اکثر مردم میگویند، دوست دارند در یک کشور دموکراتیک زندگی کنند. اما بهنظر شما، همه این افراد میدانند دموکراسی (democracy) دقیقاً به چه معناست و یک کشور دموکراتیک باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
اگر شما هم جزو همین دسته از افراد هستید، حتماً این مقاله از مجله بوکاپو را مطالعه کنید. در این مقاله علاوهبر یک تعریف ساده از این شیوه حکومتداری، شما را با خطراتی که هر لحظه جوامع دموکراتیک را تهدید میکند، آشنا میکنیم.
تعریف دموکراسی به زبان ساده
از نظر ریشهشناسی این کلمه از واژه یونانی dēmokratia گرفته شده است. demos به معنای مردم و kratos به معنای قدرت است. پس اگر بخواهیم خیلی ساده و تحتاللفظی این کلمه را معنی کنیم، باید بگوییم دموکراسی به معنای قدرت مردم است.
بنابراین منظور از یک حکومت دموکراتیک حکومتی است که براساس خواست و اراده مردم اداره شود. در فارسی به آن مردمسالاری گفته میشود. خلاصهکتاب کاپیتالیسم، سوسیالیسم و دموکراسی بیشتر به این موضوع پرداخته و تعریفی جدید از مردم سالاری ارائه داده است.
برخلاف حکومتهای دیکتاتوری، در یک دولت دموکراتیک یک حاکم مطلق وجود ندارد. در چنین حکومتی کنترل امور سیاسی توسط مردم (یا بهصورت مستقیم یا از طریق نمایندگانشان) صورت میگیرد. مردم در این جوامع میتوانند حاکم خود را به شیوهای مسالمتآمیز تغییر دهند.
با اینحال هیچ تعریف مشخصی از این واژه وجود ندارد که همه روی آن توافق داشته باشند. برای مثال برخی میگویند دموکراسی را نمیتوان با عبارت سادهانگارانه حکومت مردم تعریف کرد؛ چراکه شامل همه مردم نمیشود. مثلاً کودکان و محکومان اغلب حق رأی ندارند.
به هر حال با تمام این توصیفات یک حکومت دموکراتیک دارای ویژگیهایی است که آن را از یک حکومت دیکتاتوری مجزا میکند. در بخش بعد به برخی از این ویژگیها اشاره میکنیم. البته ژان ژاک روسو در کتاب قرارداد اجتماعی معتقد است، تحقق نظامی که همه مردم در اداره آن مشارکت داشته باشند، تقریباً غیرممکن و بیمعنی است.
ویژگیهای یک دموکراسی
ویژگیهای زیر برای یک حکومت دموکراتیک ضروری است:
- انتخابات آزاد و عادلانه که دور از فساد، زورگویی و ارعاب است؛
- قوه قضایی آزاد که تحت کنترل سایر قوا نیست؛
- حاکمیت قانون که توسط مردم و دولت اجرا و حمایت میشود؛
- مشارکت شهروندان در امور سیاسی چه با رأی و چه با سیستمی که در قانون اساسی تعبیه شده است؛
- برابری بین همه افراد جامعه و اعمال قانون بهطور یکسان نسبتبه همه؛
- حمایت دولت از حقوق شهروندان مثل آزادی، کرامت و عدالت؛
- پاسخگویی مسئولین نسبتبه تصمیمات و سیاستهایی که اتخاذ میکنند؛
- شفافیت دولت و توضیح تصمیمات دولت به سازمانهای غیر دولتی مثل مطبوعات؛
- مدارای سیاسی و حمایت دولت از دیدگاههای اقلیت و اکثریت.
اولین جنبش های دموکراتیک جهان
در تاریخ عمر بشر راهی طولانی طی شده است تا برخی از جوامع امروز حکومتهایی دموکراتیک داشته باشند. در این بخش از مقاله یک تایملاین کوتاه از آنچه که در این سالها گذشته است، آماده کردهایم.
