هر آنچه برای تدوین یک استراتژی بازاریابی دیجیتال نیاز دارید
بازاریابی به شیوه سنتی دیگر پاسخگوی بازارهای رقابتی و دنیای پیشرفته و مدرن امروز نیست. حتی اگر زمینه کسبوکار شما به کلی دور از دنیای دیجیتال و اینترنت باشد، باز هم میتوانید از بازاریابی دیجیتال برای موفقیت در کسبوکارتان استفاده کنید.
ست گودین در جدیدترین کتاب خود به نام بازاریابی یعنی این، به خوبی توضیح میدهد که چرا عمر بازاریابی سنتی به سر رسیده است و چگونه باید در دنیای مدرن بازاریابی کرد. مطالعه این خلاصه کتاب را در بوکاپو از دست ندهید.
امروزه، اغلب افراد از کوچک تا بزرگ به نحوی به دستگاههای دیجیتال و اینترنت دسترسی دارند و بخش قابل توجهی از زمانشان را در دنیای دیجیتال سپری میکنند. شما برای برقراری ارتباط با مشتریانتان باید جایی باشید که آنها حضور دارند و دنیای دیجیتال یکی از بهترین جاهایی است که میتوانید مخاطبانتان را هدف قرار دهید.
بازاریابی دیجیتال دنیای گستردهای دارد و با توجه به حجم زیاد کارهایی که برای پیشبرد و موفقیت کسبوکارتان انجام میدهید، حتی فکر ورود به این دنیا نیز میتواند برایتان دلهرآور و نگرانکننده باشد.
اما ناامید نشوید! شما برای موفقیت در بازاریابی دیجیتال، به یک استراتژی نیاز دارید و ما در این مقاله راهنمای گام به گام تدوین آن را ارائه میکنیم.
خلاصه کتاب استراتژی خوب، استراتژی بد در بوکاپو را بخوانید تا با مفهوم استراتژی و ویژگیهای یک استراتژی خوب بیشتر آشنا شوید.
برای اینکه بتوانید یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موفق برای کسبوکارتان تدوین کنید، باید از ۷ گام اساسی پیروی کنید. این ۷ گام عبارتند از:
- طراحی پرسونای مشتریان
- تعیین اهداف بازاریابیتان و ابزارهایی را که برای رسیدن به آنها نیاز دارید
- ارزیابی کانالها و ابزاهای دیجیتال موجود
- ارزیابی و برنامهریزی رسانهها و کانالهایی که مال خودتان است
- ارزیابی و برنامهریزی توجهاتی که در رسانههای دیگر به دست آوردهاید
- ارزیابی و برنامهریزی رسانههای و کانالهای پولی
- قدم آخر: جمعبندی و تدوین استراتژی بازاریابی نهایی
در ادامه، هر کدام از این گامها را تشریح میکنیم:
۱. طراحی پرسونای مشتریان
یکی از نکات کلیدی در تدوین استراتژی بازاریابی، چه آنلاین و چه آفلاین این است که تعیین کنید مخاطبانتان چه کسانی هستند. پرسونای مشتریان نشاندهنده مشتریان ایدئال شماست و برای ایجاد آن باید تحقیق کنید و از مخاطبان هدف کسبوکارتان نظرسنجی و با آنها مصاحبه کنید.
توجه کنید که اطلاعاتی که به دست میآورید باید تا حد امکان بر اساس دادههای واقعی باشد، زیرا اگر بخواهید استراتژیتان را بر پایه فرضیات بچینید ممکن است نتیجه خوبی دربرنداشته باشد.
برای اینکه بتوانید تصویر کاملی از پرسونایتان به دست بیاورید، باید تمامی مشتریان، مشتریان احتمالی و کسانی را که با مخاطبان هدفتان همخوان هستند مورد بررسی قرار دهید.
