نظم درونی همان چیزی است که بین شما و اهدافتان پل میزند. همان حلقه گمشدهای که فقدانش باعث میشود وقتی ابتدای هر سال اهدافمان را مینویسم، در پایان سال کمتر از ۱۰ درصدشان تیک بخورد؛ این واقعیتی است که پژوهشها آن را اثبات کردهاند!
انضباط شخصی کلیدی است که درهای خودشکوفایی را به روی شما باز میکند و راه را برای رسیدن به اهدافتان بسیار هموار میسازد. بنابراین در این مقاله از مجله بوکاپو میخواهیم درباره انضباط درونی، معنا و مفهوم آن و تکنیکهای ایجاد و تثبیت آن در زندگیمان بپردازیم. با ما همراه باشید.
نظم درونی به چه معناست؟
این مفهوم به معنای انجام کارهایی است که مغز و عقل شما آن را کاری درست و گامی به سوی اهدافتان میداند، حتی اگر امیال شما در راستای آن نباشد و دلتان نخواهد آن کار را انجام دهید.
یکی دیگر از مفاهیمی که در نظم درونی بر آن تأکید میشود دست یافتن به توانایی کنترل افعال، افکار، احساسات و هیجانات است. اینکه بتوانید در موقعیتهای مختلف، تصمیماتی عاقلانه و به دور از هیجانات و لذتهای آنی بگیرید. تصمیماتی که در بلندمدت به نفع اهدافتان هستند و به شما ضربه نمیزنند.
بنابراین در یک تعریف کلنگرانه میتوان آن را به معنای احترام به قواعد، قوانین، اهداف و آرمانهایی دانست که برای خودتان تعیین کردهاید.
برخورداری از نظم درونی باعث میشود در هر شرایطی حتی زمانی که نظم بیرونی وجود ندارد یا چارچوبهای بیرونی به پیشبرد اهدافمان کمکی نمیکنند، ما به اصول خود پایبند بمانیم. از این رو لازمه آن، دستیابی به خودکنترلی، اراده و پشتکار است.
وقتی شما بدانید چگونه زندگی خود را جهتدهی کنید که به نتایج دلخواهتان برسید، چگونه زمان و فرصتهایتان را مدیریت کنید که اهداف کوتاه و بلندمدتتان تیک بخورد و چگونه لذتهای آنی و زودگذر را برای موفقیت و آسایش پایدار ترک کنید، در واقع به نظم درونی دست یافتهاید.
برایان تریسی، مربی مشهور موفقیت و نویسنده کتاب معجزه انضباط فردی، در تعریف این مفهوم میگوید: «این که شما بتوانید کاری که باید انجام بدهید را در همان زمان، انجام بدهید؛ فارغ از اینکه احساس خوبی داشته باشید یا نه، دلتان بخواهد یا نخواهد.»
پیشنهاد مطالعه: نظم ذهنی چه اهمیتی دارد؟ ۶ راهکار کاربردی برای داشتن ذهنی منضبط۵ دلیل برای اینکه نظم درونی را در خود شکل دهید
بنابر تعریفی که در بخش قبل ارائه شد، احتمالاً شما هم در درجه اول به سختیهایی که باید برای دست یافتن به این وضعیت متحمل شد، فکر کردید.
بیتردید داشتن نظم و انضباط درونی و پایبندی به مقرراتی که خیلی وقتها مطابق میلمان نیست، کار سختی است؛ بنابراین چرا باید این سختی را به جان بخریم؟ در این بخش میخواهیم به ۵ مزیت نظم از درون اشاره کنیم که شما را متقاعد میکند برای شکل دادن آن اقدام کنید.
دستیابی به اهداف بلندمدت
بدون شک مهمترین اثر انضباط درونی محقق ساختن اهداف شماست. کورت کوپمیر که بیش از نیمقرن درباره اصول موفقیت تحقیق کرده است، میگوید ۹۹۹ اصل برای موفقیت و دستیابی به اهداف وجود دارد که من آنها را مطالعه کردهام اما بدون نظم هیچ کدامشان تأثیری ندارند.
