گاهی اوقات علاقه به یک موضوع آنچنان شعلهای در وجود شما برمیافروزد که هر کاری میکنید تا از آن فرار کنید، نمیتوانید. رابین شارما نیز یکی از این افرادی بود که با وجود موقعیت شغلی خوب در وکالت نتوانست شعلههای عشقش به نویسندگی را خاموش کند. در این مقاله از مجله بوکاپو زندگی نامه رابین شارما را بخوانید تا ببینید او چه مسیری را پیمود تا توانست به یکی از تأثیرگذارترین افراد در جهان تبدیل شود.
زندگی نامه رابین شارما
رابین از آن دسته از آدمهایی نبود که موقعیت ناراحتکننده کنونی خویش را بپذیرد. او بهدنبال علاقه و هدف خود رفت، مسیر زندگیاش را تغییر داد و به یکی از مشهورترین نویسندههای جهان تبدیل شد. آنچه در ادامه میخوانید، شرح مختصری است از آنچه بر سر او گذشت.
برای شروع زندگی نامه رابین شارما، قبل از هر چیز به زمان تولد او برمیگردیم؛ یعنی ۱۶ ژوئن ۱۹۶۴. او در اوگاندا از پدر و مادری هندی (کشمیری) به دنیا آمد. رابین تنها یک سال داشت که به کانادا نقل مکان کردند. او در شهر کوچک پورت هاکسبری و در خانوادهای با ارزشهای سنتی هند بزرگ شد. حالا این که رابین دقیقاً اهل کجاست را به شما میسپاریم.
پیشنهاد مطالعه: هدف در زندگی چیست؟ ۶ روش مهم برای تعیین اهداف چه هستند؟رابینِ وکیل یا رابین نویسنده؟
رابین شارما در دانشگاه، حقوق خواند. در ممالک خارجه برخلاف مملکت خودمان، وقتی درسی را در دانشگاه میخوانید، قاعدتاً در همان رشته نیز شاغل میشوید. رابین هم از این قضیه مستثنی نبود و ابتدا بهعنوان منشی حقوق قضایی و سپس بهعنوان وکیل مشغول به کار شد. ولی یک مشکل اساسی وجود داشت.
گرچه او در کارش موفق بود، اما اصلاً از اوضاع راضی نبود. بنابراین در سن ۲۵ سالگی تصمیم مهم و سرنوشتسازی گرفت: شروع به نویسندگی کرد. اما این طور نبود که بعد از این انتخاب، همه درها به رویش گشوده شود. زندگی نامه رابین شارما قصه شاه و پریان نیست که همه چیز در آن بهسادگی به دست آید.
رابین در این راه سختی زیادی کشید. بارها شکست خورد و مسیر طولانیای را طی کرد. درواقع بعد از انتشار اولین کتابش که درباره رهبری بود، افراد زیادی او را مسخره کردند؛ چرا که به نظر آنها یک وکیل دانش کافی درباره رهبری نداشت.
اگرچه چندین هزار نسخه از کتاب اول او در آشپزخانه خانهاش جا خوش کرد تا بین اطرافیانش پخش شود، اما دومین کتابش با نام راهبی که فراری اش را فروخت جهان را تکان داد. پس از آن بود که رابین بالاخره تصمیم گرفت حقوق را رها کند و برای خواستههای حقیقی خود بجنگد.
رابینِ سخنران و متخصص در امور رهبری
پس از موفقیتهایی که رابین توانست کسب کند، کمکم به یک سخنران تبدیل شد و به جایی رسید که مدیران و رهبران شرکتها با او مشورت میکردند تا یاد بگیرند، چگونه به کارمندان خود الهام ببخشند. او، بهعنوان یکی از ۵ مربی و سخنران برتر در حوزه رهبری به پیشرفت و رشد مدیران کمک میکند.
پیشنهاد مطالعه: تفاوت رهبری و مدیریت: آیا یکی بر دیگری برتری دارد؟او بنیانگذار شرکت بینالمللی شارما (SLI) است. این شرکت مشاوره در سازمانهای مختلف به افراد کمک میکند تا آنها بتوانند به پتانسیلهای خود پی ببرند. این سازمان خدماتی را به افراد ارائه میدهد تا بهرهوری آنها افزایش یابد، خلاقیت ایجاد شود و در نهایت به موفقیت آنها کمک کند.
اندکی درباره خانواده رابین
برای این که بیشتر با زندگی نامه رابین شارما آشنا شوید، بد نیست کمی هم از خانوادهاش صحبت کنیم. پدر رابین پزشک و مادرش نیز معلم بود. او همچنین یک برادر کوچکتر دارد که جراح چشم است. رابین در کودکی بسیار تحت تأثیر پدرش بود. او از پدرش الهام گرفت تا بهدنبال رویاهایش باشد.
