بدیْ دنیا را فرا گرفته است. نیروهای تاریکی، قهرمانان ما را از هر سو محاصره کردهاند. به نظر میرسد دیگر امیدی به نجات بشریت نیست که ناگهان نقشهای به ذهن مغز متفکر گروه میرسد… .
در بسیاری از داستانها شخصیتهایی را سراغ داریم که دست به چانه میگذارند، در آخرین لحظه، راه چارهای پیدا میکنند و به طرز شگفتانگیزی قهرمان و دوستانش را از مخمصه نجات میدهند.
این توانایی نه استعدادی جادویی است و نه امری تخیلی ساخته ذهن نویسندگان؛ بلکه مهارتی واقعی است به نام تفکر استراتژیک. بهکارگیری این مهارت در زندگی شخصی و کاری به شما امکان میدهد در زمان مناسب، از فرصتها استفاده کرده و با تهدیدها مقابله کنید.
در این مقاله از مجله بوکاپو قصد داریم به تعریف این مفهوم و ویژگیهای آن بپردازیم. با ما همراه باشید.
آشنایی با تفکر استراتژیک
این نوع تفکر یعنی با تحلیل دقیق شرایط موجود و پیشبینی چالشها و فرصتها، مناسبترین شیوه را برای حرکت بهسوی اهداف خود انتخاب کنیم. این فرایند ذهنی آگاهانه و منطقی، زاویه دید متفاوت و بینش عمیقی در اختیار ما قرار میدهد. ایدههای خلاقانه حاصل از این ذهنیت، راهکارهای تازهای پیش پای ما خواهند گذاشت.
بدینترتیب، کسب نتایج بهتر به سادگی امکانپذیر خواهد بود و مسیر هموارتری هم برای رسیدن به این نتایج انتخاب خواهد شد. تعیین اهداف قابل تحقق، تخمین زمان لازم برای دستیابی به آنها و شناخت دشواریهای راه، از مهمترین کارکردهای این نوع تفکر است.
افرادی که وظیفه تفکر و برنامهریزی استراتژیک را بر عهده دارند، در کنار تفکر نقادانه، از اهمیت مشورت و تصمیمگیری جمعی نیز غافل نمیشوند. از مهارتهای این افراد میتوان به توانایی تحلیل و تحقیق، مهارتهای ارتباطی، حل مسئله، نوآوری و تصمیمگیری منطقی اشاره کرد.
به عنوان یک کارمند، کارشناس یا مدیر، کسب این مهارت، شما را به مهرهای کلیدی در سازمان تبدیل میکند. مهرهای که بهخاطر توانایی خود در ایجاد ارزش، به سادگی قابل جایگزینی نیست.
به لطف این مهارت میتوانید لیاقت خود را برای عهدهدار شدن بزرگترین مسئولیتها اثبات کنید و با استفاده بهینه از منابع، آینده بهتری برای کسبوکار و مسیر شغلی خود رقم بزنید. مزایای تفکر استراتژیمحور محدود به دنیای تجارت نیست و سبب بهبود مهارت تصمیمگیری شما در زندگی شخصی نیز میشود.
برنامهریزی استراتژیک
طراحی برنامه، قدم مهم بعدی در به نتیجه رسیدن استراتژی شما است. اما تفاوت برنامهریزی و تفکر چیست؟ متأسفانه در بسیاری از منابع، این دو اصطلاح به جای یکدیگر به کار میروند؛ حال آنکه باوجود ارتباط تنگاتنگ، دو مفهوم کاملاً مستقل محسوب میشوند.
تفکر مبتنی بر استراتژی، قطبنمایی است که جهت حرکت شما را تعیین میکند؛ اما در مرحله برنامهریزی باید به کمک همین قطبنما، نقشه راهی عملی برای دستیابی به اهداف خود طراحی کنید.
برنامه شما باید «چگونگی» تحقق اهداف را در بر بگیرد و بر پایه نیازهای سازمان و دادههای حاصل از تفکر بنا شود. بدون تفکر نقادانه و استراتژیمحور، نمیتوانید برنامهای مؤثر و قابل اجرا طراحی کنید.
ایدهپردازی خلاقانه نیز دیگر عنصر تأثیرگذار در برنامهریزی شما است. برنامه استراتژیک یک کسبوکار باید شامل تاکتیکهایی عملی، معیارهایی قابل سنجش و زمانبندیهایی واقعبینانه باشد. حالا که به اینجا رسیدیم، ممکن است مقاله تفاوت تاکتیک و استراتژی هم برای شما جالب باشد.
ویژگی کسبوکارهای دارای استراتژی
برنامههای تازه و ایدههای نو برای دوام آوردن در بازار و پیشی گرفتن از رقبا ضروری هستند. محیط کسبوکار دائماً در حال تحول است و هر لحظه، ترندهای جدیدی مطرح میشوند.
اگر سازمان به اندازه کافی انعطافپذیر و آیندهنگر نباشد، نمیتواند خود را با این تغییرات هماهنگ کند. رهبران سازمانهای موفق به صورت سالانه جلساتی برگزار میکنند تا دادههای به دست آمده از منابع درونی و بیرونی را تحلیل کنند.
این دادهها مبنای ایدهپردازی برای مقابله با چالشها و بهرهگیری از فرصتها قرار میگیرند. درنهایت، سندی تنظیم میشود که در بازه زمانی مشخصی، سازمان را به سوی اهداف تعیین شده هدایت کند.
در طول سال نیز باید زمانی برای بازبینی و (در صورت نیاز) اصلاح این سند تعیین شود. کسبوکارهایی که بر مبنای چنین سندی عمل میکنند علاوهبر پیشبینی موانع و موقعیتهای احتمالی، از توانایی مقابله با مشکلات غیرمنتظره نیز برخوردار هستند.
