فرزندان ما همانی میشوند که ما هستیم، نه همانی که میخواهیم! احتمالا وقتی به مشکلات رفتاری کودک یا نوجوانتان فکر میکنید و این جمله را به یاد میآورید، میخکوب میشوید! شاید با خودتان فکر کنید «مگر من کجا اشتباه کردم؟». دقیقا به همین دلیل است که بررسی رفتارهای اشتباه والدین در تربیت فرزندان، اهمیت پیدا میکند. زیرا همین اشتباهات که ممکن است در کودکی فرزندتان زیاد به چشم نیایند، در بزرگسالی گریبانگیر کل خانوادهتان و سپس، جامعه خواهند شد.
با اینکه والدین به طور غریزی در جهت پیشرفت و شکوفایی فرزندانشان تلاش میکنند اما چه کسی قضاوت میکند که اصول تربیتی آنها صحیح است؟ بنابراین«تربیت» موضوعی است که باید با آگاهی و آموزش همراه باشد. زیرا ممکن است خود والدین نیز دچار خطاهای شناختی و ذهنیتهای نادرستی درباره اصول تربیت فرزند باشند. اولین گامی که پدرها و مادرها باید در راستای تربیت کودکان و نوجوانان خود بردارند، پی بردن به اشتباهات خودشان است. ما در مقاله دیگری از مجله بوکاپو میخواهیم این اشتباهات را بررسی کنیم.
رفتارهای اشتباه والدین در تربیت فرزندان
همانطور که اشاره کردیم، اولین گام رسیدن به شیوه تربیتی مناسب، پی بردن به رفتارها و ذهنیتهای اشتباه خود والدین است. پنج اشتباه والدین در تربیت فرزندان به شرح زیر هستند:
۱- عدم تشخیص دقیق مشکل
قبل از اینکه بتوانید یک مشکل را برطرف کنید، ابتدا باید بفهمید که با چه مشکلی روبرو هستید و این مسئله تا چه اندازه جدی است. مثلاً، کودک پیش دبستانی شما هر از گاهی عصبانی میشود یا وانمود میکند که پزشک است. حتی ممکن است احساس کنید که نوجوان شما زمان کمی را در کنار خانواده خود میگذراند و بیشتر در بیرون از خانه با دوستانش بازی میکند.
اینگونه مسائل اغلب با سن و غریزه همراه هستند و موضوعات خیلی جدی قلمداد نمیشوند؛ اما واکنش بیشتر والدین نسبت به این رفتارها، حالتی تهاجمی و کنترلی است. والدین فکر میکنند نوجوانشان که بیشتر اوقاتش را با دوستان خود میگذراند، رفتاری غیرطبیعی دارد یا کودکشان که فکر میکند پزشک است، دچار مشکل روانی شده است!
سیگار کشیدن، دزدی یا زدن حرفهای ناسزا در نوجوانان معمولاً مشکلاتی به شدت جدی هستند که به سن و غریزه ارتباط ندارند. در اینگونه موارد حل سریع و کارآمد مشکل بسیار مهم است زیرا میتواند از ایجاد مسائل بدتر در آینده جلوگیری کند. همانطور که به درستی جولی لیثکات هیمز در کتاب اصول تربیت فرزند میگوید:
«تربیت افراطی و توجه بیش از حد والدین موجب بروز بسیاری از مشکلات مانند مسائل روانی، سوء مصرف مواد مخدر و بیکفایتی در فرزندان میشود». او همچنین بررسی میکند که والدین خوب در هر موقعیتی چه واکنشی را به مسائل فرزندشان نشان میدهند. پیشنهاد میکنیم حتما نکات مهم این کتاب را در وبسایت بوکاپو مرور کنید.
۲- عدم تلاش برای حل مسئله
بسیاری از والدین ماهها یا سالها با مشکلات معمولی کنار میآیند و به این دلیل که معتقدند برخی از مشکلات قابل درمان نیستند، به سادگی از کنارشان میگذرند. درگیریهای هنگام خواب، بیداریهای مکرر شبانه، عصبانیت و مشکلات رفتاری در کودکان و نوجوانان نمونههایی از این مورد هستند. عدم حل مسئله نه تنها مشکل را برطرف نمیکند بلکه آن را بزرگتر نیز میکند.
شما باید ریشه عصبانیت فرزند خود را کشف کنید، نه اینکه آن را به موضوعات واهی ربط دهید. پس در وهله اول باید به دنبال حل مسئله باشید و نه پاک کردن صورت مسئله!
