کار تیمی جوهره و دیاِناِی موفقیت یک سازمان است! کارکنان یک سازمان مانند ملوانان کشتی میمانند که با همکاری یکدیگر در سهمگینترین طوفانها ایستادگی میکنند تا بتوانند کشتی را به ساحل آرامش برسانند. اینجاست که مفهم کار تیمی معنا پیدا میکند و هر فرد به نوبۀ خود نقش بزرگی جهت رسیدن به اهداف جمعی ایفا میکند.
کار تیمی همیشه برای شرکتهای موفق یک مهارت اساسی بوده است اما با وجود دیجیتالی شدن کارها (برون سپاری امور)، اکنون بیش از هر زمان دیگری مهم است که کارکنان بتوانند به طور مؤثر با یکدیگر همکاری کنند. برای درک بهتر این موضوع با مقاله دیگری از مجله بوکاپو همراه باشید.
کار تیمی چیست؟
در فرهنگ لغت، کار تیمی یا کار گروهی یا تیم ورک (Teamwork) به عنوان عملکرد ترکیبی یک گروه از افراد، به ویژه هنگامی که مؤثر و کارآمد است، توصیف میشود. از نظر بیزینسی، کار تیمی زمانی است که گروهی از افراد برای دستیابی به یک هدف مشترک با یکدیگر همکاری میکنند. این بدان معناست که افراد درون یک گروه از مهارتهای خود برای غلبه بر نقاط ضعف یکدیگر جهت رسیدن به هدفی استفاده میکنند.
اما ممکن است هنگامی که دارید این مطلب را میخوانید، به یاد آن همکار آزاردهندهتان که تقریبا همیشه باعث ایجاد دردسر و ناراحتی برایتان میشود، بیفتید و از خودتان بپرسید مگر ممکن است بتوانید روزی همکاری مسالمتآمیز و هدفمندی را با او تجربه کنید؟ نگران نباشید شما در این تجربه دردناک تنها نیستید.
تقریبا درهر سازمان یا شرکتی ممکن است حضور اشخاصی را تجربه کنید که کنار آمدن با آنها و حتی گاهی تحمل کردنشان غیرممکن به نظر میرسد. اگر علاقهمندید راهکارهایی غیر از استعفا برای حل این مشکل بیابید، مطالعه چگونه با وجود همکاران آزاردهنده در محل کار آرامش داشته باشیم را به شما پیشنهاد میکنیم.
هیچ دلیل مشخصی برای ساخت دیوارهای انزوا حین یک فعالیت گروهی وجود ندارد! هر فردی باید از تنهایی بیرون بیاید و در فعالیتهای تیمی مشارکت داشته باشد. تیمی در فوتبال برنده است که همکاری هوشمندانه با هم داشته باشند، اگر هر کدام از بازیکنها ساز خود را بزنند، شکست تیم با یک نتیجه غیرقابل تصور حتمی است.
یک کار گروهی قوی میتواند ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- رضایت شغلی
- ارتباطات آزاد
- فرهنگ حمایتی
- تحمل متقابل
- تشویق فعال ایدهها
- تعهد قوی به برابری
مهارت های کار تیمی
مهارت های ایجاد یک کار گروهی مؤثر میتواند در طول زمان توسعه پیدا کند. این فرآیند هم برای مدیران و هم تک تک کارکنان باید به صورت یک مفهوم آموزشی در سازمان ارائه شود. مدیران سازمان باید کارکنان را در مورد کسب مهارت های تیمی راهنمایی کنند.
در ادامه چند نمونه از ویژگیهایی که میتوانند به شما در بهبود مهارتهای کار تیمی کمک کنند، آورده شدهاند:
ارتباطات
توانایی برقراری ارتباط به شیوهای واضح و کارآمد، مهارت مهمی در کار تیمی است. هنگام همکاری با دیگران، مهم است که بدانید کدام افکار، ایدهها و اطلاعات کلیدی را به اشتراک بگذارید و از کدام اطلاعات صرفنظر کنید. ارتباط شما با اعضای تیم صرفا به آنچه بر زبان میآورید نیز ختم نمیشود. حالات و رفتار و حسی که به همتیمی خود منتقل میکنید میتوانید با زبان بیزبانی رابطهتان را تخریب یا تحکیم کند. بنابراین انواع مختلفی از مهارتهای ارتباطی از جمله کلامی و غیرکلامی وجود دارند که باید در سراسر سازمان آموزش داده شوند.
