اختلال افسردگی (Depressive Disorder) به شکلهای مختلفی آشکار میشود. گاهی افسردگی به آرامی و در سکوت، ذهن و روح افراد را تسخیر میکند. گاهی نیز به سرعت گسترش مییابد و همه شادیها و لذتهای زندگی را قربانی خود میکند.
افسردگی با انواع متعددش، بر همه ابعاد زندگی تأثیر میگذارد و زندگی افراد را در ۴ سطح افکار، رفتار، روابط و بدن دستخوش تغییراتی نامطلوب میکند.
با همه اینها، با وجود همه این آثار نامطلوب و بعضاً مرگبار در زندگی افراد، افسردگی هنوز آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است. هنوز بسیاری از ما زنگ خطر افسردگی و شیوع بالای آن در جامعه را نشنیدهایم.
بنابراین در این مقاله از مجله بوکاپو قصد داریم مروری کامل و جامع بر اختلال افسردگی، انواع آن، دلایل بروز و راههای درمان آن داشته باشیم. با ما همراه باشید.
اختلال افسردگی چیست؟
افسردگی چیزی بیش از ناراحت و غمگین بودن معمولی است. بدون شک همه ما زمانهایی را سپری کردهایم که اندوهگین، بیحوصله و بیانگیزه بودهایم. اما اختلال افسردگی چیزی بیش از همه اینهاست.
اختلال افسردگی یک اختلال خلق است که میتواند افکار، احساسات و رفتارهای فرد را به شدت تحتتأثیر قرار دهد. افسردگی در واقع باعث میشود فرد افسرده به صورت پایدار و طولانیمدت احساس غم، ناامیدی از همهچیز و بیعلاقگی نسبت به زندگی و امور روزمره پیدا کند.
این اختلال شما را نسبت به چیزهایی که قبلاً به آنها علاقه داشتید یا کارهایی که از انجامشان لذت میبردید، بیعلاقه میکند و حتی گاهی فکر میکنید آیا زندگی واقعاً ارزش این همه رنج را دارد؟
شایعترین اختلال روحی
متأسفانه شیوع افسردگی در جوامع مختلف رو به افزایش است. براساس آماری که مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده امریکا اعلام کرده است، حدوداً ۱۸ درصد از بزرگسالان امریکایی در سال ۲۰۱۹ حداقل به مدت ۲ هفته علائم افسردگی را تجربه کردهاند. سازمان بهداشت جهانی نیز شیوع این بیماری را در جهان ۵% تخمین زده است.
اختلال افسردگی انواع گوناگونی دارد که دلایل بروز هر یک نیز میتواند متفاوت باشد. به طور کلی میتوان اصطلاح «افسردگی» را همانند چتری دانست که انواع مختلفی از اختلالات را در خود جای داده است.
یک نکته مهم درباره افسردگی این است که برخی افراد فکر میکنند این بیماری یک مشکل جزئی است و یک تهدیدی جدی برای سلامتی محسوب نمیشود. برخی فکر میکنند افسردگی یک نوسان خلقی ساده و زودگذر است. اما همه این باورها نادرست هستند. اختلال افسردگی یک بیماری جدی است و علائمی واقعی و ناتوانکننده دارد.
برای آنکه با نوسانات خلقی و تفاوت آنها با اختلال افسردگی بیشتر آشنا شوید، مطالعه مقاله چرا دچار نوسانات خلقی میشویم را از دست ندهید.
پیشنهاد مطالعه: چرا دچار نوسانات خلقی میشویم و راه درمان آن چیست؟افسردگی نشانه ضعف، تنبلی یا بیارادگی نیست. افسردگی چیزی نیست که بیمار بتواند عزمش را جزمش کند و خودش را به راحتی از شر آن خلاص کند. بنابراین آشنایی با افسردگی و انواع و علائم آن، بسیار مهم است؛ چرا که میتواند هم به شما و هم به اطرافیانتان کمک کند تا بیماری را هر چه سریعتر بشناسید و در پی درمان آن برآیید.
علائم اختلال افسردگی چه هستند؟
علائم و نشانههای افسردگی از فردی به فرد دیگر متفاوت است اما برخی نشانهها تقریباً در همه افراد مبتلا به اختلال افسردگی به طور مشترک بروز میکند.
