جمله معروفی وجود دارد که میگوید: «شما چه باور داشته باشید که میتوانید کاری را انجام دهید و چه باور داشته باشید که نمیتوانید، در هر صورت حق با شماست.» این جمله اهمیت خودکارآمدی را نشان میدهد و اگر فقط یک لحظه به عمق آن فکر کنید، میبینید که چه تأثیر زیادی میتواند در نحوه زندگی شما داشته باشد.
فرض کنید این جمله درست باشد و در عین حال شما هر روز به خود میگویید: «نمیتوانم. نمیشود. در توانم نیست.» در این صورت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شما باور کردهاید که نمیتوانید، پس هرگز نخواهید توانست و هیچ وقت موفقیتی که بهدنبال آن هستید، به دست نخواهید آورید.
قطعاً این نمیتواند دلخواه کسی باشد. باورهای شما به افکار تبدیل میشوند؛ افکار به کلمات، کلمات به اعمال، اعمال به عادت، عادت به ارزشها و ارزشهای شما به سرنوشت شما تبدیل میشود.
دوست دارید چه سرنوشتی در انتظار شما باشد؟ در این رابطه خوب است با مفهومی به نام خودکارآمدی یا self-efficacy آشنا شوید. با مجله بوکاپو همراه باشید تا اطلاعات بیشتری در این باره کسب کنید.
خودکارآمدی چیست؟/ معنی خودکارآمدی
وقتی با یک موقعیت چالشزا روبهرو میشوید، چه احساسی دارید؟ آیا فکر میکنید میتوانید در این کار موفق شوید یا این که به مهارتها و استعدادهایتان شک دارید؟
جواب شما هر چه باشد، نشاندهنده خودکارآمدی شما در آن موقعیت است که بهمعنای باور شما به تواناییهایتان برای موفقیت در یک موقعیت خاص است. ایده این تئوری برای اولین بار توسط آلبرت بندورا یک روانشناس کانادایی-آمریکایی مطرح شد.
مفهوم اصلی این تئوری این است که افراد بیشتر درگیر فعالیتهایی میشوند که درباره آنها حس خود کارآمدی بالایی دارند؛ یعنی خود را شایسته انجام آن کار میدانند.
باید این را در نظر داشته باشید که خودکارآمدی به داشتن مهارت مربوط نمیشود؛ بلکه به اعتقاد شما مربوط است. زمانی که مطمئن هستید میتوانید از پس یک چالش برآیید، در آن صورت:
- انگیزه بیشتری دارید
- تلاش بیشتری میکنید
- انعطاف بیشتری دربرابر ناملایمات از خود نشان میدهید
امروزه روانشناسان معتقدند که احساس خود کارآمدی میتواند در موفقیت ما در یک کار تأثیر بگذارد و حتی نقش آن را پررنگتر از استعداد میدانند؛ بااینحال از نقش استعداد در زندگی نیز نباید غافل شد. در این رابطه میتوانید خلاصه کتاب کشف توانمندیها را در بوکاپو مطالعه کنید.
تفاوت خودکارآمدی با عزت نفس و اعتمادبهنفس
عزت نفس به احساس فرد مربوط است؛ اینکه او تا چه اندازه احساس ارزشمندی میکند و تا چه اندازه همانطور که هست خود را قبول دارد.
ناتانیل براندن نویسنده کتاب پرطرفدار شش ستون عزت نفس معتقد است عزت نفس همان مفهومی است که به ما کمک میکند تا زندگی شادتری داشته باشیم و در رویارویی با مشکلات درستتر عمل کنیم.
تفاوت خودکارآمدی با عزت نفس در این است که اولی بیشتر روی فعل «انجامدادن» و دومی بر فعل «بودن» تأکید دارد.
درباره اعتمادبهنفس نیز میتوان گفت که اعتمادبهنفس به قدرت باور اشاره دارد؛ اما لزوماً مشخص نمیکند که این باور در رابطه با چیست.
برای مثال شما میتوانید مطمئن باشید که در یک کار شکست خواهید خورد. درحالیکه خودکارآمدی به اعتماد به توانایی فرد برای رویارویی با یک موقعیت بدون دستپاچگی اشاره دارد. این دو اصطلاح اغلب با یکدیگر همپوشانی دارند.
پیشنهاد مطالعه: علائم کمبود اعتماد به نفس و راهکارهای افزایش آنمولفه های خودکارآمدی چیست؟
همانطور که در ابتدای این مقاله گفتیم، آلبرت بندورا این تئوری را مطرح کرد و ۴ منبع اصلی برای دستیابی به آن را معرفی کرد:
- تجربههای موفق
- مدلسازی اجتماعی
- اقناع اجتماعی
- پاسخهای روانشناختی
تجربههای موفق
تأثیرگذارترین منبع در تقویت این باور، نتیجه تفسیری است که فرد از عملکرد یا تجربه قبلی خود داشته است. بهعبارت سادهتر، زمانی که شما میتوانید یک کار را با موفقیت به پایان برسانید، حس خودکارآمدی شما تقویت میشود و در مقابل آن وقتی در مواجهه با یک چالش شکست میخورید، این میتواند این حس را تضعیف کند.
