همکارانم میدانند من زودرنج هستم، اما هنوز متوجه مغرور بودن من نشدهاند. افراد تیم از پرتوقع بودن من گلایه دارند، اما تا به امروز من این فکر را درباره خودم نداشتم! مشکل از کجا آب میخورد؟ ما خودمان را خوب نمیشناسیم یا اجازه نمیدهیم دیگران ما را خوب بشناسند؟ با نگاهی به مدل پنجره جوهری (johari window) متوجه میشوید که هر دو درست هستند.
انسانها به میزانی که با افراد یا همتیمیهای خود احساس نزدیکی کنند، به آنها اجازه میدهند تا آنها را بهتر بشناسند. این شناخت نیز باعث جلب اعتماد و ایجاد رابطه صمیمانهتری بین اعضای گروه میشود. علاوه بر این، بازخورد اعضای تیم منجر به خودشناسی بیشتری در شما میشود.
اگر تا دیروز خودتان را فردی سختکوش تصور نمیکردید، اما همکارانتان شما را پرتلاش و سختکوش خطاب کنند. آیا به شما کمک نکردهاند خودتان را بهتر بشناسید؟ در اینجاست که اهمیت پنجرهی جوهری در افزایش خودآگاهی نیز مشخص میشود.
عوامل زیادی باید دستبهدست هم بدهند تا احساس همدلی و روابط مؤثری در یک تیم شکل بگیرد. شناخت این روش کمک میکند تا این مسیر در گروهها با سرعت بیشتری پیش برود. به همین دلیل این مقاله از مجله بوکاپو را به توضیح درباره چارچوب پنجره جوهری و تأثیری که بر میزان خودآگاهی و برقراری ارتباط دارد اختصاص دادهایم.
پنجره جوهری چیست؟
مدل پنجره جوهری یک ابزار روانشناختی است که در سال ۱۹۵۵ توسط جوزف لوفت و هری اینگرام ایجاد شد. نام این مدل از ترکیب اول اسم خالقین این ایده که هر دو از روانشناسان آمریکایی هستند گرفته شده است و ازآنجاییکه با چهار مربع سروکار دارد این اسم را برای آن انتخاب کردهاند.
این ابزار، ابزاری ساده و تأثیرگذار برای افزایش خودآگاهی و درک متقابل بین اعضای یک گروه است. بهعبارتدیگر، پنجره جوهری مدلی است که به شما کمک میکند تا در روابط با دیگران و تیمی که در آن عضو هستید خودتان را بهتر بشناسید.
پیشنهاد مطالعه: تکنیک های کاربردی و مهم ارتباط موثر با دیگرانیکی از محدود ابزارهایی است که بر مهارت های نرم مانند همدلی، همکاری، کار گروهی، روابط بینفردی و روابط بین گروهی تاکید دارد و به دلیل سادگی و کاربردی بودن این مدل، میتوان از آن در موقعیتها، محیطها و گروههای مختلف استفاده کرد.
تفسیر پنجره جوهری برای درک سازوکار آن
پنجره جوهری از چهار بخش، قسمت یا ناحیه تشکیل شده است که اندازه هرکدام از این قسمتها باتوجهبه موقعیت فرد در گروه متفاوت است. اینکه شما تصمیم گرفتهاید چه میزان از اطلاعات خود را در اختیار دیگران بگذارید یا دیگران چهقدر توانستهاند ناشناختههای شما را درک کنند، اندازه این بخشها را تغییر میدهد.
چهار فرض زیر را برای استفاده از پنجرهی جوهری نظر داشته باشید:
- اطلاعاتی وجود دارد که فقط شما میدانید.
- اطلاعاتی وجود دارد که فقط دیگران میدانند.
- اطلاعاتی وجود دارد که هم شما و هم دیگران میدانید.
- اطلاعاتی وجود دارد که شما و دیگران نمیدانید.
با این چشمانداز به سراغ معرفی نواحی مختلف پنجره جوهری میرویم.
۱ ـ ناحیه باز (Open area)
اطلاعاتی درباره خودتان که دیگران نیز از آن باخبر هستند. کجا به دنیا آمدهاید، متأهل هستید یا مجرد، چه شغلی دارید، چه چیزهایی برای شما مهم است. دیدگاه، رفتار، عواطف و مهارتهایی که خودتان و دیگران از آن خبر دارید.