نظم افراد را قادر میسازد که به مسیری که برای رسیدن به اهدافشان طراحی کردهاند پایبند بمانند و در برابر خواستههایی که آنها را از هدف دور میکنند، مقاومت کنند. تفکر کارآمد یکی از مهمترین ابزارها برای دستیابی به این امر است.
بهبود سلامت روان
در مطالعهای که بر روی عادات دانشجویان انجام شده بود، نشان داد دانشجویانی که سعی میکنند نظم بیشتری داشته باشند، اعتماد به نفس، آرامش، شادی و استقلال بیشتری دارند و اضطراب کمتری را تجربه میکنند.
با نظم درونی مقاومتر میشوید
دستیابی به نظم و انضباط از درون باعث میشود راحتتر به دیگران نه بگویید و بیشتر در برابر آنچه که شما را از هدف دور میکند، مقاومت کنید.
رفتارهای پختهتری از خود نشان میدهید
اگر احساس میکنید از لحاظ روحی شکننده شدهاید و با یک تلنگر درهم میشکنید، نظم درونی به شما کمک میکند، افسار احساسات و هیجاناتتان را در دست بگیرید و تکانشی عمل نکنید.
چرا که شما آموختهاید در هر شرایطی وضعیت روانی خود را مدیریت کنید و اجازه ندهید طوفانهای احساسی شما را از مسیر درست منحرف کند.
نظم درونی بیشتر، شادی بیشتر
شاید شادتر بودن برای بسیاری از ما تبدیل به یک رویا شده باشد. اما نظم میتواند به ما کمک کند دوباره شادی را بازیابیم. این کار بهرهوری ما را افزایش میدهد، اهدافمان را محقق میسازد و باعث میشود دیدگاه بهتری به خودمان داشته باشیم، بنابراین طبیعی است که در چنین شرایطی شادتر باشیم.
پیشنهاد مطالعه: چرا داشتن نظم و دیسیپلین یکی از عوامل اصلی موفقیت است؟۹ تکنیک برای بهبود نظم درونی و پایدار ساختن آن
در این بخش میخواهیم به راهکارها و تکنیکهایی بپردازیم که تقویت نظم و تثبیت آن در زندگی شما را به دنبال دارد. توجه داشته باشید که قبل از اینکه بتوانید در رفتارتان تغییری ایجاد کنید، باید تفکر و ذهنیت خود را تغییر دهید. بدون تغییر عمیق تفکر و طرز نگرش، هر تغییری که در رفتارتان ایجاد کنید، سست خواهد بود و به تدریج از بین خواهد رفت.
حوزه رشد خود را شناسایی کنید
این اولین گام شما به سمت بهبود نظم درونی است. در این مرحله باید آن بخشی از زندگیتان که احساس میکنید در آن دچار ضعف شدهاید را مشخص کنید. آیا در زندگی شغلی و حرفهای با مشکل مواجهید؟ آیا مدیریت مالی شما ضعیف است؟ آیا وضعیت سلامت جسمانیتان به خطر افتاده است؟
اهدافتان را مشخص کنید
حالا زمان آن است که برای بهبود مشکلاتی که در مرحله قبل شناسایی کردید، مسیر و اهدافی طراحی کنید.
از اهداف کوچکی شروع کنید که دستیابی به آنها زمان و انرژی زیادی نمیبرد. در این صورت خودِ رسیدن به هدف –هرچند کوچک- به عنوان نوعی پاداش عمل میکند و شما را به ادامه مسیر ترغیب میکند.
منتظر زمان و شرایط خاصی نمانید
آن شنبهای که قرار است با در آن هم ورزش کنید، هم رژیم غذایی جدیدی را رعایت کنید و هم مطالعه کنید، احتمالاً هیچ وقت فرانمیرسد. اگر همیشه برداشتن قدم اول برایتان دشوار است، مطالعه خلاصه کتاب انگیزه شروع میتواند به شما کمک کند.