از نظر بندورا مؤثرترین راه برای ایجاد این حس همین تجربههای موفق است. اگر قبلاً بارها توانسته باشید کاری را انجام دهید، احتمالاً باور دارید باز هم میتوانید آن کار را انجام دهید.
این عامل توضیح میدهد که چرا تقویت این باور میتواند کاری دشوار باشد. فرض کنید شما برای انجام کاری احساس کارآمدی پایینی دارید. احتمالاً شما از انجام این کار اجتناب میکنید.
این باعث میشود شما نتوانید تجربیات مثبتی در این زمینه جمعآوری کنید، در نتیجه اعتمادبهنفس شما نیز کاهش مییابد؛ اما اگر کاری را انجام دهید و موفق شوید، اعتمادبهنفس شما افزایش مییابد و سطح بالاتری از خودکارآمدی برای شما ایجاد میشود.
مدلسازی اجتماعی
دومین منبع از طریق مشاهده اطرافیان، بهویژه افرادی که آنها را بهعنوان الگو در نظر میگیرید، به دست میآید. زمانی که میبینید افرادی شبیه به شما میتوانند یک کار را با موفقیت به انجام برسانند، این باور در شما ایجاد میشود که شما نیز میتوانید فعالیتهای مشابه با آن را با موفقیت انجام دهید.
الگوهای اجتماعی شما میتوانند افرادی مثل:
- خواهر یا برادر بزرگتر
- دوستان بزرگتر
- والدین
- پدربزرگها و مادربزرگها
- معلمان
- و کارفرمایان باشند.
فرض کنید برای سخنرانی در جمع خودکارآمدی پایینی دارید. علاوهبر آن، یکی از دوستان شما نیز مثل شما بهشدت از این کار هراس دارد؛ اما او با تلاش و پشتکار بالاخره این کار را با موفقیت انجام میدهد.
این میتواند به افزایش اعتمادبهنفس شما کمک کند. البته اگر دوست شما فردی کاریزماتیک باشد که از سخنرانی در جمع ترسی ندارد، احتمال کمی جود دارد که تأثیر مشابهی داشته باشد.
اگر میخواهید مهارت سخنرانی خود را در جمع تقوت کنید، یکی از کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که کتاب هنر سخنرانی در جمع را مطالعه کنید. خلاصه این کتاب در بوکاپو موجود است.
اقناع اجتماعی
افراد تأثیرگذار در زندگی مثل والدین، معلمها یا مدیران میتوانند این باور را در شما تقویت کنند که شما آنچه را که برای موفقیت لازم است در خود دارید. تشویق شفاهی دیگران به شما کمک میکند تا بتوانید بر شک و تردیدتان غلبه کنید و تلاش بیشتری کنید.
زمانی که کسی به شما چیزی دلگرمکننده میگوید، به شما در رسیدن به اهدافتان کمک میکند. اگر این گفتهها دلسردکننده باشند، میتوانند تأثیر معکوس داشته باشند.
هرچه شخص گوینده معتبرتر باشد، تأثیر آن بیشتر خواهد بود. فرض کنید هم معلم نقاشی شما و هم رفیقتان به شما بگوید که نقاشی شما شاهکار است. حرف کدام یک بیشتر میتواند اثرگذار باشد؟ قطعاً معلم شما؛ چراکه تخصص بیشتری دارد.
پاسخهای روانشناختی
وضعیتی که در آن قرار دارید، روی نحوه قضاوت شما درباره خودکارآمدی تأثیرگذار است؛ برای مثال افسردگی میتواند اعتمادی را که به تواناییهایتان دارید، کاهش دهد.
- خلقوخو
- حالات عاطفی
- واکنشهای فیزیکی
- سطح استرس و …
همگی میتوانند روی احساس افراد نسبتبه تواناییهایشان در یک موقعیت خاص تأثیر بگذارد؛ برای مثال اگر کسی قبل از صحبت در جمع استرس داشته باشد، میتواند روی حس خودکارآمدی او تأثیرگذار باشد.
تجسم فکری
بندورا تنها روانشناسی نبود که به مطالعه این مبحث پرداخت. یکی دیگر از محققین موفق در این زمینه جیمز مادوکس است. او پنجمین منبع را تجسم فکری (Imaginal Experiences/Visualization) معرفی کرد.
تجسم فکری یعنی هنر تجسمکردن خود در حال انجام یک رفتار مؤثر یا موفقیتآمیز در یک موقعیت معین. این منبع به این موضوع میپردازد که وقتی شما خودتان را در یک موقعیت خاص بهشکلی که موفق شدهاید، تصور میکنید، میتوانید این باور را به ذهنتان بقبولانید که موفقیت تنها نتیجه موجود است.