این ناحیه در گروههای جدید کوچک است و بهمرور که اعضا روابط صمیمانهتری با یکدیگر ایجاد میکنند، این ناحیه نیز بزرگتر میشود. هدف هر گروهی باید رشد و توسعه این ناحیه باشد. چراکه هرچه این ناحیه باز بزرگتر باشد، ارتباطات مؤثرتر و عمیقتری بین اعضا شکل میگیرد و گروه در بهترین حالت خود است.
اندازه ناحیه باز را میتوان با گوشدادن به بازخورد سایر افراد گروه گسترش داد. اعضای تیم میتوانند با ارائه بازخوردهایی به همتیمی خود کمک کنند تا ناحیه باز به سمت ناحیه کور یا ناحیه پنهان حرکت کند. به عقیده کیت مورفی، شنیدن با گوشکردن متفاوت است و گوشکردن مهارتی است که باید با تمرینات بیوقفه حاصل شود.
گوشکردن فعال از کنجکاوی ما به شناخت دیگران نشئت میگیرد و به ما کمک میکند تا توانایی تحلیل و واکنش صحیح نشاندادن را در خود پرورش دهیم. او در کتاب چرا به دیگران گوش نمیکنیم همه جوانب و جنبههای عمل گوشکردن را بررسی کرده است.
۲ ـ ناحیه کور (Blind area)
همه ما حداقل یکبار از پدر و مادر خود شنیدهایم که ما را بهتر از خودمان میشناسند. ناحیه کور نیز شامل اطلاعاتی است که دیگران از شما میدانند، اما خودتان به آن پی نبردهاید. مثلاً اینکه چه موقع بیشتر دچار استرس میشوید یا جلوی جمع چگونه واکنش میدهید، احتمالاً از چشم خودتان دور میماند.
ناحیه کور با بازخورد گرفتن از دیگران کاهش پیدا میکند و باعث رشد و توسعه فردی میشود. هدف از درخواست بازخورد از دیگران باید کاهش ناحیه کور و افزایش ناحیه باز باشد. در این نقطه است که پنجره جوهری به خودآگاهی شما کمک میکند.
مدیران نیز باید فضایی را مهیا کنند که اعضای تیم از بازخورد گرفتن نترسند. فقط حواستان باشد که این شما هستید که تعیین میکنید در چه زمینهای بازخورد بگیرید. افراد خودسرانه نباید راه بیفتند و به هرکس که بخواهند بازخورد بدهند و درباره رفتارهای او اظهارنظر کنند.
۳ ـ ناحیه پنهان (Hidden area)
ناحیه پنهان مربوط به اطلاعاتی است که شما میدانید، اما دیگران درباره شما نمیدانند. هر نوع اطلاعات شخصی که شما تمایل به افشای آن نداشته باشید در این ناحیه قرار میگیرد.
حالا اگر روزی تصمیم بگیرید که این اطلاعات را به دیگران بگویید، ناحیه باز را در روابط خود گسترش دادهاید. مدیران یا دیگر اعضای گروه میتوانند با فضا دادن به شما و جلباعتمادتان این کار را انجام دهند.
به همین دلیل است که میگوییم مدل پنجره جوهری میتواند به ایجاد ارتباطات مؤثر و بهبود روابط کمک کند. کاهش ناحیه پنهان احتمال سوء تفاهمها و شکلگیری ارتباطات ضعیف را کاهش میدهد و بهره وری تیم را بیشتر میکند.
هر لبخند، هر اخم یا انتخاب هر کلمهای که از میان لبهای شما عبور میکند میتواند دیگران را به سمت شما بکشاند یا آنها را فراری بدهد. روشهای گفتهشده در خلاصه کتاب چگونه با هرکسی صحبت کنیم در بوکاپو به شما کمک میکند تا مؤثرتر با دیگران هم کلام شوید.
۴ ـ ناحیه ناشناخته (Unknown area)
احساسات، تواناییها، اطلاعات، استعدادها و تجربیاتی وجود دارند که هیچکس از وجود آنها خبر ندارد. چیزهای وجود دارند که نه شما میدانید و نه دیگران درباره آن اطلاعاتی دارند. ناحیه ناشناخته معمولا در افراد جوان که فاقد تجربههای زیستی هستند بزرگتر است.