سعی کنید در هر شرایطی که هستید، حتی اگر از لحاظ روحی احساس خوبی ندارید، گام اول را بردارید و با رسیدن به یک هدف کوچک و ساده به خودتان انرژی و پاداش بدهید. منتظر حال خوب نباشید. صرف شروع کردن حالتان را بهتر میکند.
اهداف و نتایج را به تصویر بکشید
احتمالاً شما هم میدانید که اگر اهدافتان را بنویسید، احتمال رسیدنتان به آنها افزایش مییابد. نوشتن اهداف باعث میشود آنها در ذهن شما پررنگتر و قطعیتر جلوه کنند و تلاش شما برای آنها واقعیتر شود.
اهداف و انگیزههایتان را به خودتان یادآوری کنید
همواره به خودتان یادآوری کنید که برای چه هدفی پای در این مسیر گذاشتهاید و سختیها را به جان خریدهاید. اهدافتان را مجسم کنید و شیرینی رسیدن به نظم درونی را به خودتان یادآور شوید.
اولویتبندی را تمرین کنید
همیشه در برنامهریزیهایتان، اولویتبندی را رعایت کنید. وظایف خود را براساس اولویتها طبقهبندی کنید و همیشه ابتدا وظایف مهم را انجام دهید. اگر وظایفی دارید که اصلاً تمایل به انجامشان ندارید، پس بهتر است هرچه زودتر قورباغه را قورت دهید! اولین کارهایتان را کارهایی قرار دهید که مایل به انجامشان نیستید.
عادات صحیح ایجاد کنید
شاید برخی عادتهای جزئی و غلط ارتباط مستقیمی با اهداف شما نداشته باشند اما به شما ضربه بزنند و شما را در مسیر رسیدن عقب نگهدارند. بنابراین عادتهای خوب و بد خود را بشناسید و در راستای تغییر عادتهای غلط بکوشید.
پیشرفت خود را در تحقق نظم درونی ارزیابی کنید
برای اینکه ببینید تا چه حد به برنامهها و اصول خود پایبند بودهاید، حتما در بازههای زمانی منظم (هفتگی یا ماهانه) پیشرفت خود را بسنجید. برای مثال اگر قرار است به قواعد خاصی در خوابیدن پایبند باشید، ساعات خوابیدن و بیدار شدن خود را یادداشت کنید و در هر هفته آنها را بررسی کنید.
سختی بکشید!
قرار نیست در مسیر انضباط درونی، مرتاض بشوید و ریاضت بکشید، اما بد نیست که جسم خود را نیز کمی با ناملایمتها آشنا کنید. بنابراین از تمرینات ورزشی غافل نشوید. گاهی به جای آسانسور از پله استفاده کنید. گاهی به جای استفاده از وسایل نقلیه، پیاده به سر کار بروید و به جای تماشای تلویزیون و چرخیدن در شبکههای مجازی، کتاب بخوانید.
در ضمن اگر حوصله، زمان، یا تمرکز لازم برای کتاب خواندن را ندارید خلاصه کتاب میتواند پیشنهاد خوبی باشد. میتوان گفت که مطالعه خلاصه کتاب شیوه سامان دادن کارها، از مؤثرترین اقدامات در زمینه توسعه فردی است.
سخن آخر
یکی از عوامل اصلی موفقیت که باعث اجرایی شدن سایر عوامل نیز میشود، برخورداری از نظم درونی است. تحقق این وضعیت پایبندی به مسیر دستیابی به هدف را به دنبال دارد و باعث کنترل احساسات و عواطف، تقویت قدرت اراده و افزایش بهرهوری میشود.
نظم درونی این است که شما بتوانید کاری که باید انجام بدهید را در همان زمان، انجام بدهید؛ فارغ از اینکه احساس خوبی داشته باشید یا نه.
دگرگونی زندگی با جادوی نظم اثر ماری کندو و کتاب شیوه سامان دادن کارها اثر دیوید آلن میتوانند شما را در این مسیر یاری کنند.