رنج ما دقیقا همان زمانی اتفاق میافتد که در مقابل تغییر کردن مقاومت میکنیم. به قول هنری فورد:
«اگر همون کارایی رو بکنی که تا حالا انجام دادی؛ به همون نتیجهای میرسی که تا حالا رسیدی.» بله، این را که خودمان هم میدانیم؛ اما مگر تغییر کردن به همین راحتیها است؟
کمتر کسی وجود دارد که توانسته باشد با همان افکار ۱۰ سال پیش خود زندگی کند. درحالیکه زندگی جریان دارد و مدام در حال تغییر است، ما هم با آن تغییر میکنیم و همین عامل، باعث رشد ما میشود.
البته همیشه قصه تغییر، شیرین پیش نمیرود. گاهی هم در نقطه کور زندگی، گلویمان را میگیرد تا وادارمان کند برای زنده ماندن و ادامه دادن تغییر کنیم.
تغییری که شاید کمی ترسناک باشد. چگونگی راه گذر از این مسیر ترسناک و دلهره آور، بحث این مطلب از بوکاپو است. تا انتها همراه ما باشید تا دریابیم چگونه میتوانیم مدال شجاعانه تغییر کردن را به گردنمان بیندازیم.
تغییر چیست؟
تغییر همان چیزی است که سبب رشد و تجربه فرصت تجربههای جدید در زندگی ما میشود. تغییر سبک زندگی، رفتار و حتی برنامههایی که برای زندگی داریم، زمانی اتفاق میافتد که از دایره امنمان بیرون آمده و دل به دریا بزنیم.
با شجاعت قدمی را برداریم که شاید مسیرش، خلاف آن چیزی باشد که تا به حال پیش گرفتیم. البته که همیشه مسیر خوشایندی نیست. مانند زمانی که فردی، عزیزی را از دست میدهد و پس از آن برای گذراندن سختی این دوران، ناچار است قدرتمندتر از قبل پیش رود.
پیشنهاد مطالعه: چگونه پس از تجربه احساس شکست دوباره به زندگی برگردیم؟تغییر کردن را زمانی بهتر درک میکنید که عکسهای چند سال پیش خود را تماشا میکنید و از چیزی که بودید، متعجب میشوید. یا در حالیکه لیوان چایتان را در یک عصر جمعه مینوشید و خودِ چند سال پیشتان را مرور میکنید، نوشتههای قدیمیتان را میخوانید یا اتفاقات زندگیتان را بررسی میکنید، به خودتان میگویید: «واقعا آن آدم، در آن زمان من بودم؟»
گاهی هم تعجب میکنید که افکار و رفتاری که روزگاری آنها را غیر قابل تغییر و قطعی میدانستید، چطور تغییر پیدا کردهاند. این همان معنای رشد است.
تغییر مثبت در زندگی
برای ایجاد تغییر مثبت در زندگی، همیشه معمولا قدم اول، سختترین و شک برانگیزترین قدم است. پس از آن، اتفاقات و جریان تغییر، شما را در مسیر قرار میدهد و تجربه زندگی کردن را برایتان رقم میزند. تجربهای که برای هر کدام از ما متفاوت است.
از تغییر شغل گرفته تا تغییر و جابهجایی خانه، تغییر سبک زندگی یا عقیدههایی که روزی بر آنها پافشاری میکردیم. حتی تغییر دایره آدمهایی که با آنها در ارتباط هستیم، همگیْ ما را برای داشتن یک شخصیت منعطف و سازگار و تفکری پختهتر آماده میکنند.
تغییرات مثبت در زندگی میتواند برای ما اعتماد به نفس به دنبال داشته باشد و کمکمان کند تا بفهمیم کجای دنیا ایستادیم و از زندگی چه میخواهیم. به زندگیتان نگاهی کنید.
فارغ از تمام مشکلات و دغدغههایی که با آن دست و پنجه نرم میکنید، آیا تمام تجربه و اتفاقات خوب در زندگیتان ناشی از یک تغییر هر چند جزئی در زندگی نبوده است؟ البته که در این مورد، با حلوا حلوا گفتن، دهانمان شیرین نمیشود، چون لحظات تلخی را هم تجربه کردهایم که پس از آن، ناچار به تغییر شدیم.
اهمیت تغییر در زندگی
روزهایی را در زندگی به یاد آورید که ناچار بودید دست به یک تغییر حساس بزنید. مثلا روزی که ناچار شدید کار یا محل زندگیتان را تغییر دهید. احساس شک و دودلی که همراه با آن تغییر داشتید، به خاطر میآورید؟ اما در نهایت با کمی ریسک پذیری در زندگی دل به دریا زدید و در نهایت آن تغییر شما را در مسیر بهتری قرار داد.
پس کفشهایتان به پا کنید و سرتان را بالا بگیرید و از دایره امن خود بیرون بیایید، ریسک تغییر را به جان بخرید و بیش از این، برای تغییر کردن مقاومت نکنید. هیچ دلیلی وجود ندارد که نظرات و عقیدههای ۲ سال پیشتان، با نظرات و عقیدههای امروزتان یکی باشد.
با افتخار اعلام کنید تغییر کردهاید؛ چرا که شما زندهاید و ذات زندگی، تغییر است. البته که در ابتدا تغییر برای همه ما ممکن است سخت باشد؛ اما تجربهای که به دنبال آن تغییر برایمان اتفاق میافتد، میتواند مزه سختی اولیه را تبدیل به یک شیرینی به یادماندنی کند.
فواید تغییر کردن در سایت tinnybuddha.com به طور کامل شرح داده شده است، در ادامه مروری بر خلاصه این فواید خواهیم داشت.
چگونه تغییر کنیم؟
طبق مطالعهای که در سال ۲۰۱۴ به دنبال اعتصاب و بسته شدن برخی از ایستگاههای مترو در لندن اتفاق افتاد، برخی از مردم مجبور شدند برای رفتن به سرکار، مسیرهای جدیدی را انتخاب کنند.
بعد از بازگشایی ایستگاههای مترو، اکثرا به همان مسیر قبلی خود بازگشتند اما تقریبا حدود ۵ درصد از آنها، مسیر جدید را انتخاب کردند. در واقع پی بردند که آن مسیر جدید، کارآمدتر و نزدیکتر است. در حالی که بقیه به مدت ۵، ۱۰ یا ۱۵ سال همان مسیر تکراری خود را پیش گرفتند تا به محل کارشان برسند.
همه ما چنین لحظاتی در زندگی داشتهایم که به صورت اتفاقی باعث شده کشف کنیم راه بهتری برای ادامه دادن وجود دارد. همین امر ممکن است سبب شود که اگر روزگاری فردی بودیم که مثلا از ورزش کردن یا یک پیاده روی ساده فراری بودیم، تبدیل به فردی شویم که به هیچ عنوان ورزش صبحگاهی از برنامه روزانهاش حذف نمیشود.
برنامه ریزی برای تغییر زندگی
مسلماً همیشه نمیتوانیم در طول زندگی انگیزه و انرژیمان را برای ادامه دادن حفظ کنیم. زمانی که به دنبال تغییری برای ادامه دادن، رشد کردن و قویتر شدن هستیم، حتی در همان نقطه ناامیدی که همه چیز پوچ و خسته کننده میشود، تغییرات کوچک میتوانند جرقهای برای درخشیدنمان شوند. راهکارهای زیر کمک میکند تا مسیر تغییر کردن برایمان هموارتر شود.
خودتان را به طور واضح ببینید
اینکه بتوانید خودتان را با همه آن صفات خوب و بدی که دارید، ببینید، مسلما کار راحتی نیست. در این مرحله ابتدا سعی کنید به خودتان به چشم یک سوم شخص نگاه کنید. مانند یک اثر هنری که تمام قسمتها و خطوط درهم و رنگهای مختلفش را میبینید، خودتان را بررسی کنید.
برای اینکه بتوانید تبدیل به آن کسی که میخواهید، شوید، ابتدا باید خود فعلیتان را به وضوح ببینید. برای مثال فرض کنید میخواهید از آدم خجالتی فعلی تبدیل به یک فرد با اعتماد به نفس شوید.
رفتارها و حتی حالت بدنیتان را در زمان خجالت ببینید و حالا فرد با اعتماد به نفسی که دوست دارید شبیه او باشید در نظرتان بیاورید. چه تغییراتی باید در شما پدید بیاید؟ آنها را روی کاغذ بیاورید.
عادات خود را تغییر دهید
اگر کارهایی را که تا به حال انجام میدادید، ادامه دهید، همان نتیجه فعلی را میگیرید. بنابراین در این مرحله بایستی عادتها و قدمهایی که برای ایجاد ویژگی یا نگرش موردنظرتان لازم است، پیدا کنید. نگران نباشید.
راه غلبه بر وسوسههایی که مانع شما برای انجام این قدمها میشود، همان قدرت ارادهای است که در کتاب ریز عادت ها به آن اشاره شده است.
این کتاب به شما یاد میدهد که چگونه قدرت اراده، حتی از انگیزه هم قویتر است و شما چگونه با تمرین و ممارست، میتوانید باعث به وجود آمدن تغییرات مثبت در زندگی خود شوید. بنابراین کافیست اولین قدم را بردارید. البته گاهی قدرت اراده هم در برابر تغییرات کم میآورد.
راهکار کاربردی و طلایی برای حفظ این اراده را میتوانید در کتاب ریز عادت ها بخوانید.
خود را به چالش بکشید و به خودتان جایزه دهید
مسلماً همه تغییر کردنها چندان لذت بخش و انگیزه دهنده نیستند که ما را پایبند نگه دارند. مثلا اگر قرار باشد ۲۰ کیلو اضافه وزنتان را با رژیم غذایی صحیح، کم کنید؛ در حالی که تا به حال کمتر از ۱۰ وعده غذایی چرب و حجیم، در طول روز نخوردهاید، مسلما اذیت خواهید شد.
در این مواقع که پایبند بودن به عادتهای مسیر تغییر، سخت میشود، میتوانیم یکی از راهکارهایی را که کتاب عادت های اتمی گفته است، پیش بگیریم. یعنی عادتهایمان را آنقدر جذاب کنیم که به انجام آن مشتاق شویم. اینگونه در بدنمان دوپامین ترشح میشود و احتمال پایبندیمان به آن عادت بیشتر است.
در این مورد اگر بناست وعدههای غذاییتان را از ۱۰ وعده چرب به ۵ وعده متعادل برسانید، در آن بازه زمانی که دلتان هوس غذای چرب و چیلی کرد، خودتان را با تماشای سریال مورد علاقهتان سرگرم کنید و به جایش سبزیجات میل کنید. ( البته صرفا مثال است.)
با این روش میبینید بعد از مدتی کارهای ناخوشایند که برای ایجاد تغییر باید انجام دهید، برایتان لذت بخش میشود.
بدون برچسب زدن به خودتان، اهداف واقع بینانه انتخاب کنید
از بچگی در گوشمان خواندهاند که تغییر یک شبه امکانپذیر نیست. نمیتوان انتظار داشت که شب بخوابیم و صبح به آدمی با ویژگیهای دیگری تبدیل شویم. خود شما باید در مسیر تغییر به خودتان کمک کنید، تمرین کنید و بدون اینکه به خودتان برچسب بزنید، صبوری کرده و ادامه دهید.
زمانی که ویژگی منفی به خودتان بچسبانید، مثلا بگویید:
«اصلا همینی که هست، من تغییر نمیکنم…؛ هرکاری کنم باز خجالتی و کم روام…؛ من این مدلیام، کاریش نمیشه کرد…!»
ضمیر ناخودآگاه شما باور میکند، شما را در مسیر مطابق با افکارتان قرار میدهد و محدودیت برایتان میسازد. شیوه صحبت کردن با خودتان را دست کم نگیرید. باید ضمیر ناخودآگاهتان را در راستای اتفاقاتی که قصد خلق آن را دارید، پیش ببرید. سیر تا پیاز عملکرد و قدرت ضمیر ناخودآگاه را در در اینجا برایتان گفتهایم.
ذهنیتتان را به دست بگیرید
اگر تصورتان این است که هر کاری تنها یک حکم قطعی دارد، هماکنون ذهنیتتان را تغییر دهید. هیچ چیز قطعی و پایداری در این دنیا وجود ندارد. زمانی که بتوانید دنیا را متفاوت از آن چیزی که تا به امروز دیدهاید نگاه کنید، بهتر میتوانید از پس تضادهای زندگی برآمده و مانعها را پشت سر بگذارید. کنترل ذهنتان را به دست بگیرید و از باورهای کلیشهای بیرون بیایید.
باورهایی همچون «دختر خوب، دختریه که…، زنها ذاتا ضعیف هستند…، مرد که گریه نمیکنه و…» اینها صرفا باورهای محدود کننده ذهن هستند.
باور به رشد و تغییر کردن به طرز فکر ما بستگی دارد. نویسنده کتاب طرز فکر میگوید که چطور میتوانیم با داشتن طرز فکر مبتنی بر رشد، غیر ممکنها را ممکن سازیم و قدم به قدم ماهیچههای مغزمان را نیز در مسیر تغییرمان آموزش دهیم.
دقیقا مانند مایکل جردن که دائما در حال بهبود بخشیدن استعداد و تواناییهایش بود. این خلاصه کتاب شما را با حصار طرز فکرتان آشنا میکند و مسیر آزادی از آن را نشانتان میدهد.
افکار منفیتان را شناسایی کنید
دنیای واقعی فراتر از فیلمهای شاد دیزنی لند است و نمیتوانیم ذهنمان را تنها به افکار مثبت معطوف کنیم. بهترین راه این است که جلوی رفتارهای ناخودآگاهمان را بگیریم، افکار منفیمان را شناسایی کنیم و نگذاریم در مسیر تغییر کردن ما را در دنیای بیانتهای خود فرو ببرند.
به قول مارکوس اورلیوس در کتاب پاکسازی ذهن، یک زندگی شاد برای آنکه ساخته شود، به چیز زیادی نیاز ندارد، تمام چیزی که لازم است، در درون ماست. اینکه چطور جلوی این افکار منفی را بگیریم و یا حداقل با آنها کنار بیاییم و رهایشان کنیم، موردی است که در این کتاب به خوبی بررسی شده است.
پیشنهاد میکنیم خلاصه کاربردی آن را در بوکاپو بخوانید.
از تغییر نترس!
همه این موارد را گفتیم تا برسیم به اینکه تنها دانستن آن کافی نیست. عملی کردن آن شرط است. گاهی هم هیچ دست معجزهبخش یا نیروی بیرونی وجود ندارد که شما را به سمت تغییرتان هدایت کند.
لزوماً نیازی نیست عزمتان را برای تغییر کردن جزم کنید، اگر تصمیم به انجام کاری گرفتید که نیاز به تغییر در ویژگیهای شخصیتی یا رفتاریتان دارد، ریسک کنید. دل به دریا بزنید و از فرصتها استفاده کنید. از این بابت، شاید نیاز باشد انقدر از درون قوی شوید که هر زمان نیاز به تغییر بود، با آغوش باز بپذیرید.
پیشنهاد مطالعه: چگونه انگیزش درونی کنترل رفتارهای ما را به دست میگیرد؟سخن آخر
تغییر کردن گاهی همچون سرسره رنگی دوران بچگیمان ما را با خوشی به مرحله بعد میرساند و گاهی هم ترسناک و دلهره آور میشود. همه ما برای رشد کردن در زندگی نیاز به تغییر داریم؛ گاهی این تغییر شیرین و شادیبخش است و گاهی وادارمان میکند با پشت سر گذاشتن لحظات سخت زندگی قویتر پیش رویم.
حال، نوبت شماست؛ شما برایمان از تجربهتان در این زمینه بنویسید. مشتاقانه منتظر نظراتتان هستیم.
تغییر کردن همان دست نجاتی است که میتواند کمکمان کند تا در هر قسمتی از زندگی، به دنبال تجربهای که رقم میزنیم، رشد کنیم و جلو رویم. طعم آن گاهی شیرین و لذتبخش است و گاهی به دنبال اجبار، ترسناک و دلهرهآور میشود، اما در نهایت ما را قویتر میکند.
اولین گام تغییر کردن این است که خودمان را با تمام ویژگیها و صفاتمان بشناسیم. سپس بر اساس ویژگی یا تغییری که میخواهیم رقم بزنیم، عادات رسیدن به آن را پیدا کنیم، در نهایت بدون برچسب زدن به خودمان، تمرین کنیم تا تغییر اتفاق بیفتد.
تغییر فرایند یک شبه و ناگهانی نیست. نیاز به پایداری و تمرین دارد، در این مسیر ممکن است بارها با چالشهای مختلفی روبرو شویم که ما را ناامید و بیانگیزه کند، اما پایداری، اراده و قدرت ذهن ما، میتواند به کمکمان بیاید تا مسیر تغییر کردن را ادامه دهیم.
عالی بود
سرگردانی فکرهای پوچ آدم به جایی نمی رساند؟