مسئولیت
در کار گروهی مهم است که طرفین درگیر، کار خود را بفهمند و تلاش کنند تا وظایف گفته شده را به موقع و مطابق استاندارد مورد انتظار انجام دهند. نکته کلیدی این است که تا حد امکان باید از ابهام جلوگیری کرد و شرح وظایف را شفاف و دقیق برای اعضای تیم توضیح داد. با عملکرد صحیح کل تیم و با پذیرفتن مسئولیت کار خود، کارکنان میتوانند در جهت دستیابی به یک هدف مشترک با یکدیگر همکاری کنند.
صداقت
تمرین صداقت و شفافیت در محل کار ممکن است به معنای حل اختلاف نظر باشد که در نهایت به اعتماد سازی منجر میشود. صادق بودن نه در توسعه فردی بلکه در توسعه اهداف سازمانی نیز مهم است. سازمانی که شفافیت ندارد، اغلب دچار کینه ورزی، فساد، مشکلات مالی و مسائل بغرنج دیگری میشود. بدون شفافیت، ایجاد اعتماد برای یک تیم دشوار است!
گوش دادن فعال
مانند ارتباطات، مهارتهای گوش دادن فعال میتوانند به تیم کمک کنند تا یکدیگر را درک کرده و به یکدیگر اعتماد کنند. گوش دادن فعال عبارت است از «تلاش برای تمرکز کامل بر روی یک فرد در هنگام به اشتراک گذاشتن ایدهها، افکار یا احساسات خود». گوش دادن فعال هنگامی اتفاق میافتد که شما به قصد اینکه پاسخی بدهید فقط منتظر پایان صحبت طرف مقابل نباشید. بلکه به قصد اینکه از افکار درون ذهن او سر دربیاورید به حرفهایش توجه کنید. معمولا همۀ کارکنان دوست دارند اهداف خود را به اشتراک بگذارند تا خود را فردی نوآور معرفی کنند، گوش دادن فعال، سپس تامل کردن و نظر دادن میتواند به آنها حس شنیده شدن و درک شدن را به خوبی منتقل کند.
البته گوش دادن موثر در کار تیمی هنگامی اتفاق میافتد که هریک از اعضا تا حد قابل قبولی تحمل شنیدن نظرات و عقاید مخالف و متفاوت را داشته باشند. اگر تصور میکنید این به معنی تحمل کردن فشار و اجبار است، اشتباه میکنید! جاناتان هایت در کتاب ذهن درستکار توضیح میدهد که چگونه قضاوتهای درستتر و درک بهتری از عقاید مخالف داشته باشیم. پیشنهاد میکنیم نکات مهم این کتاب را در وبسایت بوکاپو مرور کنید.
یکدلی
همدلی با هم تیمیها میتواند به شما این امکان را بدهد که انگیزهها و احساسات آنها را بهتر درک کنید. وقت گذاشتن برای گوش دادن و درک نحوۀ تفکر و کار دیگران میتواند به شما در برقراری ارتباط صحیح با آنها کمک کند. ارتباط قلبی و احساسی محیط کار را از یک فضا خشک و رسمی دور میکند و افراد را بیش از هر زمان دیگری به یک خانواده تبدیل میکند.
همکاری
کار تیمی به این معنی است که گروهی از افراد با مجموعهای از مهارتها و استعدادها میتوانند برای دستیابی به یک هدف مشترک با یکدیگر همکاری کنند. همکاری با سایر هم تیمیها برای به اشتراک گذاشتن ایدهها، بهبود کار هم و کمک به یکدیگر برای تشکیل یک تیم بسیار مهم است. همکاری از یک هدف مشترک، خصوصیات مشترک و ارتباطات مشترک ناشی میشود. این مهم است که همه افراد دلیل و چرایی وظیفه و مسئولیت خود را بدانند تا بتوانند همکاری اثربخشی را با دیگران انجام دهند.