عصبانیت و کنترل خشم فرزندان یکی از چالشهای رایج والدین است که معمولا هنگامی که رخ میدهد، در صورتی که از قبل آمادگی برخورد مناسب با آن را نداشته باشید، ممکن است خودتان نیز از کوره در بروید. در این صورت نه تنها به حل مسئله کمکی نکردید بلکه باید همین واکنش خودتان را نیز بعنوان یک زنگ خطر قلمداد کنید و به دنبال راه حل برای آن باشید. توماس آنتونی هریس در کتاب ماندن در وضعیت آخر میگوید:«فرزندان، نسخه دستکاری شده والدین خود هستند!». به این ترتیب شما میتوانید با بررسی رفتارهای خود ریشه بسیاری از بروزات فرزندتان را کشف کنید.
۳- داشتن انتظارات غیرمنطقی
داشتن انتظارات غیرمنطقی یک اشتباه والدین در تربیت فرزندان است. اگر انتظارات غیرمنطقی از فرزندان خود دارید، عملاً به یک مشکل بالقوه دامن میزنید. شما ممکن است انتظار داشته باشید که کودک شما موقع غذاخوردن لباسش را کثیف نکند یا نوجوانتان رفتار تند و سریع از خود نشان ندهد. چنین انتظاراتی غیرمنطقی و ناشی از عدم آگاهی شما از خصوصیات فرزندتان است. انتظارات نامعقول و بیش از حد خود زمینه بروز تعارضات بین اعضای خانواده است.
انتظارات شما باید منطبق با تواناییهای فرزندانتان باشد. شما باید به سن او توجه کنید و خواستههای خود را به او تحمیل نکنید. به جای این کار سعی کنید به فرزندتان آموزش دهید و به او بگویید: «اگه این کارو درست انجام بدی، یک جایزه خوب پیش من داری.» سعی کنید با تشویق و ایجاد انگیزه در فرزند، انتظارات منطقی خود را به او آموزش دهید.
۴- کنترل بیش از اندازه
اگر دائماً به فرزند خود بگویید که چه کاری باید انجام دهد، چگونه باید رفتار کند و چه موقع وظایفش را به مرحله اجرا برساند، او فکر میکند که تحت نظارت و کنترل است. اگر کودکان انتظارات روشنی در مورد رفتارهای درست و نادرست نداشته باشند، باور خواهند کرد که فرزندان خوبی برای والدین خود نیستند. آنها ممکن است فکر کنند که پدر و مادر برایشان آزادی یا احترام کافی قائل نیستند.
سعی کنید به بچهها خود گیر الکی ندهید! به نظرات و کارهایی که میخواهند انجام دهند احترام بگذارید. با او مانند یک ربات رفتار نکنید و بگذارید در ساعاتی از روز هر کار درستی که دوست دارند را انجام دهند. برای مثال، اگر دختر بچه شما لباسی را دوست دارد که شما آن را دوست ندارید، به نظر او اهمیت دهید و بگذارید لباسی که دوست دارد را بپوشد.
۵- بحث و دعواهای همیشگی
ما در مورد درگیری فیزیکی با فرزندتان صحبت نمیکنیم زیرا همه میدانیم این کار تا چه اندازه ناپسند و اشتباه است؛ اما یک اشتباه والدین در تربیت فرزندان، بحث و دعوای مداوم است. به این معنا که شما با نوجوان خود سر مسائل تکراری مدام بحث میکنید. این کار باعث ایجاد یک فضای متشنج در خانه میشود و این سیگنال را به نوجوان میفرستد که خانه محیط امنی نیست.
نتیجه بحث و دعوا این است که فرزند شما از خانه بیرون میرود یا ساعتها در اتاق خود میماند. با تداوم این موضوع، فرزند شما به یک فرد بزرگسال دعوایی، خودخواه و مغرور تبدیل میشود. برای مثال، نوجوان شما رآس ساعت ۹ به خانه میآید، شما با او دعوا میکنید. روز بعد او نه تنها زودتر به خانه نمیآید بلکه دیرتر از ساعت ۹ وارد منزل میشود. در اینگونه موارد، دعوا کردن شما مشکل را حل نمیکند بلکه به شدت مشکل میفزاید. به جای دعوا سعی کنید برای زود به خانه آمدن نوجوان خود پاداش ترتیب دهید.
