختاری عقلانی است و عقل به تنهایی برای درک جهان و اصول حاکم بر آن کافی است.
۳. محدود ساختن دولتها. لیبرالیسم معتقدند حوزه اختیارات دولت باید محدود باشد، چرا که قدرت و اختیارات بیشتر دولت به معنای آزادی فردی کمتر است. از این زاویه، لیبرالیسم در تقابل تمام و کمال با توتالیتاریسم قرار میگیرد.
۴. دموکراسی. لیبرالیسم را میتوان نماینده حکومت دموکراتیک دانست که به دنبال ایجاد یک حکومت مردمی است. دولتی دموکراتیک که حقوق و آزادیهای مردم را به رسمیت شناخته و تأمین کند.
۵. اقتصاد سرمایهداری. از آنجایی که در تفکر لیبرال اختیارات دولت باید محدود باشد، بنابراین اقتصاد نیز باید از دخالت دولتها مصون باشد. مالکیت خصوصی و اقتصاد بازار آزاد که از ویژگیهای نظامهای سرمایهداری (کاپیتالیستی) است از اصول مهم لیبرالیسم است و لیبرالها معتقدند مالکیت خصوصی مظهر آزادی فردی است.
سوسیالیسم
سوسیالیسم (و نسخه افراطیتر آن یعنی کمونیسم) یکی از نظریه های سیاسی پررنگ و پرنفوذ در جهان به ویژه در سالهای پس از جنگ جهانی دوم به شمار میرود.
این ایدئولوژی که در اندیشههای کارل مارکس، فیلسوف آلمانی، ریشه دارد در تقابل مستقیم با لیبرالیسم و کاپیتالیسم قرار میگیرد.
سوسیالیسم، برخلاف این دو نظریه که بر اهمیت فرد، آزادیهای فردی و مالکیت خصوصی تأکید دارند؛ بر جمعگرایی، محوریت جامعه و مالکیت عمومی استوار است.
سوسیالیسم را میتوان سیاستی دانست که هدف آن مالکیت یا نظارت کل جامعه بر ابزارهای تولید (سرمایه، دارایی، زمین و…) در جهت تامین منافع عمومی است.
برای آشنایی بیشتر با سوسیالیسم و اصول بنیادین آن، مطالعه مقاله سوسیالیسم چیست را به شما پیشنهاد میکنیم.
پیشنهاد مطالعه: سوسیالیسم چیست؟ (ایدهای که هرگز نمی میرد)ناسیونالیسم
یکی دیگر از نظریه های سیاسی مهم و اثرگذار که ردپای تفکرات آنها را میتوان در حزب رستاخیز یا جبهه ملی ایران نیز مشاهده کرد، ناسیونالیسم یا ملیگرایی است.
ناسیونالیستها هدف خود را ارتقا منافع ملت خود میدانند و سعی میکنند در راه اعتلای باورها، آرمانها، تاریخ، حقوق و منافع ملت قدم بردارند.
ناسیونالیسم را میتوان ترکیبی از سه عنصر «حق آزادی ملل، حق استقلال ملتها و حق حاکمیت آنها بر سرنوشت خود» دانست. از این منظر ناسیونالیسم میتواند جنبشی باشد که به رهایی ملتها از رژیمهای استبدادی و دخالت بیگانگان منجر میشود.
اما در برخی موارد ناسیونالیسم رنگوبوی افراط به خود میگیرد و تفکراتی را به وجود میآورد که برتری یک نژاد و ملت بر دیگر ملتها و حاکمیت آنها بر ملتهای دیگر معتقد هستند. نمونه چنین تفکراتی را میتوان در ظهور هیتلر در آلمان و موسولینی در ایتالیا دید که در نهایت منجر به تشکیل یک حکومت فاشیستی شد.
فاشیسم
در میان نظریه های سیاسی مهم و اثرگذار، فاشیسم از معدود مواردی است که به بدنامی شهره است. این مکتب یادآور خاطرات نسلکشیها و نابودیهای بیسابقه در اروپاست.
فاشیسم یک نظام حکومتی دیکتاتوری با عقاید ناسیونالیستی افراطی است که اولین بار در ایتالیا و به رهبری بنیتو موسولینی شکل گرفت.
سه عنصر اصلی تفکر فاشیستی عبارت از حزب سیاسی واحد، نژادپرستی و دولت مرکزی مقتدر. در حکومتی که بر پایه تفکرات فاشیستی شکل گرفته باشد، تنها یک حزب یعنی حزب فاشیست وجود دارد و یک رهبر با ویژگیهای خردمندانه و به شکل دیکتاتوری بر آن حکومت میکند.
نازیسم که به رهبری آدولف هیتلر در آلمان شکل گرفت، گونهای از فاشیسم است که نژادپرستی را به حد اعلای خود رساند.
بنا به عقیده او نژاد آریایی، که نمونه بارز آن مردم آلمان بودند، نژاد برتر است و باید بر سایر نژادها فرمانروایی کند. هیتلر این مسئله را نظم نوین جهانی میدانست و برای محقق شدن آن میکوشید.
محافظهکاری
آخرین نظریه از نظریه های سیاسی مهم، محافظهکاری است که در واقع نوعی نگرش سیاسی، اجتماعی و مذهبی است که به حفظ جامعه و ارزشهای موجود آن پایبند است.
محافظهکاری در برابر مکاتب رادیکال قرار میگیرد و بر محترم شمردن سنتها، خانواده، مذهب، دولت و نهادهای مرسوم و متداول تأکید دارد. پیروان این مکتب با طرحهای بلندپروازانه و انقلابی برای اصلاح وضع جامعه مخالف هستند.
سخن آخر
نظریه های سیاسی از آن جهت که بر سرنوشت ملتها و شکلگیری حکومتها بسیار موثرند، اهمیت بسزایی دارند. در این مقاله به بررسی ۵ مورد از مهمترین نظریات سیاسی رایج پرداختیم و اصول بنیادین تفکرات آنها را با هم بررسی کردیم.
لیبرالیسم، سوسیالیسم، ناسیونالیسم، فاشیسم و محافظهکاری پنج مورد از مهمترین مکاتب سیاسی جهان هستند.
کتاب فاشیسم اثر مادلین آلبرایت؛ کتاب کاپیتالیسم، سوسیالیسم و دموکراسی اثر جوزف شومپیتر؛ و کتاب آنارشیسم اثر کالین وارد
درود بر شما خسته نباشید
اینکه میبینم دوستانی هستند که در راستای افزایش سطح آگاهی مردم در رابطه با سیاست،تاریخ،اقتصاد و . . . کوشش میکنند واقعا مایه ی دل گرمی بنده هست،آرزو دارم روزی برسه که همه ی مردم ما به جای اتلاف وقت و کارهای بیهوده سعی کنن حداقل مقدار کمی از معلومات سیاسی و اجتماعی رو داشته باشن تا در هر انتخاباتی،در هر رفراندوم یا در هر نظرسنجی ای بر اساس شانس پاسخ ندند و انتخاب نکنن و بلکه انتخابشون از روی علم و آگاهی باشه
در نهایت از شما بابت مطالبتون تشکر میکنم