وضعیت زیر را تصور کنید و این سؤال را از خود بپرسید: آیا تیم زیر یک تیم موفق است و میتواند به تحقق اهداف سازمان کمک کند؟
سارا عضو یک تیم دهنفره است. او هر روز که سر کار میآید، نمیداند کاری که انجام میدهد چه هدفی دارد و قرار است به چه نتیجهای ختم شود. هیچ برنامه مشخصی وجود ندارد و به همین دلیل ممکن است یک کار توسط چند نفر انجام شود یا اصلاً انجام نشود.
کاوه، نینا و پیمان، همکارهای سارا، مدام با هم دعوا میکنند، پشت سر هم غیبت میکنند و اشتباهات خود را گردن دیگران میاندازند. هر کس در این تیم ساز خودش را میزند و بدتر از همه، رهبر تیم هم نسبت به تمام این اتفاقات بیتوجه است. به همین دلیل هیچ کس احترامی برای او قائل نیست.
به نظر شما با وجود این اتفاقات، سرنوشت چنین تیمی چیست؟ اگر نگوییم یک فاجعه تمام عیار است، دستکم میتوانیم بگوییم که یک تیم موفق هم نیست. این مقاله از مجله بوکاپو را بخوانید تا با ویژگیهای یک تیم موفق آشنا شوید.
۵ ویژگی یک تیم موفق
اگر بخواهیم جوهره یک تیم موفق را بشناسیم، به ۵ ویژگی میرسیم که در همه آنها مشترک است. این ویژگیها عبارتند از:
اعتماد
زمانی که در یک تیم عنصر اعتماد جاری است، افراد تیم احساس راحتی بیشتری دارند، قدرت ریسک بالاتری دارند و حتی با وجود چالشها به کار خود ادامه میدهند. در چنین تیمی اعضا آزادانه با یکدیگر و با رئیس، درباره چالشها و فرصتها صحبت میکنند و حامی یکدیگر هستند.
یکی دیگر از ویژگیهای این تیم این است که اگر اشتباهی رخ دهد، آن را پنهان نمیکنند یا گردن دیگران نمیاندازند. اما اعضای یک تیم موفق نه صرفاً برای ارتقای شغلی، بلکه چون معتقدند هر چه زودتر یک اشتباه مشخص شود، حل آن نیز راحتتر است، خیلی زود به اشتباه خود اعتراف میکنند و آن را میپذیرند.
همانطور که در کتاب کی بود کی بود نیز میخوانیم، وقتی اشتباه خود را میپذیرید، حتی ممکن است به ارتقای شغلی خود نیز کمک کنید.
حال زمانی که اعتماد در یک تیم از بین میرود، تنش در تیم زیاد میشود، ددلاینها یکی پس از دیگری نادیده گرفته میشوند و بهرهوری کاهش پیدا میکند.
بهعنوان رهبر یک تیم هر زمان احساس کردید، جای این عنصر در تیمتان خالی است، وارد میدان شوید و با اعضای تیمتان صحبت کنید. سعی کنید بفهمید مشکل از کجاست تا آن را با کمک اعضای تیم حل کنید.
همچنین کارهایی مثل لبخندزدن، تقویت مهارت گوشکردن، نگاهکردن به موضوعات از نقطهنظر دیگران، بهخاطرسپردن اسامی، انتقادنکردن، مسئولیت خود را روی دوش دیگران نینداختن و… نیز میتواند در ایجاد اعتماد در تیم کمککننده باشد.
ارتباطات شفاف
یک تیم خوب برای سادهسازی و بهینهسازی ارتباط بین اعضای خود یک سیستم مناسب طراحی میکند. افراد چنین تیمی میدانند که باید چه زمانی به هم زنگ بزنند، چه زمانی ایمیل کنند و کی از اسلک استفاده کنند. یا اگر با هم در یک دفتر کار میکنند، میدانند چه زمانی باید وارد اتاق یکدیگر شوند.
آنها همچنین از فناوری استفاده میکنند. برای مثال برای سازماندهی و پیگیری پیشرفت امور از نرمافزارهای مدیریت پروژه بهره میبرند یا از گوگلداک برای همکاری در یک سند استفاده میکنند.
یک تیم موفق باید از قبل تصمیم بگیرد که میخواهد، بهروزرسانیهای پروژه را از چه طریقی به اعضایش منتقل کند (ایمیل، یک برنامه پیامرسان مثل اسلک یا یک برنامه مدیریت پروژه).
پیشنهاد مطالعه: ۷ مهارت مدیریت ارتباط سازمانی موثرتعریف نقشها و مسئولیتها
زمانی که نقش و مسئولیت هر عضو تیم کاملاً مشخص باشد، بهرهوری تیم افزایش مییابد، درگیری بین اعضا کم میشود و سردرگمی کاهش مییابد. چراکه هرکسی میداند باید چه کاری انجام شود و اگر مشکلی ایجاد شد، اعضا میدانند باید به چه کسی مراجعه کنند.
همچنین تعریف نقش و مسئولیت افراد باعث میشود کار بین اعضای تیم توزیع شود؛ هر فرد با توجه به مهارتی که دارد، مسئولیتی را بهعهده بگیرد و یک ددلاین روشن و قابل دستیابی تعیین شود. دیگر مجبور نیستند مدام فکر کنند که الان باید چه کاری را انجام دهند.