بهیاد داشته باشید که ممکن است برخی از این علائم را در زمانهایی که به دلایل متفاوت اندوهگین هستید هم تجربه کنید. اما اگر این علائم را با شدت بیشتر نسبت به حالت عادی و به طور مداوم و پایدار تجربه میکنید، احتمالاً میتواند نشانهای از اختلالات افسردگی باشد.
۱۰ نشانه رایج اختلال افسردگی عبارتاند از:
احساس ناامیدی و درماندگی
داشتن نگرشی سیاه به همهچیز: هیچچیز بهتر نخواهد شد و هیچ کاری برای بهتر شدن اوضاع و شرایط از دستتان برنمیآید.
بیعلاقگی نسبت به کارهای روزمره
دیگر نمیتوانید کارهایی را که قبلاً به سادگی انجام میدادید انجام دهید. علاقهتان را به تفریح، فعالیتهای اجتماعی، بازی، سرگرمی یا رابطه جنسی از دست دادهاید. در یک کلام احساس میکنید دیگر نمیدانید چگونه باید احساس لذت و رضایت را در خودتان ایجاد کنید.
تغییر در اشتها و وزن
کاهش یا افزایش وزن چشمگیر (تغییر بیش از ۵ درصد وزن فعلیتان در یک ماه).
تغییر در الگوی خواب
تجربه اختلالات خواب مانند بیخوابی یا بیدار شدن در ساعات ابتدایی صبح یا بیش از حد خوابیدن. برای آشنایی با انواع مشکلات مربوط به خواب و دلایل بروز هر یک از آنها مقاله اختلال خواب و انواع آن را بخوانید.
پیشنهاد مطالعه: چرا دچار نوسانات خلقی میشویم و راه درمان آن چیست؟تحریکپذیری و خشم
احساس بیقراری، حساس شدن نسبت به مسائل ساده یا تمایل به خشونت. پایین آمدن آستانه تحمل و احساس اینکه همهچیز و همهکس روی اعصاب شما راه میرود.
بیانرژی بودن
احساس خستگی، رخوت، تنبلی و احساس اینکه شیره وجودتان کشیده شده است. احساس سنگینی فیزیکی به گونهای که حس میکنید باید بدنتان را به دنبال خود بکشانید. پس از انجام هر کار سادهای خسته میشوید و مدت زیادی طول میکشد تا یک کار ساده را تمام کنید.
نفرت از خود
احساس شدید و قدرتمند بیارزش بودن یا احساس گناه. به شدت از خودتان انتقاد میکنید، همه تقصیرها را گردن خودتان میاندازید و بابت هر اتفاقی خودتان را سرزنش میکنید.
رفتارهای پرخطر و بیمحابا
بدون آنکه به پیامدهای هر کاری توجه کنید، آن را انجام میدهید. رفتارهایی مانند خودآزاری، آسیب به خود، رانندگی پرخطر، قمار کردن، شرطبندی بیحدوحساب و بیاراده و ورزشهای خطرناک؛ از شما سر میزند.
مشکلات تمرکز
دشواری در متمرکز ساختن توجهتان روی یک موضوع. ناتوانی در تصمیمگیری یا مشکلات حافظه و از یاد بردن چیزهای مختلف.
دردهای بیدلیل
افزایش دردهای فیزیکی مانند سردرد، معدهدرد، کمردرد و تیر کشیدن ماهیچهها بدون دلیل مشخص.
اختلال افسردگی چه انواعی دارد؟
همانطور که پیشتر گفته شد، اختلال افسردگی انواع مختلفی دارد که نوع بروز آنها، دلایل ابتلا به آنها و شیوعشان با یکدیگر متفاوت است. در این بخش به ۱۰ نوع اصلی این اختلال اشاره میکنیم.
افسردگی اساسی یا عمیق (Major depression)
این نوع افسردگی که به عنوان افسردگی بالینی (clinical) یا تکقطبی (unipolar) نیز شناخته میشود، یکی از شدیدترین و جدیترین انواع اختلال افسردگی است. افراد مبتلا به این نوع افسردگی، به طور پایدار و دائمی احساس غمگینی، درماندگی، ناامیدی و بیارزشی میکنند و نمیتوانند این احساسات را از خودشان دور کنند.