آگاهی رسانی
در کار گروهی مهم است که توانایی خود را برای آگاهی از پویایی تیم در همۀ زمانها تقویت کنید. به عنوان مثال، اگر یک نفر بر مکالمه مسلط است یا به دیگران اجازه نمیدهد تا ایدههای خود را به اشتراک بگذارند، مهم است که تعادلی برقرار شود تا هر یک از هم تیمیها به طور مساوی در بحث مشارکت کنند. از طرف دیگر، اگر فردی خجالتی است یا در به اشتراک گذاشتن ایدههایش تردید دارد، ایجاد فضایی راحت که به افراد کمک میکند تا عقاید خود را بیان کنند، بسیار مهم است.
اهمیت کار تیمی در سازمان
آگاهی از ارزش کار گروهی میتواند به منابع انسانی کمک کند تا در موضوعات مختلف، از یادگیری و توسعه گرفته تا فرهنگ محیط کار، به مدیریت قوی برسند. بنابراین، دلایل مهمی وجود دارند که ضرورت وجود کار تیمی در سازمان را نشان میدهند:
۱- کار گروهی به کارآمدی منجر میشود
ستون اصلی انقلاب صنعتی و پایه تمدن مدرن، تقسیم کار بود و این اتفاق سرآغازی برای مفهوم تیم ورک قلمداد میشد. تقسیم کار برای اولین بار توسط آدام اسمیت بر سَر زبانها افتاد. اسمیت معتقد بود که نیروهای کاری زمانی در فرآیند تولید مؤثر عمل میکنند که تقسیم کار انجام شود. به این صورت که هر جزء سازنده کالا توسط فردی مجزا انجام شود.
کارکنان سازمان با انجام یک کار به صورت گروهی مؤثر میتوانند:
- کارهای دشوار را به کارهای سادهتری تقسیم کنند، سپس با همکاری یکدیگر میتوانند کارها را سریعتر انجام دهند.
- مهارتهای تخصصی را توسعه دهند، به طوری که بهترین فرد برای هر وظیفه بتواند کار مربوط به خود را بهتر و سریع انجام دهد.
آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل داستان دگرگونی کسبوکارها با معجزه کار تیمی و تقسیم کار را کاملتر برایتان تعریف میکند:
اما مدیریت درست زمان در هر بخش بسیار حیاتی است زیرا که در کار گروهی معمولا تاخیر فرد یا افرادی میتواند رسیدن به هدف و نتیجه نهایی را با چالش مواجه کند. افزایش بهرهوری و مدیریت زمان نیز نیازمند کسب مهارتها و به کار بستن راهکارهای متفاوتی در موقعیتهای متعدد است. پیشنهاد می کنیم اگر به مطالعه درباره این موضوعات علاقهمندید، دستهبندی خلاصه کتابهای افزایش بهره وری و مدیریت زمان را در وبسایت بوکاپو مطالعه کنید.
۲- تیم های کاری یکدیگر را زیر نظر دارند
وقتی یک نفر به تنهایی یک وظیفه را انجام میدهد، از استقلال کاملی برخوردار است اما اگر آن شخص کاملا به صورت فردی کار کند، از چه کسی و چگونه بازخورد میگیرد؟ در کار گروهی، بسیاری از افراد مسئولیت یک هدف را بر عهده دارند اما باید بتوانند بر کار یکدیگر اثر بگذارند. این به معنای دخالت در کار هم نیست! بلکه به معنی اثر گذاری مطلوب در کار یکدیگر است.
از همه مهمتر، هم تیمیها کیفیت کار یکدیگر را مشاهده میکنند و از آن تاثیر میپذیرند. هنگامی که عملکرد یکی از اعضای تیم کاهش مییابد، بقیۀ افراد دانش و انگیزه این را دارند تا به او در بهبود امور کمک کنند. تیمهایی که به طور مؤثر کار میکنند، اغلب میتوانند عملکرد یکدیگر را زیر نظر بگیرند و در بهبود کار هم کوشا باشند.