اطلاعاتی که باید جمعآوری و بررسی کنید تا بتوانید استراتژی بازاریابی دیجیتال کارآمدی تدوین کنید، بستگی به نوع کسبوکارتان دارد. برای مثال، این اطلاعات بسته به آنکه کسبوکارتان B2B است یا B2C یا محصولتان گرانقیمت است یا ارزان و بسیاری موارد دیگر، متفاوت خواهد بود.
برای شروع میتوانید از ایدههای کلی زیر استفاده کنید، اما بهتر است از آنها متناسب با کسبوکار خاص خود استفاده کنید و در صورت لزوم، موارد دیگری را نیز اضافه کنید.
این اطلاعات به دو دسته کمی و کیفی تقسیم میشوند. در ادامه چند مورد از هر کدام را نام میبریم:
اطلاعات کمی (یا اطلاعات جمعیتشناختی)
- موقعیت مکانی
- سن
- درآمد
- عنوان شغلی
اطلاعات کیفی (یا اطلاعات روانشناختی)
- اهداف
- مشکلات
- سرگرمیها و علاقهمندیها
- اولویتها
به کمک این اطلاعات پرسونای کسبوکارتان را طراحی کنید و استراتژی بازاریابی دیجیتالتان را بر پایه آن بنا کنید.
۲. تعیین اهداف بازاریابیتان و ابزارهایی را که برای رسیدن به آنها نیاز دارید
به یاد داشته باشید که اهداف بازاریابیتان باید در راستای اهداف بنیادین کسبوکارتان باشد. برای مثال، اگر هدف کسبوکارتان افزایش ۲۰درصدی درآمد آنلاینتان است، هدف بازاریابیتان میتواند افزایش ۵۰درصدی جذب مشتری از طریق وبسایت نسبت به سال قبل باشد.
اهداف بازاریابیتان هرچه که باشد، مهم این است که بتوانید و بدانید که چگونه آن را ارزیابی و اندازهگیری کنید.
نحوه و ابزار اندازهگیری کارآمدی استراتژی دیجیتالتان به نوع کسبوکار و اهدافی که دارید بستگی دارد. نکته حیاتی این است که اطمینان حاصل کنید که حتماً امکان اندازهگیری وجود دارد، زیرا تنها در این صورت است که میفهمید استراتژیتان چقدر موفق بوده است و میتوانید در صورت نیاز آن را تغییر دهید.
۳. ارزیابی کانالها و ابزاهای دیجیتال موجود
هنگامی که میخواهید کانالها و ابزارهای بازاریابی دیجیتال مختلف را بررسی کنید تا آنها را در استراتژیتان بگنجانید، ممکن است تعدد و تنوع آنها شما را مضطرب کند. برای جلوگیری از این اتفاق، میتوانید آنها را به سه دسته کلی تقسیم کنید. در ادامه، هر کدام از این سه دسته را توضیح میدهیم:
- رسانهها و کانالهایی که مال خودتان است: این دسته شامل کانالهای دیجیتالی است که شرکت یا برندتان صاحب آنهاست؛ برای مثال، وبسایتتان، صفحاتتان در رسانههای اجتماعی و محتوای وبلاگتان. شما بر این رسانهها و کانالها احاطه کامل دارید. محتوایی که در پلتفرمی غیر از وبلاگ خود منتشر میکنید، برای مثال، مقالههایتان در سایت ویرگول، نیز در این دسته قرار میگیرد.
- توجهاتی که در رسانههای دیگر به دست آوردهاید: در بسیاری از مواقع، توجهاتی را به کمک کانالها و رسانههای دیگر جلب میکنید. برای مثال، هنگامی که مقالهای به عنوان مهمان در وبسایتی دیگر منتشر میکنید، خوانندگان آن وبسایت با شما آشنا میشوند یا خدمات خوبی که به مشتریان ارائه میکنید، سبب میشود از شما نزد دوستان و آشنایانشان تعریف کنند. همچنین فعالیتهای روابط عمومیتان، انتشار مطلب درباره شما در مطبوعات، نظرات و بازخوردهای مثبت مشتریان و به اشتراک گذاشته شدن محتوایتان توسط افراد مختلف نیز در این دسته قرار میگیرند.
