روانشناسان و روانکاوان بسیاری از گذشته تاکنون به دنبال شناخت شخصیت انسان بوده و هستند و در این باره نظریه ها و تعریف های متعددی نیز ارائه شده است. شناخت شخصیت انسان ها در واقع همان آشنایی با ویژگی های فردی و پیش بینی رفتار آن ها است. این امر از گذشته هدف اصلی روانشناسی بوده و امروزه نیز در همه جنبه های زندگی فردی و اجتماعی انسان نقشی ضروری و غیرقابل انکار دارد. از این رو یکی از مهم ترین دغدغه های همه ما این است که اطرافیان خود را بهتر بشناسیم؛ اما با روشی اصولی، مثل شخصیت شناسی افراد از روی رفتار.
ابتدا باید به این سوال پاسخ داد که:شخصیت چیست؟
نظریه پردازان متعددی از جمله فروید، یونگ، بندورا و … تعریف های خود را از شخصیت ارائه کرده اند؛ اما اگر بخواهیم یک تعریف جامع و ساده از شخصیت ارائه کنیم، کافی است بگوییم “مجموعه رفتارهای فرد در مقابل رویدادهای مختلف که گاه به یک کلام خلاصه شده و گاه شامل ری اکشن های بدنی نیز می باشد.” سوال این جاست که این رفتارها از کجا نشات می گیرند؟ همه جنبه های شخصیت، رفتار یا افکار خاصی را فعال یا هدایت می کنند و هر فکری که می کنیم یا هرکاری که انجام می دهیم خاص خودمان است و هر فردی بی همتاست. آنچه شخصیت را میسازد، وراثت و محیط است مجموعه ژنتیکی هرفرد خاص اوست بنابراین همانگونه که هرفرد اثر انگشت خاص خود را دارد شخصیت او نیز خاص خودش است. بنابراین اطرافیان ما، ویژگی های ژنتیکی و به طور کلی محیطی که در آن از کودکی رشد کرده ایم، در شکل گیری شخصیت و رفتار ما دخیل هستند.
به گفته فروید ساختار شخصیت هرفرد شامل سه بخش است: نهاد، خود و فراخود. نهاد بخشی است که با غرایز ارتباط دارد و در ارتباط مستقیم با ارضای نیازهای بدن است؛ نهاد فقط ارضای فوری نیازها را میشناسد و کوچکترین تاخیری را تحمل نمی کند بنابراین ساختاری خود خواه، لذت جو، ابتدایی، غیر اخلاقی و ناشکیبا است. خود یا همان ایگو ارباب منطقی شخصیت است و طبق اصل واقعیت عمل می کند، خود به دلیل آگاهی از حد و مرز ها ارضای نیاز ها را به تاخیر می اندازد و آن ها را در مسیری جامعه پسند هدایت می کند. فراخود یا سوپرایگو عبارت است از عقاید ما درباره درست و نادرست. فراخود دارای دو بخش وجدان و خودآرمانی است و اساس اصل کمال اخلاقی عمل می کند. هدف فراخود جلوگیری از ارضای نیازها (به خصوص نیازهایی که مربوط به غرایز جنسی و پرخاشگری هستند) است. در این میان ایگو وظیفه دارد تا میان نهاد و فراخود تعادل ایجاد کند تا ساختار شخصیت فرد ازهم نپاشد.
در خلاصه کتاب چهار گرایش، نویسنده انسانها را از نظر پاسخدهی به انتظارات درونی و بیرونی، به چهار دسته طبقهبندی کرده است که با شناخت آنها میتوانیم بهتر تصمیم بگیریم، کمتر رنج بکشیم و موثرتر از همیشه عمل کنیم. همچنین با شناخت این گرایشها میتوان روابط خود را با افراد بهبود دهیم و به تعاملات بهتری دست پیدا کنیم.نحوه شخصیت شناسی افراد از روی رفتار آن ها
رفتار نمود بیرونی شخصیت هر فرد است. به طور واضح راه دستیابی به شخصیت افراد تفکرات و رفتار آن هاست. براساس رفتارهایی که انسان ها از خود بروز می دهند میتوان شخصیت آن ها را شناخت و ارزیابی کرد. یکی از مطمئن ترین راه های ارزیابی شخصیت آزمون ها هستند. از طریق آزمون ها میتوان به تیپ های شخصیتی دست یافت؛ این آزمون ها شامل: آزمون شخصیت MBTI، آزمون کتل و آزمون MMPI هستند. در نظریه شخصیت یونگ هشت الگوی رفتاری معرفی شد و پس از آن برینگز و مایرز این نظریه را توسعه دادند و در نهایت آزمون MBTI که امروزه در بسیاری از مراکز شغلی و اجتماعی برای شناخت شخصیت استفاده می شود را پدید آوردند. در این تست شخصیت فرد براساس چهار معیار برون گرایی یا درون گرایی، شهودی یا حسی بودن، ادراکی یا قضاوتی بودن و احساسی یا منطقی بودن مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت افراد در ۱۶ تیپ شخصیتی دسته بندی می شوند.
به طور مثال فردی که دوستان زیادی دارد، با افرادی که تازه آشنا شده است رفتار گرمی دارد و شوخ طبع است در دسته افراد برونگرا قرار میگیرد و فردی که به طور کلی آرام و کم حرف است و تمایلی به آشنایی با افراد جدید ندارد، در دسته افراد درون گرا قرار می گیرد.