علائمی که در قسمت قبلی به آنها اشاره شد در این نوع از افسردگی به شدیدترین شکل بروز پیدا میکنند و در اثر این علائم زندگی عادی و روزمره بیماران کاملاً مختل میشود. علاوه بر علائم ذکر شده، این بیماران سطح بالاتری از اضطراب و استرس را تجربه میکنند و فکر کردن به مرگ، آسیب رساندن به خود و خودکشی در آنها بسیار رایج است.
افسردگی فصلی
اختلال عاطفی فصلی (Seasonal affective disorder) که به عنوان افسردگی فصلی شناخته میشود، نوعی از اختلال افسردگی است که با تغییر فصلها به ویژه فرا رسیدن فصل پاییز و زمستان، بروز پیدا میکند.
افسردگی بیشتر در طول فصل پاییز، به ویژه در اواخر آن و آغاز زمستان، تشدید میشود. البته بروز این نوع افسردگی اختصاص به فصلهای سرد سال ندارد.
افراد مبتلا به این نوع افسردگی در برخی فصلهای خاص، به واسطه تغییرات دمایی و آبوهوایی، افسردگی و خلق پایین را تجربه میکنند. این وضعیت میتواند هم در تابستان و هم در زمستان رخ دهد.
پیشنهاد مطالعه: همه آنچه باید از افسردگی فصلی بدانیم + دلایل، علایم و راهکار مقابله با آنافسرده خویی یا دیس تایمیا (Dysthymia)
دیس تایمیا یا اختلال افسردگی مزمن به حالتی اطلاق میشود که افسردگی به صورت طولانیمدت، برای چند سال ادامه پیدا میکند. افراد مبتلا به دیستایمیا چندین سال با خلق پایین، خستگی، ناامیدی، درماندگی، مشکلات خواب و تغذیه دستوپنجه نرم میکنند.
برخلاف افسردگی اساسی، افکار مرگ، آسیب به خود و خودکشی در دیس تایمیا کمتر دیده میشود. آنها بیشتر انرژی خود را صرف انجام کارهای خودشان میکنند و انرژی زیادی برای جنبههای اجتماعی زندگی ندارند. از آنجا که در ظاهر مشکلات شدیدی ندارند، ممکن است تا وقتی که علائمشان در حد افسردگی اساسی واضح نشود، درمان نشوند.
در گذشته، روانشناسان این بیماران را دارای شخصیت افسرده یا مبتلا به رواننژندی افسردهوار مینامیدند. این بیماران، رنج خود را بیسروصدا تحمل میکنند و ناتوانیشان اغلب نامشهود است.
اختلال خلق ادواری یا سیکلوتایمیا (Cyclothymia)
سیکلوتایمیا یا متناوبخلقی نوعی از اختلال دوقطبی است. در این حالت فرد دورههای متناوب افسردگی و شادی بیش از حد (شیدایی یا مانیا) را تجربه میکند. البته شدت علائم دورههای افسردگی و شیدایی در این اختلال نسبت به اختلال دو قطبی کمتر است و به همین دلیل، گفته میشود این افراد حالت نیمهشیدایی دارند.
در دورههای افسردگی فرد علائم معمول افسردگی را، با شدتی پایینتر نسبت به افسردگی اساسی، نشان میدهد. در دوره شیدایی هم انرژی بیش از حد، کمخوابی، پرحرفی، افزایش میل جنسی، میل به رفتارهای هیجانی و پرریسک، ولخرجی، حواسپرتی، تمرکز پایین، اعتماد به نفس کاذب و تصمیمگیریهای عجیبوغریب را تجربه میکنند.
اگر دورههای افسردگی و نیمهشیدایی به مدت دو سال به طور مداوم و متناوب در فردی ادامه یابد، روانشناس یا روانپزشک میتواند تشخیص سیکلوتایمیا بدهد.
افسردگی موقعیتی (Situational depression)
افسردگی موقعیتی یا افسردگی واکنشی (Reactive) نوعی از اختلال افسردگی است که به صورت گذرا و در ارتباط با استرس بروز میکند. این افسردگی پس از تجربه اتفاقاتی ناخوشایند، موقعیتهای بسیار استرسزا یا وقایع تروماتیک رخ میدهد.
