ماکیاولیسم

ماکیاولیسم؛ رهنمودی برای گنگسترها یا واقع گرایی در سیاست؟

ماکیاولیسم (Machiavellianism) نامی است برای مجموعه اندیشه‌های متفاوت و ساختارشکنانه فیلسوفی ایتالیایی در عهد رنسانس که به واسطه همین افکار و عقاید، معلم اهریمنی، آموزگار شرارت و فیلسوف شیطانی لقب گرفت.

نیکولو ماکیاولی کسی است که باورها و تفکراتش در حوزه سیاست، چهره سیاسی اروپا را تغییر داد و نقطه عطفی در فلسفه سیاست شد؛ باورهایی که امروزه به نام ماکیاولیسم شناخته می‌شوند و از سیاست‌های کثیف، حکومت‌های فاسد، قدرت‌طلبی و زورگویی حمایت می‌کنند.

در این مقاله از مجله بوکاپو می‌خواهیم با نیکولو ماکیاولی، سرگذشت و آراء و عقایدش همراه شویم و از ماکیاولیسم، ایده‌ها و اصول پایه‌ای آن بیشتر بدانیم. با ما همراه باشید.

نیکولو ماکیاولی کیست؟

نیکولو ماکیاولی در عرصه سیاست جهان به عنوان چهره‌ای بدنام، مورد مذمت، قدرت‌طلب و قدرت‌دوست و طرفدار رذایل اخلاقی پادشاهان و حاکمان شناخته شده است.

اما این فیلسوف منفور، که بود و چه کرد؟ چرا و چگونه به این درجه بدنامی و شهرت رسید؟! برای اینکه بتوانیم آراء و نظرات این شخصیت عجیب، به ویژه ماکیاولیسم را بهتر بشناسیم، بد نیست نگاهی به زندگی و زمانه او، تحولات تاریخی و اجتماعی زیست او بیندازیم.

نیکولو ماکیاولی در سال ۱۴۶۹ در فلورانس ایتالیا چشم به جهان گشود. پدرش اگرچه متعلق به خانواده‌ای اشرافی بود ولی آه در بساط نداشت و همواره مقروض بود.

نیکولو ماکیاولی فیلسوف ایتالیایی و پایه گذار مکتب ماکیاولیسم.

با وجود وضعیت مالی نامناسب، پدر نیکولو به وضع تحصیل فرزندانش توجه ویژه‌ای داشت و برای آن هزینه می‌کرد. در نتیجه اهمیتی که پدرش برای تحصیل فرزندانش قائل بود، ماکیاولی جوان موفق شد به ریاست دیوان دوم و عضویت یک شورای ده نفره که در آن درباره سیاست‌های خارجی جمهوری فلورانس تصمیم‌گیری می‌شد، انتخاب شود.

او با تلاش و کوششی که از خود نشان داد توانست مدارج ترقی را طی کند. به عنوان سفیر و دیپلمات به دربار فرانسه فرستاده شد و در کنار این وظایف، به سازماندهی نیروی نظامی فلورانس پرداخت.

ماکیاولی پنج ماه در فرانسه اقامت کرد و در این کشور ملتی قدرتمند را شناخت که در سایه یک فرمانروایی با سنت‌های‌ کهن و نهادهای سیاسی پابرجا زندگی می‌کنند.

برافتادن جمهوری و زوال ماکیاولی

اما دوران رشد و ترقی ماکیاولی و نیز دوران خوش جمهوری فلورانس دیری نپایید و خاندان مدیچی (Medici) در فلورانس به سلطنت رسیدند و حکومت جمهوری برافتاد.

ماکیاولی به جرم همکاری در حکومت جمهوری، سمت‌های خود را از دست داد و از ورود به کاخ فرمانروایی منع شد. پس از چندی به جرم اقدام علیه حکومت و توطئه برای براندازی سلطنت خاندان مدیچی دستگیر و زندانی شد.

ظهور و سقوط حکومت‌ها امر جدیدی نیست. دارون عجم‌اوغلو نویسنده و اقتصاددانی است که درباره تغییرات مهم جهانی، انقلاب‌ها، سرنگونی‌ها و ظهور و سقوط حکومت‌ها آثار مهمی مانند چرا ملت‌ها شکست می‌خورند و نیز دالان باریک را به چاپ رسانده است.