اولین کتابی که رابین نوشت بهدلیل انگیزههایی بود که پدرش به او میداد. از طرف دیگر مادرش این کتاب را برایش ویراستاری کرد. اما متأسفانه این کتاب با اقبال خوبی روبهرو نشد.
رابین با زنی به نام آلکا ازدواج کرد، ولی این ازدواج به طلاق ختم شد. او یک دختر به نام بیانکا و یک پسر به نام کلبی دارد.
برخی از بهترین کتاب های رابین شارما
بخش مهمی از زندگی نامه رابین شارما به کتابهایش تعلق دارد. او نویسنده است و با آثارش توانسته است تأثیر مثبتی بر جهان بگذارد. رابین یک داستانسرای حرفهای است و راهکارهای عملی او در کتابهایش میتواند به شما کمک کند نخستین قذم خود را بهسمت کسب موفقیت بردارید.
راهبی که فراریاش را فروخت
اگر چه کتاب اول رابین با شکست روبهرو شد ولی کتاب دومش که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد، یک موفقیت تمامعیار بود. از این کتاب، تا سال ۲۰۱۳ بیش از سه میلیون نسخه فروش داشته و به ۵۱ زبان ترجمه شده است. این اثر در کشورهایی مثل هند، انگلستان، دبی، ژاپن، مکزیک، سنگاپور، اسپانیا، ایرلند، صربستان، پورتوریکو و روسیه به یک کتاب محبوب تبدیل شد.
وقتی بمیری چه کسی برایت گریه میکند
در سال ۱۹۹۹ شارما کتابی دیگر نوشت. این کتاب الهامگرفتهشده از یک جمله معروف از رابیندرانات تاگور است که پدرش به او گفت: «رابین، وقتی تو به دنیا آمدی، گریه کردی در حالی که جهان شادی کرد. جوری زندگی کن که وقتی میمیری، دنیا گریه میکند و تو شادی میکنی.»
در این کتاب شما با ۱۰۱ راهحل ساده آشنا میشوید تا بتوانید شادی و آرامش درونی خود را با وجود چالشهای مختلف به زندگی برگردانید.
باشگاه پنج صبحیها
سحرخیز باش تا کامروا شوی. این جمله عصاره این کتاب است. این کتاب با زبانی داستانی به شما میگوید که باید در کنار بیدارشدن در ساعت پنج صبح چند اقدام دیگر نیز انجام دهید تا به موفقیت برسید. برای آشنایی بیشتر با این اقدامات میتوانید خلاصه این کتاب را در بوکاپو مطالعه کنید.
البته جالب است بدانید که همه افراد معتقد نیستند، برای موفقیت حتماً باید صبح زود از خواب بیدار شد. اگر این نظر برایتان جالب است، میتوانید این مقاله را بخوانید.
قدیس، رئیس و موج سوار
آخرین کتابی که میخواهیم در مقاله زندگی نامه رابین شارما به شما معرفی کنیم، یک کتاب داستانی دیگر از او است. در این داستان با فردی به نام جک آشنا میشوید. کسی که بهصورت معجزهواری از یک تصادف جان سالم به در میبرد و سپس بعد از آن راهی یک سفر متفاوت میشود.
شما در این کتاب با جک همراه میشوید تا در کنار او در یک سفر سهماهه فلسفه و معنای زندگی را از یک کشیش، یک موجسوار و یک مدیرعامل بیاموزید.
رابین در شبکههای اجتماعی
رابین در شبکههای اجتماعی بسیار فعال است. او در جولای ۲۰۰۸ کانال یوتیوب خود را راهاندازی کرد که تا به امروز که در سال ۲۰۲۳ قرار داریم، حدود ۹۶۰ هزار دنبالکننده دارد. او همچنین در اینستاگرام و فیسبوک نیز فعال است و پادکست نیز تولید میکند.
سخن آخر
رابین شارما یکی از پرخوانندهترین نویسندههای جهان است؛ چراکه کتابهایش در ۶۰ کشور و به ۷۰ زبان مختلف منتشر شده است. علاوه بر کتابها، وبسایت او نیز بسیار پرطرفدار است. او در هزاران برنامه تلوزیونی و رادیویی شرکت کرده است و توانسته است اثری جاودان در زندگی بسیاری از افراد بگذارد تا زندگی رضایتبخشی داشته باشند.
آیا شما تاکنون چیزی درباره زندگی نامه رابین شارما میدانستید؟ آیا هیچ کدام از کتابهای این نویسنده را مطالعه کرده بودید؟ کدامشان روی شما تأثیر بیشتری داشت؟
رابین شارما یک نویسنده، مربی زندگی، سخنران و متخصص در حوزه رهبری است که در زمینه رشد شخصی و حوزه رهبری الهامبخش بسیاری از افراد در جهان است.
برخی از بهترین کتابهای رابین شارما به این شرح است: راهبی که فراریاش را فروخت؛ وقتی بمیری چه کسی برایت گریه میکند؛ باشگاه پنج صبحیها؛ قدیس، رئیس و موجسوار.