پس از تجربه موقعیتهای سخت و آسیبزا مانند از دست دادن عزیزان، طلاق، شکستهای شغلی و… معمولاً بازگشت به زندگی عادی و وفق دادن خود با زندگی روزمره دشوار است.
از سوی دیگر تجربیات گذشته افراد نیز میتواند در نوع پاسخ آنها نسبت به رویدادهای استرسزا تأثیرگذار باشد. بنابراین مجموع این عوامل باعث بروز افسردگی موقعیتی میشوند که معمولاً ۳ الی ۶ ماه به طول میانجامد.
افسردگی آتیپیک یا غیرمعمول (Atypical depression)
افسردگی آتیپیک یا غیرمعمول که به آن «افسردگی اساسی با ویژگیهای غیرمعمول» نیز گفته میشود، نوعی از اختلال افسردگی است که برخی از علائم آن با معیارهای تشخیصی معمول افسردگی متفاوت است.
علامت اصلی افسردگی غیرمعمول، بهبود موقتی افسردگی و بالا رفتن خلق در پاسخ به اتفاقات و موقعیتهای مثبت است. به این حالت «خلق واکنشپذیر» گفته میشود.
وجه تمایز این بیماری با دیگر انواع اختلال افسردگی، افزایش شدید اشتها و حساسیت نسبت به طرد شدن است. در حالی که در دیگر اختلالات افسردگی، بیشتر مبتلایان دچار کاهش اشتها میشوند، و بیماران معمولاً اعتنایی به کنار گذاشته شدن ندارند، اما در این بیماری اینگونه نیست.
اگرچه نام این اختلال، افسردگی «غیرمعمول» است اما به معنای شایع نبودن یا غیرعادی بودن آن نیست. در واقع غیرمعمول به معنای تفاوت آن با علائم افسردگیهای معمول اشاره دارد.
اختلال دوقطبی یا افسردگی-شیدایی
اختلال دوقطبی (Bipolar) که سابقاً بیماری افسردگی- شیدایی (manic-depression illness) نامیده میشد، یک اختلال خلق دائمی است که باعث تغییرات شدید در خلقوخو، سطح انرژی، الگوی تفکر و رفتار افراد میشود.
این تغییرات میتوانند به مدت چند روز، چند هفته یا چند ماه پایدار باشند و توانایی افراد را برای انجام کارهای روزمره و زیست اجتماعی مختل میکنند.
در اختلال دوقطبی بیمار فازهای افسردگی و شیدایی را به طور متناوب تجربه میکند. فاز شیدایی یا مانیا همان وضعیتی است که در اختلال سیکلوتایمیا به آن اشاره شد اما شدت آن در اختلال دوقطبی بیشتر است.
اختلال دوقطبی به سه گونه تقسیم میشود:
- دوقطبی نوع ۱: در این نوع، فاز شیدایی حضور پررنگتری دارد و شدیدتر است و فاز افسردگی میتواند وجود نداشته باشد.
- دوقطبی نوع ۲: برخلاف نوع اول دوره شیدایی کامل و شدید وجود ندارد و بیشتر حالت نیمهشیدایی دیده میشود اما دوره افسردگی پررنگ و شدید است و حداقل به مدت دو هفته به طول میانجامد
- سیکلوتایمیا: اختلالی که پیشتر در مورد آن صحبت شد و شدت علائم آن هم در دورههای شیدایی و هم در دورههای افسردگی از دو نوع دیگر کمتر است.
خطر خودکشی یا آسیب به خود در بیماران دوقطبی زیاد است، براساس مطالعهای در سال ۲۰۱۲، طی یک بررسی ۲۰ ساله، ۶% از مبتلایان بر اثر خودکشی فوت کردند و ۳۰ تا ۴۰% درگیر خودزنی بودند. به علاوه اختلال دوقطبی معمولاً همراه با اختلال اضطراب فراگیر و سوءمصرف مواد مخدر است.
پیشنهاد مطالعه: اختلال اضطراب فراگیر چیست و روشهای رهایی از آن کداماند؟افسردگی پیش از قاعدگی
سندرم پیش از قاعدگی (PMS) تجربهای آشنا برای بسیاری از خانمهاست که باعث تغییرات خلقوخو، اضطراب و تحریکپذیری و همچنین علائم فیزیکی مانند سردرد یا درد شکم و… میشود.
