اگر کسی بگوید «احساس میکنم دیگه انگیزهای برای درس خوندن ندارم.»، شاید در پاسخ از کسانی که تفاوت انگیزه و انگیزش را نمیدانند بشنود که «میتونی از کتابها یا سخنرانیهای انگیزشی کمک بگیری».
چرا وقتی کسی درباره انگیزه نداشتن صحبت میکند، به او کتابهای انگیزشی را پیشنهاد میکنیم و مثلاً از کتابهای انگیزهای حرف نمیزنیم؟ شاید فکر کنیم هر دو واژه به یک مفهوم اشاره دارند. اما اینطور نیست و باید با تفاوت انگیزه و انگیزش آشنا شویم.
در این مقاله از مجله بوکاپو قصد داریم به بررسی مفهوم انگیزش و انگیزه بپردازیم و با بررسی چند مثال تفاوت این دو را با یکدیگر بهتر بشناسیم. با ما همراه باشید.
انگیزه به چه معناست؟
انگیزه در واقع آن میل و خواست درونی افراد است که آنها را به کار و تلاش برای دستیابی به اهدافشان وامیدارد. این مفهوم باعث میشود افراد در درون خود نوعی بیقراری و میل شدید نسبت به اهدافشان پیدا کنند.
انگیزه باعث میشود رفتارهای افراد دارای جهت و هدفی مشخص باشد و افراد در راه رسیدن به اهدافشان و هنگام رویارویی با موانع و مشکلات از خود استقامت نشان دهند.
به علاوه انگیزه تعیینکننده میزان انرژیای است که افراد در کارهای هدفمند خود صرف میکنند و هر چه انگیزه بیشتر باشد، میزان این انرژی و شدت عمل افراد بیشتر است. شکلگیری انگیزه در نیازهای افراد ریشه دارد. برای مثال دانشآموزان برای پاسخگویی به میل و انگیزه کسب نمرات خوب، در خواندن درسهایشان تلاش میکنند.
برای درک بهتر مفهوم انگیزه، مطالعه مقاله انگیزه چیست؟ چگونه برای انجام یک کار انگیزه پیدا کنیم؟ را از دست ندهید.
پیشنهاد مطالعه: انگیزه چیست؟ چگونه برای انجام یک کار انگیزه پیدا کنیم؟پس به طور خلاصه، برای فهم تفاوت انگیزه و انگیزش باید بدانید که انگیزه به معنای گرایشی ذهنی است که به موقعیت بستگی ندارد و این تمایل و گرایش درونی است که افراد را به سمت تلاش و کوشش برای رسیدن به آنچه خواهان آن هستند، سوق میدهد.
انگیزههای اولیه و ثانویه
روانشناسان معتقدند دو نوع انگیزه وجود دارد:
انگیزههای اولیه، انگیزههای ذاتی یا بیولوژیکی هستند و همه موجودات از این نوع انگیزه برخوردارند. برخی از انگیزههای اولیه عبارتند از میل به بقا، گرسنگی، تشنگی، خواب و نیاز جنسی. انگیزههای اولیه در واقع بقای یک موجود و یک گونه را حفظ میکند.
انگیزههای ثانویه که انگیزههای اکتسابی یا اجتماعی نیز نامیده میشوند، تنها مختص انسانها هستند. این انگیزهها از طریق یادگیری و کسب تجربه به دست میآیند و با رشد کلی انسانها در ارتباط هستند.
انگیزههای ثانویه به طور مستقیم نقشی در بقا انسان ایفا نمیکنند، اما نقش پررنگی در تکامل عاطفی و روانی انسانها دارند. از جمله این انگیزهها میتوان به پیشرفت، قدرت و تعلق اشاره کرد.
یکی از منابع مفید برای آشنایی بیشتر با انگیزه و راههای افزایش آن کتاب انگیزه نوشته دنیل پینک است که خلاصه آن را میتوانید در بوکاپو مطالعه کنید.