ماقبل تاریخ
گفته میشود شکلی از دموکراسی در جوامع قبیلهای ماقبل تاریخ بهعنوان یک نظام سیاسی طبیعی وجود داشته است. درواقع درست است که یونانیان این کلمه را به ما یاد دادهاند، اما آنها این عمل را اختراع نکردهاند.
در هزاران سال پیش جوامعی وجود داشتند که به شکل دستهجمعی حکومت میکردند؛ برای خود شورا داشتند و برای حاکمان محدودیت درنظر میگرفتند.
۴ و ۵ قبل از میلاد
در این قرن در شهر آتن یک سیستم حکومتی مردمی توسعه پیدا کرد که تصمیمات بین مردم به رأی گذاشته میشد. بااینحال دموکراسی در این قرون هنوز شکل کاملی نداشت. زنان، بردگان، بیگانگان و کودکان در این تصمیمگیری حضور نداشتند.
جالب است بدانید ارسطو که در قرن ۴ پیش از میلاد میزیسته است، حکومت دموکراتیک را یک نوع حکومت انحرافی میدانست. برای آشنایی بیشتر با آرای ارسطو میتوانید خلاصه کتاب سیاست را بخوانید. اگر به آرای استاد ارسطو در این زمینه، یعنی افلاطون نیز علاقهمندید، میتوانید به خلاصهکتاب جمهور مراجعه کنید.
۱ قبل از میلاد
رومیان سیستم جمهوری را معرفی کردند. در این سیستم مردم قدرت را در دست داشتند و رهبری ایالت با سنا بود. رومیان در کنار مجلس قدرتمند سنا از چهار مجلس دیگر نیز استفاده میکردند.
قرن دوازدهم تا رنسانس
بعد از آن که امپراطوری روم فروپاشید، شهرهای شمالی ایتالیا به دولتشهر تبدیل شد که در آن رهبر را با مشارکت شهروندان انتخاب میکردند.
قرن ۱۸- ۱۹
نهادهای نمایندگی در اروپا ظهور پیدا کردند؛ در کنفدراسیون سوییس، پارلمان انگلیس و انقلاب فرانسه.
اوایل قرن بیستم
بعد از اولین جنگ جهانی کشورهای اروپای شرقی و آلمان، کشورهای آسیایی، برخی از کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین شاهد ظهور مردم سالاری در کشورهای خود بودند.
اواخر قرن ۲۰
بعد از فروپاشی شوروی برخی از کشورهای اروپای شرقی حاکمیت کشور را خود به دست گرفتند و حکومتی با نمایندگان مردم تشکیل دادند
امروزه به تعداد کشورهای دموکراتیک جهان سیستمهای مختلفی از دموکراسی وجود دارد. هیچ کدام از این سیستمها دقیقاً شبیه هم نیستند و هیچ کدام را نمیتوان الگو دانست. حتی برخی از کشورهای دموکراتیک، هنوز سیستم سلطنتی خود را حفظ کردهاند. آن چیزی که نظامهای دموکراتیک مدرن را از نوع باستانی آن متمایز میکند، انتخاب نمایندگانی از طرف مردم است.
خطرهایی که یک دموکراسی را تهدید می کنند
همانطور که دیدیم تلاشی هزاران ساله در پشت ایجاد جوامع دموکرات در عصر حاضر وجود دارد. اما همیشه حتی در دموکراتترین کشورها هم این بیم هست که یک جامعه دموکراتیک به یک جامعه دیکتاتوری تبدیل شود.
برای مثال در کمال تعجب در آمریکا که مهد مردم سالاری نامیده میشود، ویژگیهایی وجود دارد که برخلاف اصول دموکراتیک است. بخشی از خلاصهکتاب آشوب به این موضوع پرداخته است.
عواملی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم، میتوانند تهدیداتی برای کشورهای دموکراتیک باشند.