۳- تیمهای کاری خیلی سریعتر دست به نوآوری میزنند
برای هر کار یا مشکلی، معمولاً راهحلهای بیشماری وجود دارند. وقتی یکی از کارکنان با پروژهای دستوپنجه نرم میکند، ممکن است بتواند به چند ایده متفاوت در زمان معینی فکر کند. اما وقتی تیمی با مشکلی روبرو میشود، پروژه از دیدگاهها، مهارتها و تجربیات متعدد به طور همزمان سود میبرد. بنابراین رویکرد تیمی میتواند منجر به نوآوری سریعتر و عمیقتری در حل مسائل شود.
۴- هم تیمی ها از یکدیگر یاد میگیرند
تصور کنید یک نیروی کار متشکل از ۱۰ طراح دارید که همه در اتاقهای جداگانهای کار میکنند. هر طراح با توجه به نقاط قوت خود کار میکند و احتمالا متوجه ضعفهایش نمیشود و هیچکس نمیتواند با ارائه بازخوردی در بهبود کیفیت کارش به او کمک کند چون عملا کسی آنجا نیست! حالا همۀ طراحان را در یک اتاق و در یک پروژه قرار دهید. با همکاری یکدیگر، آنها به زودی نقاط قوت یکدیگر را یاد میگیرند و اشتباهات یکدیگر را تصحیح میکنند، اینچنین عملکرد جمعی بهبود خواهد یافت.
۵- کار گروهی میتواند رقابت سالمی ایجاد کند
اما چه اتفاقی برای تیم طراح میفتد، وقتی آنها همه چیز را از یکدیگر یاد گرفتهاند؟ آنها به زودی شروع به رقابت با یکدیگر کرده تا توانایی خود را اثبات کنند و در سازمان شما به دنبال ارتقاء یا مشوقهای دیگری باشند. با ارائه چالش و پاداش مناسب برای رقابت سالمتر، عملکرد تیم میتواند همچنان بهبود یابد.
۶- کار گروهی باعث تقویت روابط کاری قوی میشود
سرانجام، وقتی کارکنان با هم کار میکنند و به عنوان یک تیم در هدفی موفق میشوند، پیوندهایی ارتباطی ایجاد میکنند که این میتواند به اعتماد و دوستی تبدیل شود. این طبیعت انسان است و برای سازمان شما عالی خواهد بود زیرا کارکنانی که به یکدیگر اطمینان دارند و به یکدیگر اعتماد میکنند، احتمال زیادی دارد که به نتایج زیر برسند:
- با یکدیگر ارتباط عمیق پیدا کنند.
- از یکدیگر حمایت کنند و به یکدیگر انگیزه دهند.
- حتی بیرون از محیط کار نیز با هم در ارتباط باشند.
پس، جای تعجب نیست که سازمانهای موفق به کار گروهی بسیار اهمیت میدهند.
حالا که به اهمیت کار تیمی موثر در موفقیت سازمان پی بردید، نوبت به آگاهی از نحوه ایجاد یک ارتباط تیمی قوی بین اعضاست. پیشنهاد میکنیم استراتژیها و راهکارهای عملی برای افزایش ارتباط موثر نیروی انسانی را در کتاب ارتباط منابع انسانی موثر مطالعه کنید.
اصول کار تیمی
مهم است که اصلاحات لازم را قبل از اینکه دیر شوند، انجام دهید. کارهای زیادی وجود دارند که باید برای توسعه کار تیمی انجام شوند. کار گروهی باید تجسم اصول واقعی همکاری با یکدیگر باشد. اصول کار مشترک شامل موارد زیر هستند:
- ارتباط سازنده
- همکاری
- هوشیاری
- نقص زدایی
- مسئولیت پذیری
- توجیه همراه با توضیح
- شفافیت و عدم ابهام
- آگاهی عمومی از اهداف
- درک فرهنگ یکدیگر
- توزیع مناسب کار
در کار تیمی شنیدن نظرات یکدیگر بسیار مهم است. فضای کار خوب نه تنها شامل پیشرفت تیم بلکه باید شامل قوانین و فلسفههای تیمی برای همکاری مؤثر نیز باشد. همکاری بدین معناست که ما میتوانیم با وجود اختلاف نظرها در کنار یکدیگر کار کنیم. اولین رویکرد پیشرفت، چراغی است که باید توسط تیم هدایت شود.
قطعاً همه وظیفهای برای انجام داریم و باید آن را به خوبی به سر منزل مقصود برسانیم اما ننشینید و تلاش اعضای تیم خود را تماشا کنید.