انگیزش به چه معناست؟
بیایید یک بار دیگر به پرسش ابتدای مقاله بازگردیم، چرا به کتابها یا سخنرانیهای «انگیزشی» نام دیگری ندادهاند؟ مثلاً چرا به آنها کتابهای افزاینده انگیزه یا کتابهای انگیزهای نمیگویند؟
پاسخ این سوال دقیقاً به همان تفاوت انگیزه و انگیزش اشاره دارد. انگیزش عبارت است از «فرایندی که انگیزه را به وجود میآورد». در واقع وقتی میخواهیم انگیزه کاری را به دست بیاوریم، باید برای باانگیزه شدن دست به اقداماتی بزنیم. این اقدامات را میتوانیم کارهای انگیزشی بنامیم.
بنابراین وقتی درباره کتابهایی که به افراد کمک میکنند تا انگیزه کاری را به دست بیاورند یا انگیزه خود را حفظ کنند، صحبت میکنیم، آنها را کتابهای انگیزشی مینامیم.
انگیزش نیز همانند انگیزه، دو نوع دارد: درونی و بیرونی.
انگیزش بیرونی حالتی است که در آن شما کاری را انجام میدهید و از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به یک هدف نهایی بهره میبرید. به عبارت دیگر، زمانی که یک محرک بیرونی، تعیینکننده رفتار شما باشد، انگیزش بیرونی رخ میدهد.
انگیزش درونی به حالتی گفته میشود که شما کاری را صرفاً به خاطر همان کار انجام دهید. در این حالت عوامل بیرونی و محیطی اثری در رفتار شما ندارند.
مثال هایی برای شناخت بهتر تفاوت انگیزه و انگیزش
برای اینکه تفاوت بین انگیزه و انگیزش را بیشتر روشن کنیم، میخواهیم به ذکر یک مثال بپردازیم.
در مثال اول فردی را در نظر بگیرید که میخواهد در بازار، سرمایهگذاری کند. انگیزههایی که باعث میشود افراد دست به سرمایهگذاری بزنند، میتوانند داشتن آینده مالی بهتر، افزایش توان مالی و اقتصادی و تولید ثروت دانست.
کلیپهای ویدیویی، سخنرانیها، آثار مکتوب و موارد بسیاری از این دست در دسترس ما قرار دارند که قادر به افزایش توان روحی و ایجاد نگرشی مثبت در ذهن ما هستند و قدرت تغییر و رویارویی با مشکلات را برای ما به ارمغان میآورند.
از جمله کتابهای انگیزشی مفید برای ایجاد، حفظ و تقویت انگیزه، کتاب هنر دستیابی است. مطالعه خلاصه این کتاب در سایت بوکاپو را از دست ندهید.
سخن آخر
درک تفاوت انگیزه و انگیزش برای اینکه بتوانیم انگیزه خود را در راه دشوار دستیابی به اهداف حفظ کنیم؛ بسیار مهم است. انگیزه، میل و خواست درونی افراد برای رسیدن به اهداف است که آنها را به تلاش در راستای اهدافشان وا میدارد. اما انگیزش فرایند ایجاد و شکلگیری انگیزه است.
انگیزه به معنای گرایش ذهنی است که به موقعیت بستگی ندارد و افراد را به سمت تلاش و کوشش برای رسیدن به آنچه خواهان آن هستند، سوق میدهد.
فرایند ایجاد انگیزه را انگیزش مینامند. در واقع برای اینکه بتوانیم انگیزه خود را حفظ یا تقویت کنیم نیازمند فرایند انگیزش هستیم.
انگیزه، وضعیتی ذهنی و درونی است که افراد را به سمت اهدافشان هدایت میکند و آنها را به حرکت وا میدارد. اما انگیزش فرایند و مسیری است که طی آن انگیزه ایجاد میشود.