قطبیسازی شدید
قطببندیهایی که در احزاب هر کشور وجود دارد برای مردم سالاری مفید است؛ اما وقتی این قطبیسازی شدید میشود تا جایی که احزاب یکدیگر را دشمن هم فرض میکنند، اوضاع کمی تغییر میکند.
فناوری
از فناوری میتوان برای قطبیسازی و انتشار اخبار جعلی استفاده کرد. اطلاعات نادرست و دستکاری اطلاعات عاملی برای تخریب دموکراسی به حساب میآیند.
پوپولیسم
بسیاری از افراد پوپولیست در کشورهای مختلف به نمایندگی از مردم به قدرت میرسند. اما اغلب این کار به گونهای انجام میشود که به نظر میرسد هنجارهای مردم سالاری را به چالش میکشد.
نهادهای قدیمی
قوانین اساسی، نظامهای انتخاباتی و نهادهای دموکراتیک در بسیاری از کشورهای دموکرات، بسیار قدیمی است. منشأ آنها گاه ممکن است به قرن هجدهم نیز برسد. قدیمیبودن این نهادها ممکن است باعث شود، دیگر برای مردم سالاری عصر حاضر خیلی مناسب نباشند.
بحران آبوهوا
تغییرات اقلیمی باعث تشدید نابرابری، افزایش فقر، کمبود مواد غذایی و جابهجایی جمعیت میشود. تغییرات اقلیمی نهتنها یک تهدید وجودی برای بشریت به حساب میآید، بلکه تأثیرات مستقیمی روی اهداف دموکراتیک کشورها میگذارد.
عدم مشارکت مردم
عدم مشارکت مردم در تصمیمگیریهای کشور یکی از بزرگترین تهدیدهایی است که میتواند مردمسالاری را در یک کشور تضعیف کند. زمانی که مردم نتوانند با حکومت مشارکت داشته باشند و حاکمان و سیاستهای کشور را نماینده خود نداندند، باید فاتحه دموکراسی را در آن کشور خواند.
آیا تاکنون از خود پرسیدهاید، یک حکومت دموکراتیک نتیجه چه عاملی است؟ خلاصهکتاب اینک روشنگری به موضوع جالبی پرداخته است. این کتاب معتقد است مردمسالاری حاصل عصر روشنگری است. جنبشی که بر علم، انسانگرایی، خرد و پیشرفت تأکید داشت. برای مطالعه بیشتر در این باره میتوانید خلاصه این کتاب را از اینجا تهیه کنید.
سخن آخر
به یاد داشته باشید، حتی دموکراتیکترین جوامع نیز ممکن است در معرض فاشیسم و توتالیتاریسم قرار گیرند و این آسیبها، جامعه را به انحطاط بکشند. بنابراین بهعنوان یک شهروند همیشه باید حواستان به این موضوع باشد که دموکراسی خودبهخود به بقای خویش ادامه نمیدهد. بلکه باید برای تداوم آن تلاش کرد.
ما بهعنوان یک شهروند باید سعی کنیم همیشه، وظیفه خود را در قبال حفظ آن انجام دهیم. استفاده از حقوق قانونی و دنبالکردن اخبار و رویدادهای کشور بخشی از کارهایی است که میتوانید برای مراقبت از اصل مردم سالاری انجام دهید.
یکی از بهترین اقدامات برای حفظ آمادگی در این زمینه، مطالعه کتاب و افزایش آگاهی است. برای شروع می توانید به خلاصهکتابهایی که در این مقاله معرفی کردیم، مثل آثار بخش جامعهشناسی و فرهنگ بوکاپو مراجعه کنید.
نوعی شیوه حکومتداری است که در آن کشور، براساس خواست و اراده مردم اداره میشود.
کاپیتالیسم، سوسیالیسم و دموکراسی از جوزف شومپیتر، توتالیتاریسم از هانا آرنت و قراداد اجتماعی از ژان ژاک روسو، سه کتابی است که میتوانید در این زمینه مطالعه کنید.