تجربیات جدید چیزهای زیادی درباره خودتان به شما میگویند که تا قبل از این از وجودشان بیخبر بودهاید. آنها جایی در ضمیر ناخودآگاه شما جا خوش کردهاند و منتظرند تا توسط شما کشف شوند. توانایی یا استعدادهایی که فرصت بروز پیدا نکردهاند، ترسهایی که از وجودشان بیخبرید، احساساتی که قبل از اینکه فرصت بروز پیدا کنند سرکوب شدهاند، همه در ناحیه ناشناخته قرار دارند.
مدیران با فراهمکردن شرایطی که امکان به چالش کشیدن کارمندان باشد، به آنها این فرصت را میدهند تا خودشان را بهتر بشناسند. هرچند یادتان نرود که مرز این خواسته را کارمندان و اعضای تیم مشخص میکنند و قرار نیست با جبر و زور کسی به خودشناسی برسد. خواندن کتاب راهنمای تفکر نقادانه شما را برای نپذیرفتن نظراتی که پشتوانه محکم و منطقی ندارند، آماده میکند.
کاربرد و نقش پنجره جوهری در مدیریت
مدل پنجره جوهری این فرصت را به مدیران میدهد تا با استفاده از این ابزار عملکرد تیم خود را بهبود دهند و همدلی بیشتری میان اعضای تیم ایجاد کنند. مدیران با فراهمکردن شرایط به افراد کمک میکنند تا ناشناختههای خود را کشف کنند یا مسائل ناحیه پنهان خود را به ناحیه باز بکشانند. زمانی که ناحیه باز اعضای تیم رشد کند، افراد با صمیمت و اعتماد بیشتری با یکدیگر در جهت اهداف گروه تلاش میکنند.
مدیریت با بازخورد دادن در زمان مناسب ناحیه کور را کاهش میدهد و کمک میکند تا افراد برای بازخورد گرفتن احساس راحتی بیشتری کنند. این کار باعث شناخت بیشتر اعضا نسبت خودشان و دیگران میشود و اعتماد شکلگرفته بین آنها عملکرد تیم را بهبود میدهد.
پنجره جوهری خودآگاهی
این ابزار شما را به فکر وا میدارد که چه کسی هستید. در ادامه شما با بازخورد گرفتن از دیگران متوجه میشوید از نگاه آنها چه کسی هستید. سپس این ویژگیها را وارد بخشهای مختلف پنجره میکنید و پنجره جوهری کمک میکند تا تفاوت بین نحوه دید خود و نحوه دید دیگران نسبت به خود را تجسم کنید.
پنجره جوهری به شما نشان میدهد که دیگران میتوانند شما را برخلاف چیزی ببینند که درباره خود فکر میکنید. همین رویکرد باعث میشود شما روبه روی خود واقعیتان قرار بگیرید و چیزهایی را درباره خود کشف کنید که تا قبل از این نمیدانستید! بهعبارتدیگر، این روش به شما کمک میکند تا تفاوت بین خودآگاه و ناخودآگاه خود را درک کنید و ناحیه کور خود را کاهش دهید. کاهش ناحیه کور نیز منجر به افزایش خودآگاهی میشود.
نتیجه گیری
انسان با شناخت خود بهتر میداند از چه چیزی خوشحال میشود و چه چیزی او را ناراحت میکند. در یککلام تکلیفش با خودش مشخص است. بااینحال، خودآگاهی به همین راحتیها اتفاق نمیافتد. ابزاری مثل پنجره جوهری به کمک او میآید تا او را با خود واقعیاش روبهرو کند. این ابزار در نهایت باعث میشود که افراد در یک گروه بهتر یکدیگر را بشناسند، به هم بیشتر اعتماد کنند و صمیمت و همدلی بیشتری در بین آنها شکل بگیرد.
ابزاری ساده است که شناخت بخشهای مختلف آن به شما کمک میکند تا خودتان و همتیمیهای خودتان را بهتر بشناسید و به آنها اعتماد کنید. در نهایت این اعتماد باعث ایجاد صمیمیت و برقراری ارتباط مؤثر میشود.
مدل پنجره جوهری به خودآگاهی بیشتر افراد کمک میکند و به آنها نشان میدهد که دیگران میتوانند دیدگاه متفاوتی درباره آنها داشته باشند. پیروی از این مدل و گسترش ناحیه باز باعث ایجاد اعتماد و صمیمت بیشتر بین افراد میشود و روابط بینفردی و گروهی بهبود پیدا میکند.