- رسانهها و کانالهای پولی: همانطور که از اسم این دسته پیداست، شما برای جلب توجه مخاطباتان به رسانهها و کانالهای خاصی پول پرداخت میکنید. گوگل ادورزد، پستهای پولی در رسانههای اجتماعی و تبلیغات بومی (انتشار پستهای شما در وبسایتهای دیگر در ازای دریافت هزینه) در این دسته قرار دارند.
بررسی کنید و ببینید که چه کانالها و ابزارهای دیجیتالی را در اختیار دارید و آنها دستهبندی کنید تا تصویری روشن از آنها داشته باشید.
استراتژی بازاریابی محتوای شما ممکن است هر سه دسته را دربرداشته باشد و نیاز باشد که از همه آنها برای دستیابی به اهدافتان استفاده کنید.
این مثال، نمونهای از نحوه استفاده از هر سه دسته رسانهها و کانالهای دیجیتال بود. با این حال، استفاده از هر سه آنها اجباری نیست. ممکن است شما نیازی به پرداخت هزینه بیشتر برای رسانههای پولی نداشته باشید و دو دسته دیگر برایتان کافی باشند.
اکنون که رسانهها و کانالهای دیجیتال موجود را بررسی کردید، میتوانید تصمیم بگیرید که چه چیزهایی را نگه دارید و استفاده از چه چیزهایی را متوقف کنید.
۴. ارزیابی و برنامهریزی رسانهها و کانالهایی که مال خودتان است
هسته مرکزی بازاریابی دیجیتال شما را رسانهها و کانالهایی که صاحب آن هستید تشکیل میدهد و عمدتاً در قالب محتوا است. هر پیامی که برند شما منتشر میکند میتواند محتوا محسوب شود، برای مثال، صفحه «درباره ما»، توصیفات محصول، مقالههای وبلاگ، کتابهای الکترونیکی و پستهای رسانههای اجتماعیتان.
شما برای تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتالتان به محتوا نیاز دارید.
برای یادگیری بیشتر در زمینه استفاده از بازاریابی به کمک محتوا، خلاصه کتاب بازاریابی محتوایی و سازمان محتوا مدار را از دست ندهید.
شما باید تصمیم بگیرید که برای دستیابی به اهدافتان به چه نوع محتوایی نیاز دارید. برای مثال، اگر هدفتان افزایش ۵۰درصدی جذب مشتریان از طریق وبسایتتان باشد، بعید است بخواهید صفحه «درباره ما» را در استراتژیتان قرار دهید، مگر اینکه در گذشته این صفحه نقش پررنگی در جذب مشتری ایفا کرده باشد. احتمالاً بتوانید با ارائه رایگان یک کتاب الکترونیکی در ازای دریافت ایمیل مشتری بیشتری جذب کنید.
برای تعیین محتوای مورد نیازتان میتوانید از این راهنما پیروی کنید:
- محتوای موجودتان را بسنجید.
فهرستی از تمامی محتواهای موجودتان تهیه کنید و آنها را بر اساس عملکرد گذشتهشان در رابطه با هدف مورد نظرتان رتبهبندی کنید. برای مثال، اگر هدفتان جذب مشتری است، آنها را بر اساس میزانی که مشتری جذب کردهاند رتبهبندی کنید.
با این کار، متوجه میشوید که چه نوع محتوایی تا به حال کارآمد بوده و کدام یک نتیجه خاصی دربرنداشته است و بدین ترتیب، میتوانید محتوای آیندهتان را برنامهریزی کنید.
- خلأ موجود در محتوایتان را بیابید.