اشتباهات والدین در تربیت کودک
فرزندپروری یک چالش واقعی است زیرا هر کودک فردی منحصربه فرد است. اگر فرض میکردیم هم نوزادان روزی شبیه به هم میشوند، میتوانستیم یک رفتار تربیتی مشخص را برای همه آنها تجویز کنیم. پس آنچه برای کودک شما مناسب است، شاید برای کودکی از خانواده دیگر مناسب نباشد!
اگر کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید را مطالعه کرده باشید، میبینید که چطور اشتباهات تربیتی والدین چطور تلههای روانی در ذهن فرزندانشان شکل میدهد که گاهی تا بزرگسالی و حتی تا آخر عمر گریبانگیر فرزندان میشود. ممکن است خود شما نیز بعنوان فرزندان والدینی دیگر، بسیاری از این تلهها را در ذوان خودتان داشته باشید. پیشنهاد میکنیم حتما یک مرتبه نکات و مثالهای خواندنی این کتاب را در وبسایت بوکاپو مرور کنید.
اشتباه والدین در تربیت فرزندان دقیقاً در همین نقطه است. جایی که پدر یا مادر احساس میکند کودکشان باید شبیه به کودک همسایه باشد؛ اما اشتباهات والدین در تربیت کودک به اینجا ختم نمیشوند. در زیر به برخی از مهمترین رفتارهای اشتباه پدرها و مادرها در قابل کودکان اشاره میکنیم:
۱- تنبیه بدنی کودک
اگر کودک شما به حرفهایتان گوش نمیدهد، او را تنبیه بدنی نکنید. کتک زدن یا سیلی زدن به کودک باعث میشود او نیز چنین رفتاری را بزرگسالی انجام دهد. قبل از اقدام به زدن کودک خود، بگذارید از شما بپرسیم: «مگر خود شما به عنوان پدر و مادر خاطرات بد تنبیه بدنی را به یاد ندارید؟»
به جرآت میتوانیم بگوییم که یک سیلی والدین برای همیشه در ذهن کودک حک میشود.
پس شما باید بدانید که با عشق صاحب فرزند شدهاید و اگر قرار بر این است که او را بزنید، پس چرا بچهدار شدهاید؟ یادتان باشد، کودکان سرشار از عشق هستند و به عشق نیاز دارند.
۲- دوست نداشتن کودک
یک اشتباه والدین در تربیت فرزندان، دوست نداشتن کودک است. این اشتباه مهلکترین رفتاری است که پدرها و مادرها میتوانند انجام دهند. کودکان به شدت نیاز دارند که دوست داشته شوند و چه کسانی بهتر از پدر و مادر میتوانند این دوست داشتن را ابزار کنند.
درحقیقت، بزرگترین قاتلان و متجاوزان تاریخ افرادی بودند که در کودکی هیچ وقت از سمت والدین خود دوست داشته نشدند. فرزند شما از پوست و خون شماست، پس او را دوست داشته باشید. هر روزانه آنها را در آغوش بگیرید و ببوسید. انتقال احساس دوستداشتنی بودن از سمت والدین که علی الخصوص در سالهای اولیه زندگی مرکز زندگی کودک هستند، احساس ارزشمندی و عزتنفس را در او شکل میدهد.
۳- نشنیدن صحبتهای کودک
همه افراد میخواهند شنیده شوند و کودکان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. به کودک خود اجازه دهید تا افکار و احساسات خود را بیان کند. همچنین، مطمئن شوید که او میداند شما به حرفهایش گوش میدهید زیرا اکثر والدین حواسشان به حرفهای کودک نیست.
شنیدن صحبتهای کودک نه تنها به کودک کمک میکند تا ناراحتیها و نیازهای خود را به شیوهای سالم بیان کند بلکه به شما در مورد شناخت شخصیت فرزندتان اطلاعات زیادی میدهد. در نهایت، این کار روابط شما با کودک را تقویت میکند.
۴- پاداش ندادن به کودک
پاداش دادن به کودک شما کمک میکند تا عادات خوب را یاد بگیرد و به نظم و انضباط گوش دهد. اگر میخواهید کودک کاری که میگویید را انجام دهد، برای او جایزه ترتیب دهید. برای مثال، به کودک خود بگویید که اگر غذایش را تا آخر تمام کند، او را به پارک میبرید.