اما اختلال ملال پیش از قاعدگی (PMDD) حالتی شدیدتر از PMS است که در آن شاهد نوسانات خلقی بیشتر و بارزتری هستیم. بانوانی که این اختلال را تجربه میکنند، علائمی همچون خشم، اضطراب یا حملات پنیک، افسردگی، افکار خودکشی، کمانرژی بودن، مشکلات تمرکز و بیخوابی را نشان میدهند.
علت بروز این اختلال نیز همانند PMS عمدتاً به تغییرات هورمونی پیش از قاعدگی مربوط میشود و میزان شیوع آن حدود ۱۰% است.
افسردگی پس از زایمان (Postpartum depression)
تولد فرزند تجربهای خوشایند اما در عین حال سخت و پرمسئولیت است. از این رو افرادی که برای اولین بار مادر میشوند، ممکن است استرس و نگرانی زیادی تجربه کنند.
با وجود این، اگر احساسات منفی مادر شدت زیادی داشته باشند (مثلاً مادر به شدت احساس اندوه یا تنهایی کند، نوسانات خلقی زیادی تجربه کند یا مکرراً به گریه بیفتد) احتمالاً دچار افسردگی پس از زایمان شده است.
افسردگی پس از زایمان خود به سه گونه مختلف تقسیم میشود:
- Baby blues، اندوه پس از زایمان یا غم تازهمادران
حالتی گذراست که حدود ۵۰ تا ۷۵ درصد مادران پس از زایمان آن را تجربه میکنند. در این حالت مادر دچار اندوه، اضطراب و گریههای بیدلیل میشود. اما خوشبختانه این حالت پایدار نمیباشد و کمتر از دو هفته بدون نیاز به درمان و با حمایت روانی اطرافیان بهبود مییابد.
- افسردگی پس از زایمان
حالتی بسیار جدیتر و شدیدتر نسبت به حالت قبلی است و از هر ۷ مادر، ۱ نفر را درگیر میکند. در این شرایط گریههای بیدلیل طولانیمدت، تحریکپذیری، خستگی، احساس گناه، ناتوانی و بیمیلی نسبت به مراقبت کردن از نوزاد و بیتوجهی مادر نسبت به خود اتفاق میافتد.
این علائم میتوانند حتی تا یک سال ادامه یابند و در صورت شدید شدن علائم احتمال آسیب رساندن مادر به خود یا نوزاد وجود دارد.
- سایکوز پس از زایمان
این حالت شدیدترین نوع اختلالات خلق مربوط به زایمان است که نیازمند مداخله پزشکی فوری دارد. البته این اختلال تقریباً نادر است و ۱ نفر در هر ۱۰۰۰ خانم را تحتتأثیر قرار میدهد.
علائم این وضعیت عبارتند از تحریکپذیری شدید، گیجی، توهم، هذیان، پارانویا، ناامیدی، شرم، بیخوابی و مانیای شدید. در این وضعیت احتمال آسیب رساندن مادر به نوزادش یا خودکشی بسیار زیاد است و باید هرچه سریعتر بستری در بیمارستان، رواندرمانی و دارودرمانی انجام شود.
افسردگی سایکوتیک (Psychotic depression)
افسردگی سایکوتیک یا افسردگی روانپریشانه، نوعی از اختلال افسردگی است که با علائم روانپریشی (سایکوز) همراه است و به عنوان زیرمجموعهای از افسردگی اساسی طبقهبندی میشود.
علائمی همچون توهم دیداری و شنیداری، تفکر هذیانی، عقبافتادگی حرکتی (کندی افکار و حرکات فیزیکی)، افکار خودکشی، انزوا، خستگی، پارانویا و سوءظن در این اختلال دیده میشود.
برای آشنایی بیشتر با توهم و اختلالاتی که با توهم همراه هستند، مطالعه مقاله توهم چیست؟ مهم ترین دلایل داشتن توهمات ذهنی را توصیه میکنیم.