دارون عجم اوغلو: اقتصاددانی که از دموکراسی و آزادی می گوید پیشنهاد مطالعه: دارون عجم اوغلو: اقتصاددانی که از دموکراسی و آزادی می گوید

به حکایت زندگی ماکیاولی برگردیم. پس از مدتی تحمل زندان و شکنجه بسیار، بی‌گناهی‌اش اثبات شد، اما هم‌چنان در فهرست مظنونان قرار داشت و از همه بدتر اینکه ماکیاولی دیگر تهی‌دست شده بود.

بنابراین به ملک پدری‌اش در روستایی نزدیک فلورانس پناه برد و در این دوران بود که فرصتی برای به رشته تحریر درآوردن افکار و نظراتش پیدا کرد. او در کمتر از شش ماه، یک اثر به نام گفتارها و اثر بسیار مهم خود را که باعث و بانی همه این بدنامی‌ها بود، یعنی شهریار را تألیف کرد.

او شهریار را به لورنزو مدیچی که در آن زمان فرمانروای فلورانس بود، تقدیم کرد و امید داشت که با این کار توجه فرمانروا را جلب نماید و دوباره شغلی پیدا کند اما امیدش ناامید شد.

در نهایت ماکیاولی تا آخر عمرش، حتی بعد از سقوط فرمانروایی خاندان مدیچی، دیگر نتوانست ارج و قرب گذشته خود را بازیابد و بعد از تحمل رنج بیماری در سال ۱۵۲۷ درگذشت.

ماکیاولیسم به چه معناست؟

اصطلاح ماکیاولیسم را اولین بار فرانسوی‌ها که از ظلم و ستم کاترین مدیچی به ستوه آمده بودند، بر سر زبان‌ها انداختند. کاترین مدیچی یکی از اشراف‌زادگان خاندان مدیچی در فلورانس بود که با هنری دوم پادشاه فرانسه ازدواج کرد و به مدت ۱۲ سال به عنوان ملکه همسر و سپس به عنوان ملکه مادر در سلطنت فرانسه نقش داشت.

کاترین مدیچی در سلطنت نفوذ ویژه‌ای داشت و به ویژه در دوران حکمرانی پسرانش بر فرانسه کاملاً زمام امور را در دست گرفته بود. او در تمام تصمیم‌گیری‌ها دخالت می‌کرد و در کشتار سن بارتلمی، بزرگترین کشتار مذهبی تاریخ اروپا، نقش بسیار پررنگی داشت.

با همه این اقدامات شرورانه، نفرت فرانسویان از این زن و خاندان مدیچی چندان عجیب نیست. آنها که در این دوران از هر پدیده ایتالیایی به تنگ آمده بودند، ماکیاولیسم را به عنوان توهین و ناسزا رواج دادند.

در میان اصطلاحات سیاسی کمتر واژه‌ای به اندازه ماکیاولیسم، بدنام است. پس از این ابداع فرانسویان، ماکیاولیسم به هر آنچه که معنای فریبکاری، پایبند نبودن به اصول اخلاقی در زندگی سیاسی، ریاکاری و نیرنگ‌بازی بدهد اطلاق شد.

ماکیاولیسم به معنای مجاز دانستن هر عمل غیراخلاقی برای حفظ قدرت است

پایه و اساس شکل‌گیری اصطلاح ماکیاولیسم، همان رهنمودهایی است که ماکیاولی در کتاب شهریار به جویندگان قدرت و پادشاهان می‌دهد. شهریار در سال ۱۵۱۳ نوشته شد اما پس از مرگ ماکیاولی انتشار یافت. این کتاب کم‌حجم و مختصر در زمانی کوتاه به زبان‌های گوناگون ترجمه شد و در سرتاسر اروپا شهرت یافت.

شهریار، کتاب مقدس ماکیاولیسم

ماکیاولی در شهریار به مقوله قدرت و سازوکارهای حفظ آن می‌پردازد و معتقد است «هدف، وسیله را توجیه می‌کند». او نیرنگ و فریب را بازی قدرت، ضروری و ناگزیر می‌داند.