این کار هم باعث شادی و تشویق کودک میشود و هم اینکه باعث میشود شما به اهداف تربیتی خود برسید؛ اما اگر به جای پاداش دادن، مدام فرزند خود را دعوا کنید که چرا فلان کار انجام نمیدهد، او برای هیچ وقت دیگر هم آن را کار انجام نخواهد داد! پس به جای دعوا و رفتار خشن، به کودک پاداش دهید.
۵- نادیده گرفتن کودک
نادیده گرفتن کودک به عنوان راهی برای ابراز نارضایتی، مشکلی دیگری از اشتباه والدین در تربیت فرزندان است. اگر کودک شما اشتباهی انجام داد، نادیده گرفتنش تنها فاصله شما با او را بیشتر میکند. شما باید درک کنید که کودکان اشتباه میکنند و این کار جزء ماهیت سنی و رفتاری آنهاست.
در عوض، راههای بهتری برای انتقال ناامیدی یا عصبانیت خود پیدا کنید.
۶- برچسب زدن به کودک
اگر میخواهید به فرزند خود بفهمانید که کار اشتباهی انجام داده است، به او برچسب نزنید. برای مثال، کودک ممکن است رفتار اشتباهی انجام دهد و شما بلافاصله به او میگویید: «تو بچه بدی هستی.» بد بودن برچسب زدن به کودک است. این کار شما باعث میشود تا کودک اعتماد به نفس خود را از دست بدهد. در عوض به او بگویید: «تو با انجام این کار به من نشون میدی بچه خوبی هستی.»
اشتباهات والدین در برخورد با نوجوانان
آیا کودک شیرین شما اکنون به یک نوجوانی بدخلق تبدیل شده است؟ آیا احساس میکنید به سختی با او میتوانید کنار بیایید؟ اکنون کودک وارد سنین نوجوانی شده است و بدن او بیش از هر زمان دیگری در حال ترشح هورمون است. در این زمان، ممکن است شما به عنوان والدین نوجوان تغییر نکرده باشید اما فرزند شما قطعاً تغییرات زیادی کرده است.
در این دوره حساس ممکن است شما در پی واکنش به تغییرات غیرمنتظره فرزندتان، اشتباهاتی را انجام دهید که تا همیشه آثار مخربش در روح و روان و زندگی فرزندتان بازتاب کند. مطالعه کتاب والدین سمی هم به خودتان کمک میکند هم به تربیت صحیح فرزندتان. چرا که ممکن است شما نیز تحت تربیت والد یا والدینی سمی رشد کرده باشید و هنوز نتوانسته باشید زندگی خودتان را از آنها پس بگیرید. سوزان فوروارد، نویسنده کتاب، بر اساس تجربیات و تحقیقاتش به عنوان یک رواندرمانگر به این موضوع میپردازد که رفتار پدر و مادرها تا چه میزان بر زندگی فرزندانشان تأثیر میگذارد.
به هر حال واقعیت این است که آنچه برای کودک شما در پنج سالگی خوب بود، با آنچه در ۱۵ سالگی برای او مفید است، تفاوت چشمگیری دارد. اینجاست که عدم آگاهی منجر به اشتباه والدین در تربیت فرزندان میشود؛ اما بیایید به ۱۰ اشتباه رایج پدرها و مادرها در تربیت نوجوانان بپردازیم:
۱- عدم شناخت دنیای نوجوانان
اگر از ویژگیهای دنیای نوجوانان آگاه نباشید، نمیتوانید به طور مناسب با آنها همراه باشید. از همه جنبههای مربوط به نوجوانان خود مطلع شوید. درحقیقت، باید وارد دنیای نوجوانان بشوید و از دیدگاه آنها دنیا را بنگرید.
این تغییرات چشمگیری که در ظاهر نوجوانتان مشاهده میکنید قطعا نشات گرفته از تغییرات هورمونی و درون جسم و روان اوست. واقعیت این است که خود او نیز برای تطابق با وضعیت جدیدش نیاز به زمان و همراهی دارد.
۲- تمرکز بر مسائل پیش پا افتاده به جای مسائل جدی
رسیدن به هویت شخصی در واقع نشانهای سالم از دوران نوجوانی است. این مهم نشان میدهد که نوجوان سعی میکند برای خود فکر کند و مستقل باشد؛ اما انجام این کارها میتوانند باعث کشمکش بین شما و فرزندتان شوند. درواقع، یک اشتباه والدین در تربیت فرزندان این است که پدرها و مادرها مسائل جزئی را بزرگ نشان میدهند.
