رنگها ابزار قدرتمند انتقال پیام هستند و میتوانند بر نگرش و تصمیمگیری مشتریان تاثیر بگذارد. چطور میتوانیم با انتخاب درست رنگ در تبلیغات، با مخاطب خود ارتباط بگیریم؟
ما از رنگ چه استفادهای میکنیم؟ آیا درباره روانشناسی رنگها و تاثیر آن در تیلیغات میدانید؟ رنگها سلیقه ما را شکل میدهند. کسی ممکن است از رنگ سبز خوشش بیاید و از رنگ صورتی نه، در هر فردی این علاقه متفاوت است. ما بر اساس رنگها قضاوت هم میکنیم. کسی که در مراسم ختم، لباس قرمز به تن کرده را عجیب و نابههنجار میدانیم و اگر کسی تمام روزهای سال سیاه بپوشد اولین فکرمان این است که او آدم دلمردهای است. رنگها کاربرد نشانهای هم دارند. هر روز بارها و بارها در شهر با این کاربرد رنگ مواجه میشویم، زمانی که پشت چراغ قرمز میایستیم یا با دیدن رنگ فسفری در بزرگراه حواسمان را جمع میکنیم تا با کارگران شهرداری تصادف نکنیم.
ولی رنگها بیش از هر چیز ابزار ارتباط هستند. ما از رنگها استفاده میکنیم تا اثری بر مخاطبمان بگذاریم و اینجاست که نقش روانشناسی رنگها و تاثیر آن در تبلیغات برجسته میشود. تحقیقات میگوید بیشتر از دو سوم مردم باور دارند رنگ یک محصول مهمترین چیزی است که باعث میشود آن را به محصول دیگری ترجیح بدهند. بین شصت تا نود درصد مردم میگویند اولین تاثیری که از یک کالا میپذیرند به رنگ آن مربوط است و در کنار اینها، آگهیهای رنگی حدود پنجاه برابر بیشتر از آگهیهای سیاه و سفید خوانده میشوند. پس اگر در کار تبلیغات فعالیت میکنیم نمیتوانیم به روانشناسی رنگ ها بیتوجه باشیم. برای استفاده از رنگ در تبلیغات باید دانش کافی داشته باشیم؛ چون مسئله همیشه به آن سادگی که فکر میکنیم نیست.
قبل از اینکه شروع کنیم پیشنهاد میکنیم که به صفحه خلاصه کتاب های روانشناسی در وبسایت خلاصه کتاب بوکاپو سری بزنید و لیستی از کتاب های روانشناسی که به صورت خلاصه در اختیار شما قرار گرفته است را برانداز کنید.
چه چیزی تاثیر رنگ را در تبلیغات پیچیده میکند؟
مثل هر کار دیگری ممکن است در استفاده از رنگ برای تبلیغات گرفتار کلیشه شویم. اصول اولیه روانشناسی رنگ که در ادامه به آن میرسیم، میتواند ما را به گرفتن تصمیمهای بدیهی و اشتباه وسوسه کند. مثلا رنگ صورتی برای دختران نوجوان یک کلیشه است که همیشه درست از آب در نمیآید. مخصوصا در دنیای امروز حتما خیلی از دخترها در سن بلوغ به رنگهای متفاوتی علاقه نشان میدهند و ممکن است دیوار اتاقشان را با رنگ سرمهای، تاریک کنند یا کفش ورزشی قهوهای و کرم را ترجیح بدهند.
داستان دیگری که رابطه روانشناسی رنگها و تبلیغ محصولات را پیچیده میکند، نوع سرویسی است که ما ارائه می کنیم. تصور کنید قرار است تبلیغی برای یک طرح بیمه عمر بسازید، فکر میکنید رنگ قرمز ممکن است مناسب چنین کاری باشد؟ یا فکر میکنید باید از رنگهایی استفاده کنید که بیشتر نشانه آرامش و اطمینان هستند؟ همین قضیه را برعکس کنیم و تبلیغ وسایل سفر آفرود را در نظر بگیریم.
پس در قدم اول برای استفاده از رنگ در تبلیغات باید به علایق مخاطب توجه داشته باشید و پس از آن، به نوع محصولی که ارائه میکنید. بدون توجه به این دو نکته ممکن است تمام تلاشهای شما به باد برود. حالا سراغ چند رنگ مهم که بیشتر از سایر رنگها در تبلیغات به کار میرود، میرویم. شناختن روانشناسی این رنگها در ساخت یک تبلیغ موثر و کارآمد خیلی مهم است.
روانشناسی رنگ زرد
رنگ زرد را به عنوان یک رنگ پرانرژی و امیدبخش میشناسیم و باور عمومی این است که این رنگ، اعصاب را تحریک میکند و به بدن نیرو میدهد. همچنین رنگ زرد نشانه بازیگوشی و کنجکاوی است و به همین دلیل در تبلیغاتی که به بازی بچهها مربوط است از آن خیلی بیشتر استفاده کرد. رنگ زرد به دلیل تداعی خوشحالی، در صنایع غذایی و رستورانها هم خیلی زیاد مورد استفاده قرار میگیرد. در شکل زیر نمونههایی از استفاده از رنگ زرد در طراحی لوگوی چند برند معروف را میبینیم. حالا میتوانیم متوجه شویم که راز استفاده رنگ زرد مک دونالد در این برند چیست.
رنگ زرد اگر سیرتر شود و به سمت طلایی میل کند، معانی دیگری مانند امنیت و ثروت ایجاد میکند و میتوان در تبلیغات برندهایی که مخاطب محدودتری دارند، از آن استفاده کرد. این رنگ زرد تیره را در تبلیغات عطرها و لوازم آرایش گرانقیمت زیاد دیدهایم. کاربردی که شاید برای محصولات ارزان قیمتتر که مخاطب عامتری دارند مناسب نباشد.
و در نهایت علیرغم تمام امتیازاتش، رنگ زرد این ایراد را هم دارد که اگر در یک متن یا طراحی زیاد به چشم بخورد یا مدت زیاد و طولانی به آن نگاه کنیم زننده میشود و چشم را خسته میکند. بنابراین باید با تعادل از آن استفاده کرد.
روانشناسی رنگ بنفش
رنگ بنفش را همه به عنوان یک رنگ مربوط به مسائل روحی میشناسند. بنفش، رنگ مراقبه، آگاهی، حقیقت و خودمختاری است و با این حساب کاربرد آن در صنایع تبلیغاتی ممکن است دور از ذهن برسد. با این حال رنگ بنفش علاوه بر همه تداعیهای روحی و معنویاش، کاربرد مادی خوبی دارد.
علاوه بر این رنگ بنفش از آنجا که نماینده فضای درونی و ذهنی افراد است، هر جا که محصول موردنظر ارتباطی با مسائل رازآلود پیدا میکند میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. فرض کنید که قصد دارید یک آلبوم موسیقی نه چندان متعارف، مثلا در سبک جز (Jazz) را به مخاطب معرفی کنید. رنگ بنفش در چنین تبلیغی میتواند موثر باشد. در نهایت رنگ بنفش میتواند کارکردی مشابه رنگ طلایی داشته باشد، یعنی مشخص کردن محصولی به عنوان محصول گران قیمت و دارای مخاطب محدود. دلیل این اثر، تا اندازهای به پیوند رنگ بنفش با راز و رمز بر میگردد. این رنگ در طبیعت به ندرت مشاهده میشود. به همین دلیل بنفش همیشه رنگ کمیابی شمرده میشود و میتواند دور از دسترس بودن را تداعی کند.
روانشناسی رنگ قرمز
رنگ قرمز احتمالا رنگی است که همه خود را در استفاده از آن متخصص میدانند! دلیلش هم این است که قرمز، رنگ زیبا و هیجانانگیزی است و در کوتاهترین زمان ممکن تاثیرات عاطفیاش را میگذارد. قرار دادن رنگ قرمز در پس زمینه و استفاده از رنگهای دیگر روی آن میتواند تاثیر این رنگها را چند برابر کند. همینطور این رنگ میتواند به عنوان رنگ اصلی طرح استفاده شود. تداعیهای رنگ قرمز را تقریبا بدون توضیح زیادی میشناسیم؛ گرما و عشق، هیجان و کامیابی و در یک کلام زندگی. نهادهایی که از این رنگ در لوگویشان استفاده کردهاند معروفاند، مانند صلیب سرخ، هلال احمر و پزشکان بدون مرز. این نهادها رنگ قرمز را نشانه زندگی و خود را مسئول محافظت از آن میدانند.
کاربرد دیگر این رنگ در جایی است که میخواهیم از طراحی مینیمال استفاده کنیم. رنگ قرمز چون توجه زیادی را به خود جلب میکند، به ما اجازه میدهد نوشتهها یا طرحهای خیلی کوچک را با نفوذ بالایی به دید مخاطب برسانیم. در واقع به همین دلیل است که از رنگ قرمز در لوگوهای تبلیغاتی بسیار زیاد استفاده میشود.
و در کنار اینها جا دارد به کاربردهای سادهتر رنگ قرمز هم توجه داشته باشیم. مثل تبلیغاتی که تفریحات خانوادگی را نشان میدهند و یا نشان دهنده عشق و دوستی هستند. مانند چیزی که در مورد رنگ زرد گفتیم، رنگ قرمز هم در صورت استفاده بیرویه میتواند برای چشم آزاردهنده باشد و اثر تبلیغ را خنثی کند.
چه کتابهایی در زمینه روانشناسی رنگها وجود دارد؟
برای استفاده از دانش رنگ در تبلیغات، کتابهای فراوانی در بازار موجودند که میتوانید از آنها استفاده کنید. بعضی از این کتابها مانند کتاب روانشناسی رنگ دکتر ماکس کوشر مستقیما به تبلیغات اختصاص ندارند، ولی از آنجا که در مورد شناخت شخصیت افراد اطلاعاتی به دست میدهد، برای افرادی که میخواهند پیامهای مناسبی به جامعه هدفشان بدهند مناسباند. کتابهای روانشناسی کاربردی رنگ هم در بازار موجودند که جنبه پژوهشی ضعیفتر و جنبه عملیاتی قدرتمندتری دارند و احتمالا برای افرادی که میخواهند سریعتر نکات اجرایی از دانش روانشناسی رنگ استخراج کنند مناسبترند.
برای کسانی که به طور جدیتر به دنبال استفاده از روانشناسی رنگ در کسبوکار اینترنتی هستند کتابی به همین عنوان را میشود توصیه کرد که اهمیت رنگها را در طراحی وبسایتها، تبلیغات، بنرها و خود محصولات بررسی کرده است.
چطور روانشناسی رنگ به کمک طراحی لوگو میآید؟
اصول استفاده از رنگ در طراحی لوگو در واقع از همان قوانین کلی روانشناسی رنگ در تبلیغات تبعیت میکند. ولی از آنجا که لوگوی یک برند چیزی نیست که مانند یک بنر یا بیلبورد به طور ماهانه و هفتگی عوضش کنیم و همچنین چون لوگوها اندازه کوچکی دارند، بیدقتیهای جزیی در طراحی آنها خسارتهای جدی به جا میگذارد.
برای استفاده از رنگ در لوگو باید به چند نکته توجه کرد. نکته اول همان معنای ضمنی رنگهاست؛ به عنوان مثال به جز رنگهایی که پیشتر گفتیم، رنگ سبز میتواند نشانه اهمیت دادن به محیط زیست باشد و رنگ سیاه هم به سادگی گرایش دارد و هم اینکه در طراحی یک لوگو نشانه قدرت و جسارت است. یا مثلا اگر از رنگ آبی استفاده کنیم، حس آرامش، اعتماد و قابل اتکا بودن را میرسانیم که برای تبلیغاتی که مربوط به موسسات مالی میشوند مناسبترند.
به هر حال بعد از اینکه از معنی رنگها آگاه شدیم، نوبت به دانش ترکیب و طبقهبندی کردن طیفهای مختلف آنها میرسد. این در واقع یعنی وقتی ما از قرمز حرف میزنیم، از گروهی از قرمزها صحبت میکنیم که تفاوتشان برای تبلیغ کسبوکار ما مهم است. رنگها به طور کلی در سه دسته قابل تقسیمبندی هستند:
گروه اول روشن و لطیف و گرم هستند و ویژگی اصلی آنها این است که رنگ سیاه در آنها دیده نمیشود. مانند قرمز نارنجی یا مرجانی و آبی آسمانی. این رنگها رنگهای بیشیلهپیلهای هستند و به همین دلیل برای برندهای جوانتر مناسباند.
گروه دوم رنگها، کمی خاکستری در خود دارند و به همین دلیل سنگینتر به نظر میرسند. قرمز آلبالویی و یشمی به این دسته رنگها تعلق دارند. خوبی این رنگها، القای متانت و شکوه هست ولی همین مسئله در طراحی لوگو میتواند یک ایراد هم باشد. این رنگها ممکن است فاصله از عامه مردم و خودبرتربینی را القا کنند و از اثر لوگو بکاهند.
در نهایت دسته سوم رنگها مقدار بیشتری سیاه در خود دارند و رنگهای گرم و قدرتمندی هستند. نمونه این رنگها بادمجانی، سبز زیتونی و نارنجی سوختهاند. استفاده از این رنگها در طراحی لوگو القای قدرت میکنند ولی ممکن است کمی قدیمی و خارج از مُد برسند.
و در نهایت یک نکته مهم را نباید از نظرمان دور کنیم. همیشه باید به برند رقیب توجه کرد. بهترین انتخاب رنگ ما زمانی که پیشتر توسط برند رقیب استفاده شده باشد، آن کارایی لازم را نخواهد داشت.
تاثیر روانشناسی رنگ در عکاسی
اصول روانشناسی رنگ در عکاسی تبلیغاتی هم کم و بیش کاربرد مشابهی دارد؛ ولی چون در عکاسی، نورها پیشاپیش در فضا موجود هستند باید به نکتههای نورپردازی توجه کرد. مثلا عکسهایی که با نور سفید زیاد گرفته میشوند و خیلی روشناند، ممکن است حس انزوا و گوشهگیری را القا کنند.
برعکس استفاده از رنگ سیاه یا در حقیقت گرفتن نور اضافی عکس به بیننده احساس مورد حمایت واقع شدن میدهد و کاربرد خوبی دارد؛ البته تا آنجا که رنگهای موجود در عکس به چشم بیایند و محو نشوند. در مورد استفاده از رنگها در موضوعی که از آن عکاسی میکنیم، میشود از همان قواعد کلی که در مورد رنگ ها گفتیم استفاده کرد.
حالا که بطور کلی دیدیم تاثیر روانشناسی در برندینگ چیست، بد نیست خلاصه کتاب ۲۲ قانون تغییر ناپذیر برندسازی نوشته ال ریس را هم مطالعه کنیم.
رنگها ابزار قدرتمند انتقال پیام هستند به همین دلیل نقش مهمی در القای احساسات مختلفی دارند که بر نگرش و تصمیمگیری مشتریان تاثیر میگذارد. استفاده درست از رنگ مناسب در زمینه مناسب میتواند به ارتباط با مخاطبین کمک کند.
لوگو و سایت یک برند دریچهای هستند که مخاطب از طریق آن اولین ارتباطش را با محصول ما برقرار میکند و به همین دلیل تاثیری ماندگار و گاهی پاکنشدنی بر ذهن مخاطب دارد. داشتن دانش کافی از تداعیها و مفاهیم مربوط به هر رنگ در ایجاد تاثیر اولیه درست، بسیار مهم است.
در زمینه روانشناسی رنگ کتابهای مختلفی وجود دارد. بعضی از این کتابها بر اصول روانشناسی رنگ تمرکز میکنند که برای مطالعات عمقیتر مفید است و بعضی کتابها مستقیما به روانشناسی رنگ در تبلیغات و بازاریابی پرداختهاند که کاربرد آنها سریعتر و عملیتر است. کتاب جایگاه سازی برند نیز گریزی به موضوع تاثیر رنگ در برند دارد.