به طور مثال اکثر افراد درون گرا به خجالتی بودن متهم می شوند! در واقع کسانی که درونگرا هستند به هنگام حضور در یک مهمانی، این حس را به دیگران منتقل می کنند وظیفه دیگران است تا آن ها را از لاک خود بیرون آورده و به اصطلاح یخ آن ها را آب کنند. همین امر سبب می شود که یک فرد درون گرا نه تنها از دورهمی لذت نبرد بلکه از دوستان صمیمی و جمع خانواده خود نیز کناره گیری کند. شخصیت شناسی افراد از روی رفتار چندان سخت نیست. برخی رفتار ها نمایانگر تیپ شخصیتی فرد میتواند باشد از نمونه این رفتارها می توان به تماس چشمی، حالت نشستن، وقت شناسی و … اشاره کرد.برقراری تماس چشمی و حالت نشستن چه شخصیتی را به تصویر می کشد؟
داشتن تماس چشمی بیانگر اعتماد به نفس فرد و اطمینان او به خود است، حالت نشستن افراد نیز رفتاری است برای شخصیت او افرادی که به صندلی خود تکیه می دهند یا در هنگام نشستن پاهای خود را روی هم می اندازند نیز از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند. این افراد از مکالمه واهمه ایی ندارند و بیانگر برون گرایی اجتماعی آن ها نیز هست. اما این تصور اشتباهی است که با کنترل زبان بدنتان بتوانید اعتمادبهنفس خود را بالا نشان دهید.
وقت شناسی چه شخصیتی را به تصویر می کشد؟
وقت شناسی نیز یک فاکتور مهم است که به شما کمک می کند به راحتی شخصیت شناسی افراد از روی رفتار را انجام دهید. افرادی که در قرارهای خود به موقع حاضر میشوند از نظم ذهنی بالایی برخوردار هستند و همچنین برای زندگی خود برنامه ریزی دارند. نکته جالب این جاست که افراد وقت شناس عموما دوست دارند با افراد وقت شناس دیگر در تعامل باشند. پس اگر با این دسته از افراد قرار دارید، شما هم خوش قول و وقت شناس باشید. وقتشناس بودن خصوصا در روابط حرفهای و کاری، میتواند باعث کسب یا از دست رفتن اعتبار شما شود. اگر معمولا در مدیریت زمان برای انجام کارهایتان به چالش برمیخورید، خلاصه کتاب ۱۵ راز مدیریت زمان راهکارهای مفیدی را در کمتر از ۱ ساعت در اختیارتان میگذارد.
رفتارهای کلی چه شخصیتی را به تصویر می کشد؟
در برخورد با افراد حواستان به رفتارهای اضطرابی نیز باشد این رفتارها شامل ناخن جویدن، چک کردن مدام گوشی تلفن همراه، تکان دادن عصبی پا و غیره است. توجه به این نکات میتواند به راحتی به شما بفهماند فرد مقابل شما استرس دارد یا خیر. البته باید گفت، برخی از موارد ذکر شده، در مواقعی یک عادت معمول فرد به حساب می آید. یعنی فرد عادت دارد گوشی همراه خود را چک کند، چون فردی پر مشغله است و هر لحظه امکان دارد پیغامی مهم به دستش برسد. پس این به معنای مضطرب بودن نیست. از سوی دیگر، افراد ممکن است برقراری تماس چشمی را مساوی با فهم صحبت های فرد مقابل خود بدانند. بنابراین نمی توان گفت بر اساس شخصیت شناسی افراد از روی رفتار، این فرد اعتماد به نفس بالایی دارد.
زبان بدن و شخصیت شناسی افراد از روی رفتار بدنی
زبان بدن یکی دیگر از مفاد مهم در شخصیت شناسی است. همانطور که پیش از این اشاره شد، نحوه نشستن، نگاه کردن و… در شخصیت شناسی موثر بودند. اما می خواهیم بدانیم آیا بدن ما در پاسخ به رفتار دیگران نیز واکنش نشان می دهد؟ آیا این واکنش ها ارادی هستند یا برگرفته از شخصیت ما؟ شاید هم برخی از واکنش ها به طور غریزی در وجود همه انسان ها وجود داشته باشد. پس آیا امکان شخصیت شناسی افراد از روی رفتار بدنی و زبان بدن میسر است؟ پاسخ به این سوال مثبت است. افراد با زبان بدن خود حرف های ناگفته زیادی می زنند. جو ناوارو، مامور سابق FBI در کتاب زبان بدن توضیح میدهد چگونه احساسات و افکار افراد را از روی زبان بدن آنها رمزگشایی کنید. اما باید بدانید که همیشه زبان بدن بیانگر شخصیت افراد نیست و در مواردی ممکن است ناشی از یک واکنش طبیعی باشد. برای همین است که اکثرا زبان بدن را عاملی موثق برای شخصیت شناسی افراد نمی دانند.
بله، امکان کسب شناخت نسبی یا به طور کلی شخصیت شناسی افراد از روی رفتار آن ها تا حدودی ممکن است. اما بهتر است از تست های روانشناسی معتبر نیز برای افزایش اعتبار این شخصیت شناسی، کمک بگیرید.
کافیست درباره رفتارهای مختلف، دانش داشته باشید. این مساله، در مراحل سطحی تر مثل شناخت یک همکلاسی نیازی به دانش عمیق روانشناسی ندارد، اما برای امور عمیق تر مثل ازدواج، دانش روانشناسی نیز لازم است. همین امر یکی از دلایلی است که مشاوره پیش از ازدواج توصیه می شود.
تا زمانی که رفتار فرد یک رفتار خاص و ویژه باشد بله می توان به آن استناد کرد. اما زمانی که یک رفتار به طور عام برای همه یکسان است، ایده پردازی های روانشناسانه برای شخصیت شناسی افراد از روی یک رفتار کلی، کمی کلیشه است!