پیشنهاد مطالعه: جادوی قدرت تجسم برای رسیدن به آرزوهاانواع خودکارآمدی
شاید بتوان این مقوله را در دو بخش تقسیمبندی کرد:
- عمومی یا General self-efficacy
- اختصاصی یا specific self-efficacy
اولی به باور کلی ما درباره تواناییهایمان برای رسیدن به موفقیت اشاره دارد و طیف گستردهای را شامل میشود و دومی به یک کار خاص محدود میشود؛ برای مثال فرزندپروری، حوزه تحصیلی یا حوزه ورزشی.
خودکارآمدی تحصیلی چیست؟
زمانی که دانشآموزان خودکارآمدی بالایی داشته باشند، دید مثبتی پیدا میکنند؛ در نتیجه میتوانند عملکرد بهتری در مدرسه داشته باشند. یکی از کارهایی که معلمها میتوانند برای افزایش این باور در دانشآموزان انجام دهند، این است که آنها را برای موفقیتهایشان تشویق کنند.
خودکارآمدی کارآفرینی چیست؟
این خود کارآمدی در افرادی ایجاد میشود که برای ایجاد کسبوکار خود انگیزه و باور دارند. این نوع از خودکارآمدی به باورهای یک فرد در رابطه با دانش و توانایی مدیریت مالی و بازاریابی مرتبط است.
خودکارآمدی هیجانی چیست؟
به مجموعهای از آمادگیهای رفتاری و تمایلات شخص در بازشناسی، پردازش و سازماندهی اطلاعات هیجانی، خودکارآمدی هیجانی گفته میشود. بین این مفهوم با سازگاری اجتماعی رابطه نزدیکی وجود دارد.
کسی که میتواند تغییرات خلقی و هیجانی خود را درک کند، انطباق اجتماعی و هیجانی عمیقتری را در رفتارهای خود نشان میدهد.
دنیل گلمن در کتاب هوش هیجانی توضیح میدهد که چنین شخصی میتواند هیجانهای خود و بقیه را بشناسد و هیجانهای خودش را کنترل و مدیریت کند. به این ترتیب از تبدیل ناگهانی هیجانهایش به واکنشهای منفی پیشگیری میکند.
باور شما به تواناییهایتان میتواند مزایای زیر را برای شما داشته باشد:
- تابآوری شما را دربرابر استرس بالا میبرد. به شما کمک میکند، به جای آن که کمبود اعتمادبهنفس، شما را در شرایط استرسزا آزار دهد، بتوانید راهحلهایی متناسب با شرایط پیدا کنید.
- میتواند به شما کمک کند سبک زندگی سالمی داشته باشید؛ برای مثال اگر ورزشی که انجام میدهید، سخت است، یک تشویق درونی باعث شود تا آن را به اتمام برسانید.
- عملکرد کارکنان را افزایش میدهد؛ چراکه آنها برای یادگیری و انجام وظایف خود مصمماند.
- میتواند به دانشآموزان کمک کند تا دستاوردهای تحصیلی بالاتری داشته باشند.
خودکارآمدی خود را افزایش دهید
خوشبختانه باور به تواناییها مهارتی است که میتوان آن را در خود تقویت کرد. کارهای زیر میتواند به شما کمک کند.
- موفقیتهای خود را جشن بگیرید.
- تلاش و موفقیت افرادی را که در موقعیتهای مشابه شما هستند، مشاهده کنید.
- به دنبال راههایی برای مدیریت افکار و احساسات خود باشید.
- به دنبال بازخوردهای مثبت باشید.
سخن آخر
ما سعی کردیم در این مقاله یک نگاه کلی به خودکارآمدی، مؤلفههایش و مزایایی که دارد، داشته باشیم. حال که با این مفهوم آشنا شدهاید، فکر میکنید تا چه اندازه به تواناییهایتان باور دارید؟
آیا فکر میکنید نیاز دارید این باور را ارتقا دهید یا نیازی به تقویت آن ندارید؟ به نظر شما این باور چگونه میتواند زندگی شما را متحول کند؟ خوشحال میشویم نظر خود را به ما به اشتراک بگذارید.
باوری است که یک فرد به تواناییهای خودش برای مقابله با یک چالش یا رسیدن به یک نتیجه مطلوب دارد. این اصطلاح با اعتمادبهنفس و عزت نفس متفاوت است.
آلبرت بندورا ۴ منبع برای خودکارآمدی پیشنهاد کرد. این ۴ منبع شامل این موارد میشود: تجربههای موفق، مدلسازی اجتماعی، اقناع اجتماعی، پاسخهای روانشناختی.
اعتمادبهنفس بهمعنای داشتن یک باور قوی است که میتواند مثبت یا منفی باشد؛ اما خودکارآمدی بهمعنای داشتن یک باور قوی و مثبت است که به شما یادآوری میکند، ظرفیت و مهارت لازم برای رسیدن به اهداف خود را دارید.
ممنون بابت محتوای مفید لطف میکنید اگر رفرنس هارو ذکر کنید تا بتونیم برای پایان نامه رجوع کنیم