برای مثال، اجازه ندهید موهای بلند، شلوار جین افتاده یا لاک سیاه ناخن به مسائل اصلی تبدیل شوند. در عوض، از وقت ارزشمندی که برای نوجوان خود صرف میکنید، برای تمرکز بر مسائل جدی استفاده کنید. به نوجوان خود آزادی اندیشه بدهید و با او در یافتن استقلال شخصی کمک کنید. اگر او گهگاهی سیگار میکشد یا با دوستان نامناسب معاشرت میکند، باید این مسائل را جدی بگیرید و از راه درستش وارد عمل شوید.
این مهم است که شما در میانه همه مسائل بغرنجی که خاص دوران نوجوانی است مسائل اصلی و مهم را از مسائل زودگذر تفکیک کنید. در غیر این صورت روابطتان به خاطر موارد کمارزش با فرزندتان به مخاطره میافتد. مطالعه کتاب هنر شفاف اندیشیدن نه تنها در این زمینه بلکه در موقعیتهای بسیاری به کمکتان خواهد آمد.
۳- عدم حفظ فضای خصوصی نوجوانان
ممکن است نوجوان شما بگوید: «من حریم خصوصی خودم رو میخام، من دوست دارم در اتاقمو ببندم و با دوستانم تلفنی صحبت کنم.» برخی از حریمهای خصوصی خوب هستند زیرا نشان میدهند که شما به فرزند خود اعتماد دارید و به او فضا برای عرض اندام میدهید.
اما ما به شدت توصیه میکنیم که برخی قوانین اساسی را تنظیم کنید تا نوجوان شما حریم خصوصی خود را با شما به اشتراک بگذارد. برای مثال، با او در یک بازی شریک شوید و او را همراهی کنید یا اینکه از نوجوان خود بخوانید تا دوستانش را به خانه بیاورد. همچنین، میتوانید در شبکههای اجتماعی به او ملحق شوید تا ببینید چه تفکرات و نیازهایی دارد.
۴- نمرات خوب به معنای نوجوان خوب نیست!
بسیاری از والدین فکر میکنند اگر فرزندشان نمره خوبی در مدرسه بگیرد، نوجوان خوبی است؛ اما واقعیت چیز دیگری را میگوید! موفقیت تحصیلی تنها بخشی از شرایط مناسب یک نوجوان است، مهمترین بخش آنجایی است که فرزند شما رفتاری نامناسب دارد.
برای مثال، بسیاری از نوجوانان باهوش که در درسشهایشان قوی هستند، سوء رفتارهای مانند قلدری یا اعتماد بنفس پایین دارند.
۵- تناقض رفتاری بین پدر و مادر
یک اشتباه والدین در تربیت فرزندان این است که آنها با هم تفاهم ندارند. ممکن است مادر یک حرفی بزند و پدر یک حرف دیگر! این نشان میدهد که والدین در یک مسیر رفتاری مشابه قرار ندارند. گاهی اوقات یکی از والدین میگوید: «به حرف پدرت گوش نده و چیزی که من به تو میگم رو انجام بده.»
چنین رفتاری تأثیر منفی در نوجوان دارد و باعث میشود او نتواند بین کار خوب و کار بد تمایز قائل شود. از همه بدتر این است که نگاه فرزند شما نسبت به رفتار پدر یا مادر تغییر میکند. نوجوان احساس میکند که پدر صلاح او را نمیخواهد یا مادر همش به دنبال تحمیل عقاید خود است. پس مهم است والدین بدانند که تربیت فرزند یک کار تیمی است.
۶- عدم مشارکت نوجوانان در تصمیم گیریها
سعی کنید آگاهانه وقت خود را با فرزندتان بگذرانید. نظرات او را در مورد موضوعات مختلف جویا شوید و او را در تصمیم گیریهای خانوادگی دهید. این کار احساس مسئولیت پذیری در نوجوان شما را تقویت میکند.
برای مثال، در مورد سفر عید نوروز به یکی از شهرهای ایران از نوجوان خود سؤال کنید تا ببینید او چه نظری دارد. در مورد اینکه چرا فلان شهر را انتخاب کرده است، بخواهید که ایدههایش را به زبان بیاورد. اگر در تصمیم گیریهای خانوادگی از نظرات نوجوان خود غافل شوید، او خود را از خانواده نمیداند زیرا فکر میکند نظراتش بیاهمیت هستند.
برای کودکان و نوجوانان، وسوسه لذتهای آنی و کوتاهمدت میتواند باعث بسیاری از تصمیمات اشتباه در زمینههای مختلف شود. والتر میشل نویسنده کتاب تست مارشمالو، بر این باور است که با پرورش و تربیت درست کودکان میتوان آنها را در برابر وسوسهها و تصمیمات اشتباهی که در آینده گریبانگیرشان میشود، نجات داد. پس اگر میخواهید فرزندتان را برای انتخابهای بهتر و مقاومت در برابر وسوسهها آماده کنید، میتوانید از مطالب این کتاب کمک بگیرید.
۷- دوست نبودن با نوجوان
یک اشتباه والدین در تربیت فرزندان، دوست نبودن پدر و مادر با نوجوان خود است. درواقع، فرزند شما به دوست دیگری نیاز ندارد، او به شما احتیاج دارد. نوجوان شما میخواهد شما دوست او باشید و درد دلها و صحبتهایش را برای شما بازگو کند. او به یک الگو و مربی نیاز دارد و نه والدینی که مدام در حال تحمیل عقاید قدیمی و کهنه خود هستند. چیزی که او نیاز دارد، کسی است که میتواند دنبالهرو راهش باشد، کسی که مرزهای جدید فکری را به او نشان دهد.
۸- عدم آماده سازی فرزندان برای دوران نوجوانی
والدین باید فرزندان خود را برای دوران نوجوانی آماده کنند. این مهم شامل جسمی و روحی است. فرزند شما اکنون بدنش در حال تغییر است و به طبع آن، روحیاتش نیز تغییر میکند. در وهله اول، سعی کنید به او در مورد تغییرات بدنیاش آموزش دهید. برای مثال، با نوجوان دختر خود در مورد رشد سینهها بگویید یا با نوجوان پسر در مورد رشد موی صورت صحبت کنید.
صحبتهای خود را به صورت دوستانه بیان کنید و نه با لحن خشک و رسمی!
مهم است که رویکرد فرزندپروری خود را ارزیابی کنید و بفهمید در سر و قلب نوجوان شما چه میگذرد. این کار هم برای شما و هم برای نوجوانتان مفید است.
کلام آخر
طبیعی است که به عنوان والدین بهترین چیزها را برای فرزندان خود بخواهید. شما ممکن است در این راه کارهایی را انجام دهید که به نظر خوب میرسیدند اما بعداً عواقب ناخواستهای در پی داشتند؛ اما دانستن این که کدام اشتباهات بیشتر رایج هستند، میتوانند به شما در اصلاح آنها کمک کنند.
رایجترین اشتباهاتی که والدین در شیوه تربیتی خود مرتکب میشوند، درک نکردن نیاز فرزندان به استقلال بیشتر و کنترل بیش از حد آنهاست. این دو مورد میتوانند منجر به مشکلات زیادی شوند که اگر والدین از این مسائل آگاه باشند، میتوانند از عود کردن آنها جلوگیری کنند.
پدرها و مادرها برای کسب آگاهی بیشتر میتوانند با خواندن کتابهای مربوط به تربیت کودکان و نوجوانان، دانش خود را در این زمینه افزایش دهند. کتاب های متنوعی در این حوزه وجود دارند که هدف نهایی آنها اصلاح شیوههای تربیتی والدین در قبال فرزندان است.
رفتارهای اشتباه والدین اغلب شامل عدم تشخیص دقیق مشکل، عدم تلاش برای حل مسئله، داشتن انتظارات غیرمنطقی، کنترل بیش از اندازه و بحث و دعواهای مداوم با فرزندان خود است.
اشتباهات والدین نسبت به نوجوانان را میتوان به عدم شناخت دنیای نوجوانان، تمرکز بر مسائل جدی به جای مسائل پیش پا افتاده، عدم حفظ فضای خصوصی نوجوانان، نمرات خوب به معنای نوجوان خوب نیست، تناقض رفتاری بین مادر و پدر، عدم مشارکت نوجوانان در تصمیم گیریها، دوست نبودن با نوجوان و عدم آماده سازی فرزندان برای دوران نوجوانی دانست.
اشتباهات والدین در تربیت کودک اغلب شامل دوست نداشتن کودک، تنبیه بدنی کودک، نشنیدن صحبتهای کودک، پاداش ندادن به کودک، نادیده رفتن کودک و برچسب زدن به کودک است.
کودکان آینده هر کشوری هستند
در تربیت صحیح کودکان کم کاری نکنیم