با توجه به پرسونای مشتریانتان، ببینید در محتوایتان چه کمبودی وجود دارد. برای مثال، اگر شما یک وبسایت آموزشی هستید و متوجه شدهاید که یکی از بزرگترین دغدغههای پرسونایتان یافتن راههای جذاب برای مطالعه و یادگیری است، اما شما محتوایی در این باره ندارید، پس شاید بهتر باشد که به فکر تولید محتوا در این زمینه باشید.
- برنامهای برای تولید محتوا تدوین کنید.
با توجه به خلأهایی که پیدا کردید، برنامهای برای تولید محتوا تدوین کنید و در آن مشخص کنید که برای دستیابی به اهدافتان، تولید چه محتواهایی ضروری است. برای هر محتوا، عنوان، قالب، هدف، کانالهایی که برای انتشارش استفاده میکنید، اولویت و علت تولید آن را مشخص کنید. همچنین، بودجه مورد نیاز و تخمینی از زمان تولید محتوا را مشخص کنید.
۵. ارزیابی و برنامهریزی توجهاتی که در رسانههای دیگر به دست آوردهاید
توجهاتی که قبلاً در رسانههای دیگر به دست آوردهاید را با توجه به اهداف کنونیتان بسنجید تا بتوانید تصمیم بگیرید که انرژی و زمانتان را برای چه کارهایی صرف کنید. برای مثال، اگر هدفتان جذب مشتری است، ببینید ترافیک وبسایتتان از چه جاهایی میآید و آنها را رتبهبندی کنید. برای انجام این کار میتوانید از ابزارهای گوناگونی نظیر گوگل آنالتیکز استفاده کنید.
برای مثال، ممکن است متوجه شوید که محتوایتان بیشترین بازدید را در لینکداین دارد و حجم زیادی از ترافیک وبسایتتان از آنجا میآید.
۶. ارزیابی و برنامهریزی رسانههای و کانالهای پولی
این گام نیز تا حدی مشابه گامهای قبلی است: شما باید اثربخشی رسانههای پولی موجودتان را بسنجید و تصمیم بگیرید که استفاده از آنها را ادامه دهید یا خیر.
برای مثال، اگر هزینه زیادی برای ادوردز پرداخت کرده، اما نتیجه مطلوبی ندیدهاید، بهتر است در استفاده از آن تجدید نظر کنید.
در انتهای این گام، شما تصویر روشنی از رسانههای پولی دارید و میدانید که میخواهید استفاده از کدام رسانه را ادامه دهید و کدام را کنار بگذارید.
قدم آخر: جمعبندی و تدوین استراتژی بازاریابی نهایی
اگر ۶ گام قبلی را به درستی انجام داده و به اندازه کافی تحقیق و برنامهریزی کرده باشید، اکنون تصویر روشنی از عناصر استراتژی بازاریابی دیجیتالتان دارید و میتوانید همه آنها را در یک استراتژی مدون منسجم جمعبندی کنید.
در این استراتژی مدون، باید مجموعهای از کارهایی که باید برای دستیابی به اهدافتان انجام دهید و همچنین، آنهایی را که نباید انجام دهید مکتوب کنید. برای این کار میتوانید از یک صفحه گسترده استفاده کنید و همچنین، کارها را با توجه به دستهبندی رسانهها مشخص کنید.
به یاد داشته باشید که بهتر است استراتژیتان برای مدتی طولانی، برای مثال، ۱۲ ماه برنامهریزی کنید و برنامه هر ماه را مشخص کنید. البته بازه زمانی استراتژیتان بستگی به کسبوکارتان نیز دارد. بدین ترتیب، شما برای انجام کارهایتان زمانبندی مشخصی نیز دارید و میتوانید بهتر همه چیز را مدیریت و کنترل کنید.
منبع:
https://blog.hubspot.com/marketing/digital-strategy-guide
خیلی خوب بود
لذت بردم