بهعنوان یک رهبر سعی کنید سرپرستهایی برای تیمهای خود مشخص کنید که از ویژگیهای رهبری برخوردار باشند تا وظایف اعضای تیم را براساس مهارتهایشان به آنها محول کنند.
به گفته کتاب چگونه رهبر مثبتی باشیم زمانی که کارها را متناسب با مهارتهای افراد بهطور شخصی طراحی میکنید، عملکرد کارمندان بالاتر میرود و خشنودی آنها بیشتر میشود.
رهبری
یک تیم موفق زمانی میتواند بهترین بازده را داشته باشد که یک رهبر خوب بالای سر آن باشد. جنین رهبری فردی قابل اعتماد و مورد احترام است. او تیمش را تشویق میکند و هنگام چالشها به افراد انگیزه میدهد تا روحیه تیم حفظ شود.
رهبری که برای تیم اهدافی مؤثر تعیین نمیکند، جلسات تیم را مدیریت نمیکند و به اختلافات بین کارمندان وقعی نمینهد، جلوی موفقیت تیمش را میگیرد.
یک رهبر خوب به سلامت روان کارکنانش اهمیت میدهد، خوب گوشکردن را بلد است و مثل یک چسب اعضای تیم را کنار هم نگه میدارد.
هدف تیم موفق
در کنار وظایف فردی هر یک از افراد، همه تیم بهطور کلی برای رسیدن به یک هدف بزرگ تلاش میکنند و چشمانداز کلی تیم را درک میکنند. اعضای تیم قبل از آن که کار را شروع کنند این هدف را مشخص کرده و معیارهایی برای اندازهگیری میزان موفقیت در آن تعیین میکنند.
پس از این مراحل، برنامههایی برای رسیدن به این هدف میچینند و جزئیات مشارکت هر فرد را مشخص میکنند تا اعضا علاوهبر نقش خود، از نقش سایرین نیز آگاه باشند. یک تیم موفق به جای توجه به میزان کار انجامشده، روی نتیجه و حاصل کار تمرکز دارد.
همچنین آنها اهداف خود را بر اساس راهکار SMART تعیین میکنند. هدف مناسب به اتحاد تیم کمک میکند و آنها را از سردرگمی درمیآورد. رهبر باید یک چشمانداز قانعکننده برای تیم ایجاد کند تا اعضا بدانند معنای کاری که هر روز انجام میدهند، چیست.
کارهایی که باعث میشوند تیم شما دوباره سرحال شود
اگر میخواهید عملکرد کلی تیم خود را بهبود ببخشید، کارهای زیر به شما کمک میکند:
- فیدبک بدهید و فیدبک بگیرید؛
- برای افزایش اعتماد بین اعضا، آنها را تشویق کنید تا در خارج از محیط کار نیز با هم تعامل داشته باشند؛
- به اعضای تیم آزادی بدهید تا خودشان تصمیمگیری کنند؛
- اگر افراد در نقشها و مسئولیت خود بهرهوی خوبی ندارند، از تغییر نقشها نترسید؛
- با کل اعضای تیم جلسات طوفان فکری برگزار کنید؛
- از افراد متفاوت در تیم استفاده کنید که در جنسیت، مذهب، نژاد و… با هم فرق دارند؛
- از کار اعضای تیم قدردرانی کنید؛
- تا جایی که میتوانید از فناوری استفاده کنید و زمانی را برای آموزش اعضا اختصاص دهید تا بتوانند بهطور مؤثر از تکنولوژی در کار بهره ببرند؛
- نهتنها پیروزیهای تیم، بلکه شکستهای تیم را نیز جشن بگیرید؛ چراکه فرصتی برای یادگیری و رشد فراهم کرده است.
کتابهایی برای تبدیل شدن به یک تیم موفق
اگر میخواهید دانش بیشتری در ارتباط با تیم داشته باشید، میتوانید به کتابهای زیر مراجعه کنید:
- کنار هم بمانید: درسی ساده برای تشکیل تیمی قوی اثر جان گوردون و کیت لیول
- بازیکن تیمی ایدئال
- هنر کار گروهی؛ راندمان همکاری با یکدیگر را به حداکثر برسانید اثر کارولین کایتوکس
- چگونه رهبر مثبتی باشیم اثر گرچن اسپریتز و جین داتون
- رهبران آخر غذا میخورند
- گروههای پیشرو: چگونه تیم سطح برتر ایجاد کنیم؟ اثر کن بلانچارد
- مالکیت بی نهایت
سخن آخر
به یاد داشته باشید ساخت یک تیم موفق کار خیلی سادهای نیست. بنابراین اگر هنوز نتوانستهاید تیم خود را به یک تیم ایدهآل تبدیل کنید، نگران نباشید. اگر به راهکارهای این مقاله عمل کنید، میتوانید تا حدود زیادی به آنچه میخواهید برسید. به نظر شما تا چه اندازه میتوان با این راهکارها تیم سارا و دوستانش را نجات داد؟ آیا امیدی برای آنها وجود دارد؟
در یک تیم موفق، حس اعتماد جاری است و مسئولیت هر کس تعیین شده است. در چنین تیمی یک رهبر قوی وجود دارد و اهداف بهوضوح مشخص شدهاند.
کتابهایی مثل بازیکن تیمی ایدئال، هنر کار گروهی و چگونه رهبر مثبتی باشیم، میتواند به شما در داشتن یک تیم موفق کمک کند.