تماشای مبارزه آنها تأخیر ایجاد میکند و زمان غیرمولد را افزایش میدهد. مهم این است که هوشیاری در سراسر تیم جریان داشته باشد و ذهنیتی در جهت حرکت و روانی کارها تدوین شود. تیم را فعال نگه دارید، به وقت و زمان کارکنان خود توجه داشته باشید و فعالیتهای غیر مولد را به حداقل برسانید. اما گاهی شرایط پیچیدهتر از آن به نظر میرسد که بتوانید راهحل اختلافات و گره کار را پیدا کنید. برای رویارویی با این موقعیتها باید از قبل مطالعه و بررسی کنید و آمادگی لازم را کسب کنید.
اگر علاقهمندید راهکارهای بیشتری را برای ایجاد روابط عمیق و سازنده بین افراد تیمتان و کسب نتایج مثبت بدانید، مطالعه خلاصه کتاب پیمایش تعالی را در وبسایت بوکاپو به شما پیشنهاد میکنیم.
عوامل موثر بر موفقیت کار تیمی
اکنون که اهمیت کار گروهی را درک کردهاید، بیایید ببینیم چگونه میتوانیم مفهوم تیم ورک را در محل کار خود تقویت کنیم. چه مدیر باشید و چه کارمند، میتوانید از نکات زیر برای ایجاد حس همکاری در محل کار خود استفاده کنید. همیشه میتوانید ایدههای زیر را با کارکنان خود به اشتراک بگذارید تا کار تیمی را در فضای اداری تشویق کنید:
نقش ها را مشخص کنید
یکی از موارد رایج و در عین حال بسیار نادیده گرفته شده، تعیین نقشهاست. هنگامی که کارکنان تیم شما نقشهای مشخصی ندارند، احتمال وجود مشاجره و کینه در بین آنها زیاد است. بنابراین، وظایف و مسئولیتهای تیم خود را مشخص کنید و آن را روی برگهای بنویسید تا برای همه قابل دسترس باشند.
به این ترتیب، همه کارکنان از نقش و وظایف خود خبر دارند، درکار یکدیگر مداخله نمیکنند و میدانند کدام خروجی دقیقا مربوط به کدام بخش از تیم است. اما یک رهبر توانا باید بداند چه وظیفهای را بهتر است به کدام یکی از اعضای تیم بسپارد تا نتیجه دلخواه حاصل شود. شاید ضعف در همین مهارت است که باعث میشود نقشها و وظایف بین اعضا به درستی تقسیم نشده و همین امر نتایج و روابط بین اعضای تیم را دچار چالش کند.
مارکوس باکینگهام در کتاب کشف توانمندیها نکات مفیدی را برای کشف استعدادها و تواناییهای کارمندان ارائه کرده است. پیشنهاد میکنیم خلاصه این کتاب را در وبسایت بوکاپو مطالعه کنید.
گردهماییهای غیررسمی برپا کنید
وقتی کارکنان تمایلی به انجام تمرینات اجباری برای کار تیمی ندارد، این کار چه فایدهای دارد؟ به جای اجبار، بهتر است یک گردهمایی غیررسمی کوچک برای تیم خود داشته باشید، جایی که آنها میتوانند بدون فشار کار و بر اساس واقعیت و میل خود با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این امر باعث ایجاد یک رابطه سالم در بین کارکنانی که مجبور به تعامل با یکدیگر نیستند نیز میشود .
به کارکنان پاداش دهید
پاداش احتمالاً بهترین راه برای تشویق افراد به انجام کاری است. اگر در محیط کاری خود یک فرهنگ کار گروهی ندارید، سریعترین و مؤثرترین راه برای القاء چنین فرهنگی، پاداش دادن به افراد برای تلاشهای گروهی آنهاست. هنگامی که فردی به منظور کمک به هم تیمی خود از محدوده راحتیاش خارج میشود، برای او پاداشی لحاظ کنید. این کار به طور طبیعی کارآیی را بهبود میبخشد و تنشهای محیط را کاهش میدهد. اما این کار هم آداب و روش مختص به خود را دارد. اگر مایلید بدانید چگونه با پاداش دادن به اعضای تیم میتوانید انگیزه آنها را برای بهتر کار کردن بالا ببرید و یا از عواملی که انگیزه آنها را میکشد آگاهی پیدا کنید، مطالعه کتاب پاداش را به شما پیشنهاد میکنیم.