بهترین کتابها برای دستیابی به ذهنیت استراتژیک
کتابهای بسیاری در این زمینه نوشته شده است، اما باید توجه داشت که علاوهبر آشنایی با مفهوم استراتژی، بهتر است از پیشنیازهای تحقق این نوع تفکر هم آگاهی داشته باشیم. تعدادی از مناسبترین کتابهای راهنما در این زمینه عبارتاند از:
۱- استراتژی خوب، استراتژی بد، اثر ریچارد روملت
روملت استاد دانشگاه UCLA و به گفته فصلنامه مککینسی، «استراتژیست دنیای استراتژی» است. او در این کتاب با بیانی ساده به سراغ ویژگیهای استراتژی خوب و شیوه طراحی و به خصوص اجرای آن در حوزههای مختلفی چون سیاست و کسبوکار رفته است.
ریچارد روملت پس از زدودن سوءبرداشتهای متعدد در این زمینه، تحلیل مناسبی از مشکلات رایج در اجرای استراتژی ارائه میدهد. میتوانید خلاصه صوتی و متنی کتاب استراتژی خوب، استراتژی بد را در بوکاپو بخوانید و بشنوید.
۲- ذهن حواسجمع اثر نیر ایال
این روزها، جهان درگیر بحرانی است به نام عدم تمرکز. هیچ کاری سر وقت انجام نمیشود. در هر لحظه درگیر چند پروژه مختلف هستیم، اما به جز چک کردن شبکههای اجتماعی، کاری از دستمان بر نمیآید. علاوهبر هدر رفتن لحظات عمر افراد، بهرهوری سازمانها و کسبوکارها هم تحتتأثیر این پدیده قرار گرفته است.
اگر راهحلی برای آن پیدا نشود، برنامهریزی و اجرای استراتژیها با مشکل مواجه خواهد شد. نیر ایال در این کتاب به جای توصیه مرسوم دوری از فضای مجازی، درباره سازوکارهای روانشناختی پرت شدن حواس صحبت میکند.
راهکارهای او برای تصمیمگیری و اجرای برنامهها با حداکثر تمرکز، بستر مناسبی برای تقویت تفکر استراتژیک فراهم میکند. بوکاپو خلاصه کتاب ذهن حواس جمع را نیز در دسترس شما قرار داده است.
۳- استراتژی رسیدن به استراتژی اثر مارتین ریوز و همکاران
سالها است که دیگر سؤال «کدام استراتژی از همه بهتر است» محلی از اعراب ندارد. در میان انبوه رویکردها و چهارچوبهای مختلف، هیچ کدام نمیتواند دوای درد همه باشد.
باتوجه به پیچیدگی و رقابت روزافزون بازار، تنها با بررسی دقیق ویژگیهای کسبوکار و شناخت محیط فعالیت آن میتوان رویکرد مناسب را انتخاب کرد. مارتین ریوز، نات هانس و جانمجایا سینها در این کتاب راهنمایی کاربردی برای تصمیمگیری درباره استراتژی و انتخاب رویکرد مناسب به آن به شما ارائه میدهند.
۴- بازی بلند مدت اثر دوری کلارک
این روزها چرخه بیپایانی از کارهای انجام نشده و اهداف برزمینمانده مسیر رسیدن به زندگی رضایتبخش را سد میکنند. هم کارمندان خسته و ناراضی و هم مدیران بزرگترین شرکتها، باید از بالا به همهچیز نگاه کنند.
جامعه دائماً ما را به سمت اقداماتی سوق میدهد که اثر آنها در کوتاه مدت قابل مشاهده باشد؛ حال آنکه به باور دوری کلارک، برداشتن قدمهای کوچک در مدتزمان طولانی، مسیر تضمینشدهتری برای تحقق اهداف است.
او در کتاب خود، چهارچوبی به ما معرفی میکند تا بر اساس شرایط خود، نقشه مناسبی برای زندگی یا کسبوکارمان در بلند مدت تهیه کنیم.
سخن آخر
فشار زندگی شخصی و کاری در دنیای مدرن، امان از ما بریده است. عجیب نیست اگر ترکیب شرایط نامناسب اقتصادی و بحرانهای اجتماعی پی در پی در کنار دغدغههای بیشمار، باعث سردرگمیمان شده باشد.
گاهی حس میکنیم با وجود کوشش بسیار، حتی یک قدم هم به هدف نزدیک نشدهایم. با این حال، شناخت موانع و درک درست از موقعیتها میتواند روح تازهای به کالبد آرزوهای ما بدمد.
باید سوگیریها را از ذهن خود بزداییم و با مطرح کردن پرسشهای اساسی و تلاش برای رسیدن به پاسخ آنها، از زاویه دیگری به حقیقت نگاه کنیم. به لطف این مهارتهای نرم میتوانیم به موفقیت امیدوار باشیم.
با پرورش تفکر استراتژیک، ابزاری سودمند برای پشت سر گذاشتن دشواریها به دست خواهیم آورد و از کوچکترین فرصتها، پیروزیهای بزرگ خواهیم ساخت.
مهارتی که به شما اجازه میدهد با بررسی نقاط ضعف و قوت و تحلیل شرایط موجود، چالشها و فرصتهای پیشرو را تشخیص دهید و با برنامهریزی آگاهانه، به اهداف موردنظر خود یا کسبوکارتان دست پیدا کنید.
دو کتاب «استراتژی خوب، استراتژی بد» و «ذهن حواس جمع» مهارتها و ابزارهای لازم برای تقویت این مهارت را در اختیار شما میگذارند. میتوانید خلاصه فارسی این کتابها را در بوکاپو بخوانید و بشنوید.
سلام وقتتون بخیر متشکرم بابت اطلاعات خوب و جالبتون