تفاوت غم با اختلال افسردگی
غم و اندوه به عنوان یکی از احساسات طبیعی بشر، از تجربیات مشترک همه آدمهاست و همه در طول زندگیشان بارها طعم تجربیات غمبار را چشیدهاند.
غم یک واکنش طبیعی در برابر شرایط دشوار و ناراحتکننده است. اما معمولاً غمگین شدن، یک احساس پایدار و طولانیمدت نیست و پس از برطرف شدن مشکلات یا پذیرفتن شرایط موجود، احساس غم هم برطرف میشود.
اما افسردگی چنین نیست. علاوه بر اینکه افسردگی حالتی پایدار و مزمن است، افراد افسرده علاوه بر اندوهگین بودن، احساس درماندگی، ناامیدی و بدبینی نسبت به آینده و بیعلاقگی نسبت به زندگی را نیز تجربه میکنند.
به علاوه در اختلال افسردگی، شدت احساساتی که فرد تجربه میکند، به قدری زیاد است که بر زندگی طبیعی، افکار و رفتار، روابط و کارهای روزانه او نیز اثر منفی میگذارد و فرد را از زندگی طبیعی باز میدارد.
بنابراین به طور خلاصه:
- غم یکی از احساسات طبیعی بشر است در حالی که اختلال افسردگی یک بیماری روانی است.
- غصه و غم گذرا و موقتی است اما افسردگی طولانیمدت و پایدار است.
- غم پاسخی طبیعی به شرایط دشوار است اما افسردگی یک وضعیت غیرطبیعی ذهنی است.
- غموغصه باعث تغییرات موقتی خلقوخو میشود اما افسردگی اساساً زندگی، افکار و رفتار شما را تغییر میدهد.
تفاوت اختلال افسردگی در زنان و مردان
اگرچه علائم افسردگی به صورت کلی در بین زنان و مردان میتواند مشترک باشد اما از لحاظ شیوع و میزان ابتلا، شدت بروز و نوع علائم تفاوتهایی بین زنان و مردان وجود دارد.
- شیوع افسردگی در زنان بیشتر از مردان است. این مسئله میتواند به دلیل تغییرات هورمونی در زنان، عوامل محیطی و تبعیضهای جنسی، تفاوتهای بیولوژیکی در ساختار مغز و… باشد.
- مصرف الکل و مواد مخدر در مردان افسرده بیشتر است.
- تفکرات منفی و احساسات شرم و گناه در زنان افسرده بیشتر است.
- فتارهای پرخطر و خشونتآمیز در مردان افسرده بیشتر رخ میدهد.
- آمار خودکشی در مردان افسرده بیشتر از زنان افسرده است.
اختلال افسردگی در کودکان و نوجوانان
بیشتر افراد تصور میکنند افسردگی مخصوص بزرگسالان است. اما واقعیت چیز دیگریست. متأسفانه کودکان و نوجوانان هم ممکن است اختلال افسردگی را تجربه کنند. مقالههای موجود درباره افسردگی کودکان و نوجوانان نشان میدهد که درصد مبتلایان به افسردگی در سنین پایین رو به افزایش گذاشته است.
علائم افسردگی در کودکان و نوجوانان عبارتند از:
- ناراحتی و خلق پایینی که برطرف نمیشود.
- بهانهجویی، تحریکپذیر بودن یا بدخلقی در اکثر اوقات
- از دست علاقه به سرگرمیها و بازیهای موردعلاقه
- احساس خستگی و بیحوصلگی
- بازی نکردن با دوستان و گوشهگیری
- بیقراری
- آسیب رساندن به خود
- استرس و اضطراب در مدرسه
- شرکت نکردن در فعالیتهای درسی و بیعلاقگی به درس و مدرسه
اختلال افسردگی در کودکان و نوجوانان میتواند بنا به دلایلی همچون مشکلات خانوادگی و تعارضات موجود بین والدین، قرار گرفتن در معرض آزارهای فیزیکی یا جنسی، وجود سابقه افسردگی یا مشکلات روانی در خانواده و عوامل ژنتیکی بروز پیدا کند.
راه های درمان اختلال افسردگی چه هستند؟
اگرچه گاهی دورههای افسردگی خودبهخود برطرف میشوند، ممکن است این وضعیت چند ماه رنج فیزیکی و روانی، اندوه و بیمیلی به زندگی را به همراه داشته باشد و آسیبهای زیادی به زندگی فرد بزند. شواهد نشان میدهد هرچه دوره افسردگی طولانیتر باشد، احتمال عود افسردگی با شدت بیشتر در آینده افزایش مییابد.
اصلیترین راه درمان مراجعه به روانشناس و روانپزشک است. متخصصین بسته به شدت علائم و نوع اختلال افسردگی که به آن مبتلا هستید، روشهای درمانی مختلف را برای شما انتخاب میکنند.
معمولاً ترکیب دارودرمانی و رواندرمانی (تراپی) در بهبود بسیاری از مبتلایان موثر واقع میشود. در جلسات رواندرمانی، فرد افسرده با پزشک صحبت میکند. این صحبتها درباره گذشته، احساسات، افکار، رفتارهای اطرافیان و هرچیزی است که احتمال دارد روی شرایط فعلی فرد تأثیر داشته باشد.
این اولین بخش از درمان بیمار است، زیرا بیمار احساس میکند شنیده میشود و صحبتهایش برای کسی اهمیت دارد. روانشناس بعد از شنیدن صحبتهای بیمار، علتهای احتمالی افسردگی او را پیدا میکند و روشهای مناسب برای کنار آمدن با وضعیت و بهبود حال بیمار را به او ارائه میدهد.
وظایف درمانگر
روانشناسان در جلسات رواندرمانی اهداف زیر را دنبال میکنند:
- شناسایی رفتارها، افکار و احساساتی که به واسطه افسردگی ایجاد شدهاند.
- بررسی ابعاد مختلف زندگی بیماران برای شناخت ریشهها و علت اصلی افسردگی.
- کمک به بیمار برای در دست گرفتن کنترل احساسات خود و بهبود بخشیدن دیدگاههای ناامیدانه او.
- آموزش تکنیکهای مقابله با مشکلات و حل مسئله به بیماران افسرده.
وظایف بیمار
از سوی دیگر افراد افسرده با ایجاد تغییراتی در سبک زندگی خود میتوانند نقش بسیار موثری در روند درمان خود ایفا کنند. تغییراتی مانند:
- ورزش کردن
- مدیتیشن و مراقبه؛ برای آشنایی با فواید و مزایای مراقبه میتوانید از اطلاعات مقاله مراقبه چیست و چرا مهم است استفاده کنید.
- رعایت خواب منظم
- اجتناب از مصرف الکل، کافئین، دخانیات
- فعالیت اجتماعی و بهره بردن از حمایت دوستان و خانواده
- طبیعتگردی
- مطالعه و افزایش آگاهی درباره افسردگی
- داشتن یک روتین منظم
- رژیم غذایی صحیح و غنی از مواد مغذی؛ مقاله ارتباط ویتامین و حالات روحی مثبت اهمیت رژیم غذایی مناسب در حفظ سلامت روان را نشان میدهد.
چگونه به افراد افسرده کمک کنیم؟
اگر با خواندن این مقاله حدس میزنید یکی از عزیزان و اطرافیانتان به افسردگی مبتلاست، یا اگر دوستی دارید که پزشک او را مبتلا به افسردگی تشخیص داده است، نگران نباشید. در این بخش ما ۵ راهکار ساده و عملی ارائه میکنیم که بتوانید از دوستان و عزیزانتان حمایت کنید.
با او گفتگو کنید
صحبت کردن با فرد افسرده، به او نشان میدهد که شما برای حمایت از او در کنارش هستید. میتوانید برای شروع یک گفتگو نگرانیهای خودتان را مطرح کنید؛ مثلاً بگویید:
- احساس میکنم در چند وقت گذشته، روزهای سختی را گذراندهای. میخواهی دربارهاش با هم صحبت کنیم؟
- مدتی است که با هم صحبت نکردهایم. احساس میکنم کمی گرفته هستی. چیزی هست که بخواهی به من بگویی؟
توجه داشته باشید که شاید دوستتان بخواهد با شما درباره احساسات و آنچه تجربه میکند صحبت کند، اما این لزوماً به این معنا نیست که میخواهد توصیه یا راهکارهای شما را هم بشنود.
سعی کنید در این گفتگوها بیشتر شنونده و همدلیکننده باشید. احساساتش را تأیید کنید و با حرکات دست، چهره و بدن خود سعی کنید همدردی خود را به او نشان دهید.
او را به سمت درمان و کمک گرفتن از متخصص سوق دهید
ممکن است دوست شما اصلاً نداند که مبتلا به افسردگی شده است یا بنا به دلایل مختلف، تمایلی به مراجعه به روانپزشک نداشته باشد. سعی کنید متخصصان حاذق را شناسایی کنید و دوستتان را برای مراجعه تشویق نمایید.
آگاهی خودتان را افزایش دهید
درباره اختلال افسردگی، علائم آن، مشکلاتی که بیماران تجربه میکنند و راههای درمان آن افزایش دهید.
در کارهای روزانه کمک کنید
همانطور که گفته شد، انجام وظایف روزمره برای بیماران افسرده دشوار است. بنابراین سعی کنید در صورت تمایل دوستتان در این کارها به او کمک کنید.
در دسترس باشید و کاری کنید که دوستتان بداند در طول دوره درمان افسردگی و عبور از این بحران در کنارش هستید. اگر نمیتوانید زمان زیادی را در کنار دوستتان باشید، با تماس تلفنی، پیامهای کوتاه و جملات دوستانه و محبتآمیز، حمایت خود را به او نشان دهید.
معتبرترین تست های اختلال افسردگی چه هستند؟
- تست افسردگی بک (Beck)
تست بک یکی از معتبرترین تستهای بررسی اختلال افسردگی است که شامل ۲۱ سؤال است. پرسشها بهگونهای طراحی شدهاند که امکان بررسی خلقوخو، علائم و رفتار افراد مبتلا به افسردگی را فراهم میآورند.
هر گزینه از ۰ تا ۳ بسته به شدت علائم درجهبندی میشود. هرچه علائم بیمار شدیدتر باشد درجه پاسخ نیز بالاتر میرود. زمان موردنیاز برای انجام این تست تقریباً ۱۰ دقیقه است و به صورت آنلاین قابلانجام است.
- تست افسردگی هامیلتون
پرسشنامه تست هامیلتون شامل یک پرسشنامه با ۲۱ سؤال است که به روانشناس امکان میدهد شدت افسردگی را ارزیابی کند. هر سوال این تست با یکی از علائم افسردگی در ارتباط است. سؤالات این پرسشنامه هم چندگزینهای هستند. هر گزینه از ۰ تا ۴ درجهبندی شده است. هر چه درجه بالاتر باشد نشاندهنده وخیمتر بودن وضعیت است.
سخن آخر
فهمیدیم که اختلال افسردگی از شایعترین مشکلات امروز ما انسانهاست و ممکن است هر فردی را درگیر خود کند. با انواع آن آشنا شدیم و سعی کردیم با روشهایی برای مقابله با آن آشنا شویم. آیا شما سابقه دستوپنجه نرم کردن با این غول بیشاخودم را داشتهاید؟ بر آن پیروز شدید؟ اگر آری، چگونه؟
زندگی پراضطراب اینروزها، باعث میشود مشکلات روحی و روانی گوناگونی ما را تهدید کنند. یکی از بهترین روشهای پیشگیری از این اختلالات و مقابله با آنها، مطالعه و افزایش آگاهی است. اگر تمرکز یا زمان کافی برای مطالعه کتابهای تخصصی را ندارید، میتوانید خلاصه معتبرترین کتابهای روانشناسی را بهسادگی در وبسایت و اپلیکیشن بوکاپو بخوانید و بشنوید.
دردهای بیدلیل، تحریکپذیری و خشم، احساس ناامیدی و درماندگی، تغییر در اشتها و وزن، تغییر در الگوی خواب، بیانرژی بودن نفرت از خود، رفتارهای پرخطر و بیمحابا و مشکلات تمرکز از جمله علائم افسردگی هستند.
مطمئنترین راه تشخیص اختلال افسردگی و نوع آن مراجعه به روانشناس یا روانپزشک است. اما اگر میخواهید قبل از مراجعه اطلاعات بیشتری در این باره به دست آورید میتوانید از تستهای تشخیصی آنلاین استفاده کنید.