دخالت در جزئیات را کنار بگذارید
وقتی شما به عنوان یک مدیر سعی میکنید همۀ کارهایی که یک فرد انجام میدهد را مدیریت کنید، نمیتوانید فرهنگ کار تیمی را القاء کنید. بهتر است اهداف و مهلتها را تعیین کنید و اجازه دهید اعضای تیم به تنهایی آنها را با روشهای خود انجام دهند. برای ارتقاء کار گروهی باید بین مدیریت و کارکنان اعتماد وجود داشته باشد. بنابراین مالکیت پروژه را به تیم خود داده و اجازه دهید که کارکنان کارشان را انجام دهند و از ریز شدن در کارهای آنها اجتناب کنید. مهم است که تمرکزتان روی نتیجه نهایی باشد نه جزئیات روند انجام کار.
از کارهای فردی قدردانی کنید
به عنوان یک انسان، همۀ ما میخواهیم از تلاشهایمان قدردانی شود، چه به تنهایی کار کنیم و چه با یک تیم! بنابراین، وقتی افرادی دارید که در محیط تیمی عملکرد فوق العادهای از خود نشان دادهاند، آنها را بشناسید. سپس براساس زحماتی که کشیدهاند، از آنها قدردانی کنید. این امر باعث ایجاد رقابت سالم بین گروه میشود که در نهایت باعث افزایش عملکرد تیم میشود.
از همه بازخورد بگیرید
وقتی میخواهید در مورد یک پروژه یا عملیات بازخورد بگیرید، به سراغ موارد دلخواه خود نروید.
این یک قاعده نیست که وقتی میخواهید ایده جدیدی برای محصول خود ارائه دهید، فقط به اعضای تیم محصول توجه کنید. به طور مشابه، همیشه بهتر است همۀ تیمهای کاری را در جلسات طوفان فکری سهیم کنید. این کار باعث میشود تا کارکنان شما احساس کنند که مهم هستند.
پنج دشمن کار تیمی چیست؟
در اینجا قصد داریم به پنج اختلال عملکردی یک تیم اشاره کنیم. علل اختلال عملکردها قابل تشخیص و درمان هستند. با این حال، آنها به راحتی از بین نمیروند. ایجاد یک تیم ورک منسجم به شجاعت، نظم و تعهد نیاز دارد که به نظر میرسد بسیاری از سازمانها نمیتوانند همۀ اینها را داشته باشند.
این پنج دشمن عبارتند از:
- دشمن شماره ۱: عدم وجود اعتماد
- دشمن شماره ۲: ترس از تعارض
- دشمن شماره ۳: کمبود تعهد
- دشمن شماره ۴: اجتناب از مسئولیت پذیری
- دشمن شماره ۵: بیتوجهی به نتایج
کلام آخر
همچنین، کارها در آینده به طور فزایندهای متنوع، پراکنده، دیجیتالی و پویا خواهند بود اما مهارتهای اساسی که شامل کار تیمی مؤثرتر است، احتمالاً ثابت خواهد ماند. پس مهم است در کسب مهارتهای لازم هم برای خود به عنوان مدیر و هم برای کارکنان، تلاشهای مؤثر انجام دهید.
کار تیمی یا کار گروهی (تیم ورک) به عنوان عملکرد اثربخش و مؤثر یک گروه از افراد که دارای یک هدف مشترک هستند، توصیف میشود. کار گروهی نقاط قوت و ضعف فردی اعضای تیم را را مشخص میکند تا آنها بتوانند بهترین عملکرد خود را به نمایش بگذارند.
عواملی مانند تعیین نقشها و مسئولیتها، پاداش دادن، تشویق های فردی و گروهی، گردهماییهای تیمی، ارائه بازخورد مثبت در موفقیت یک کار تیمی مهم هستند. همچنین، کسب مهارتهایی مانند ارتباطات، همدلی، صداقت، یکدلی، گوش دادن فعال، شفافیت نیز در موفقیت مؤثر هستند.