این کتاب نظرات متناقضی را برانگیخت و این جدال و تناقص تا به امروز نیز ادامه داشته است. برای مثال فرانسیس بیکن، فیلسوف و سیاستمدار انگلیسی، می‌گوید «ما به کسانی مانند ماکیاولی مدیونیم که در جهان سیاست و رهبران آن را طوری که واقعاً هستند به ما نشان می‌دهند، نه آن طوری که باید باشند.»

می‌خواهیم بدانیم نظر شما چیست. خلاصه این کتاب را در بوکاپو بخوانید و در بخش نظرات، به ما بگویید چه برداشتی از آن داشتید.

خلاصه کتاب شهریار
ماکیاولیسم؛ آیا هدف وسیله را توجیه می‌کند؟
نیکولو ماکیاولی
در ۲۸ دقیقه مطالعه کنید
مشاهده کتاب شهریار

ماکیاولیسم می‌گوید زمامدار اگر بخواهد باقی بماند و موفق باشد نباید از شرارت و اعمال خشونت‌آمیز بترسد. زیرا بدون شرارت، حفظ دولت ممکن نیست.

حکومت برای نیل به قدرت، ازدیاد و حفظ و بقای آن مجاز است به هر عملی از قبیل کشتار، خیانت، ترور، تقلب و … دست بزند و هرگونه شیوه‌ای حتی منافی اخلاق و شرف و عدالت را برای رسیدن به هدفش روا می‌دارد.

این مکتب بر این باور است که سیاستمداران باید کاملاً واقع‌بین و مادی و جدی باشند. آنگونه سخت‌گیر باشند که اگر تکالیف دینی، اخلاقی و احساسات سد راه آنان شود؛ از آنها صرف‌نظر کرده و هدفی جز رسیدن به مقصود نداشته باشند.

بنابراین مشخص است که چرا شهریار اثری بدنام بود و نویسنده‌اش را نیز فردی شیطانی جلوه داد. ماکیاولی در این کتاب هرآنچه در توان داشت،در توجیه همه اعمال غیراخلاقی و غیرانسانی پادشاهان کوشید و سعی کرد با توسل به هر شیوه‌ای استبداد و استثمار را مشروع و معقول جلوه دهد.

اصول ماکیاولیسم چه هستند؟

در این بخش به اصول ده‌گانه ماکیاولیسم که از پند و اندرزهای کتاب شهریار منشأ گرفته‌اند می‌پردازیم.

  • همیشه به دنبال سود خود باش

ماکیاولیسم معتقد است که آدم‌ها هر کدامشان به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن برای رسیدن به مقاصدشان خودشان گام برمی‌دارند و هیچ‌یک نفع دیگری را در نظر نمی‌گیرد. بنابراین اقویا باید بر قدرت خود پافشاری کرده و قوانینی وضع کنند که حقوق آنان را در برابر ضعفا تضمین کند.

  • کسی را جز خود محترم نشمار

ماکیاولی می‌گوید کسی که باعث بزرگ و محترم شدن دیگران شود، خودش نادیده گرفته می‌شود. بنابراین هیچ کس به جز پادشاه نباید از محبوبیت عمومی برخوردار شود.

  • بدی کن اما طوری وانمود کن که نیکی می‌کنی

ماکیاولیسم از ریاکاری نیز رویگردان نیست و چه بسا آن را تحسین می‌کند. ماکیاولی به شهریاران اندرز می‌دهد که از صاف و صادق بودن بپرهیزند. هیچ لزومی ندارد یک شهریار به همه صفات نیک از جمله صداقت، پاکدامنی، پایبندی به مذهب، ادب و… آراسته باشد اما باید بتواند خود را چنین جلوه دهد که انگار تمام آنها را در خود دارد.

داشتن این صفات برای شهریار باعث زیان است اما اگر به مردم نشان دهد که آنها را دارد، خوب و مفید است.

  • حریص باش

از دیگر نصایح ماکیاولی این است که شاه باید به امیال و آرزوهای خویش توجه کند و هر آنچه می‌خواهد و می‌تواند تصاحب کند.

  • خسیس باش

شهریار نباید گشاده‌دست باشد و برای رعایایش بیش‌از اندازه خرج کند. چرا که دارایی‌های خود را از دست می‌دهد و به تباهی کشیده می‌شود.

  • در رفتار با مردم به زور متوسل شو

مردم در رفتار خود در برابر کسانی که خود را مهربان و محبوب نشان می‌دهند، چندان نکته‌بین و دقیق نیستند اما اگر کسی خود را ترسناک جلوه دهد، در رفتار خود با او بیشتر دقت می‌کنند. زیرا رشته‌های محبت چندان محکم و پایدار نیستند.

ماکیاولیسم می گوید پادشاه در رفتار با مردم باید به زور متوسل شود

  • خشن و درنده‌خو باش

یکی دیگر از احکام شگفت ماکیاولیسم این است که یک شهریار عاقل نباید از اینکه او را ستمگر و ظالم بشناسند، نگران باشد. به ویژه زمانی که با توسل به ستم و خشونت می‌تواند ملت خود را متحد و مطیع نگه دارد.

  • روباه‌صفت و فریبکار باش

اگر تمام مردم خوب بودند، چنین پندی درست نبود. اما از آن جایی که بیشتر مردم از شرافت دور هستند و به وعده خود نسبت به شهریار پایبند نیستند؛ بنابراین لزومی ندارد که شهریار بر سر قول خود نسبت به آنها ایستادگی کند.

  • دشمنانت را بکش و اگر لازم بود دوستانت را هم

هیچ پیوندی از حفظ حکومت بالاتر نیست.

  • از جنگ و سازمان‌دهی ارتش غافل نشو

شهریار نباید هیچ اندیشه‌ای جز بررسی و مطالعه جنگ‌ها و قواعد حاکم بر آنها داشته باشد. این تنها هنری است که فقط به شهریاران یا کسانی که رویای شهریاری در سر می‌پرورانند، تعلق دارد.

حکومتی که تمام اصول بالا را اجرا کند، شباهت زیادی به حکومت دیکتاتوری اقیانوسیه در دنیای وحشتناک رمان ۱۹۸۴ پیدا خواهد کرد. خلاصه این کتاب را در بوکاپو بخوانید.

خلاصه کتاب ۱۹۸۴
مرثیه‌ای برای مرگ انسانیت
جورج اورول
در ۲۳ دقیقه مطالعه کنید
مشاهده کتاب ۱۹۸۴

سخن آخر

ماکیاولیسم به مجموعه‌ای از باورها و اعتقادات سیاسی گفته می‌شود که برآمده از آثار و نظرات نیکولو ماکیاولی، فیلسوف و سیاستمدار ایتالیایی هستند. این مکتب در سیاست جایی برای اصول اخلاقی باقی نمی‌گذارد و معتقد است پادشاهان برای حفظ قدرت و مملکت مجاز به انجام هر عملی هستند.

شما چطور؟ با او و عقایدش موافقید یا مخالف؟ اگر به دنیای پیچیده و جذاب سیاست و حکومت علاقه دارید، مجموعه ۱۰ خلاصه‌کتاب برای آگاهی سیاسی بیشتر برای شما است. دسته‌بندی جامعه‌شناسی و فرهنگ و نیز خلاصه‌کتاب‌های تاریخی بوکاپو نیز برای شما جالب توجه خواهد بود.

سوالات متداول
ماکیاولیسم به چه معناست؟

ماکیاولیسم مکتبی فلسفی- سیاسی است که براساس اندیشه‌های نیکولو ماکیاولی و کتاب شهریار او شکل گرفته است. ماکیاولی از رذایل اخلاقی و اعمال غیرانسانی در راستای حفظ قدرت پادشاهان حمایت می‌کرد و سیاست را از اخلاق جدا کرد.

جمله معروف ماکیاولی چیست؟

ماکیاولی را می‌توان بنیان‌گذار جمله معروف «هدف وسیله را توجیه می‌کند» به ویژه در عرصه سیاست دانست. او معتقد بود توسل به هر عملی برای حفظ قدرت، مجاز است.

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *