تعریف مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک چیست و چه مزایایی دارد؟

هر کسب‌وکار موفقی با استفاده از مدیریت استراتژیک (Strategic management) یک نقشه راه برای خود درست کرده و می‌داند که در آینده قرار است به کجا برسد. تنظیم یک برنامه با اهداف معین و برنامه زمانی مشخص، باید قبل از شروع یک کسب‌وکار انجام شود.

اختصاص زمانی به شکل مداوم برای بررسی عملکرد گذشته سازمان و پیش‌بینی آن در آینده، یک نقشه راه در اختیار مدیران قرار می‌دهد. بدون داشتن برنامه‌ریزی استراتژیک که در آن وضعیت فعلی کسب‌وکار و جایی که قرار است به آن برسید مشخص شده باشد، اکثر کسب‌وکارها با شکست مواجه می‌شوند.

این برنامه به شما این امکان را می‌دهد تا ببینید چه مواردی مهم بوده و چگونه باید به آن‌ها دست پیدا کنید؛ همچنین تله‌هایی را که در مسیر پیش روی شما وجود دارد مشخص می‌کند. در این مقاله از مجله بوکاپو، به بررسی مدیریت استراتژیک و ابعاد مختلف آن پرداخته‌ایم.

مدیریت استراتژیک چیست؟

مدیریت استراتژیک عبارت است از برنامه‌ریزی، نظارت، تجزیه‌وتحلیل و ارزیابی مستمر تمامی مواردی که یک سازمان برای دستیابی به اهداف و مقاصد خود به آن‌ها نیاز دارد.

درواقع تعریف مدیریت استراتژیک عبارت است از مدیریت منابع یک سازمان به منظور رسیدن به اهداف مطلوب. تغییرات در محیط کسب‌وکار شرایطی را ایجاب می‌کنند که شرکت‌ها همواره باید استراتژی‌های خود را ارزیابی کنند.

برای آشنایی بیشتر بااهمیت داشتن استراتژی، مطالعه مقاله استراتژی چیست از مجله بوکاپو به شما توصیه می‌شود.

مدیریت استراتژیک چیست؟

فرآیند مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک فراتر از دنبال کردن صرف یک سری قوانین و رویکردی فلسفی به کسب‌وکار است. مدیران ارشد ابتدا باید تفکر استراتژیک داشته و سپس این تفکر را در یک روند پیاده‌سازی کنند.

زمانی که همه افراد درگیر، کسب‌وکار استراتژی را فهمیده باشند، این استراتژی به بهترین شکل ممکن پیاده‌سازی خواهد شد.

کتاب استراتژی خوب استراتژی بد در زمینه طراحی و تدوین استراتژی به شما کمک می‌کند. اما به طور کلی فرآیند مدیریت استراتژیک شامل ۵ مرحله می‌شود:

۱. هدف‌گذاری

مقصود از هدف‌گذاری این است که چشم‌انداز کسب‌وکار را تعیین کنید. در این مرحله باید ۳ مسئله را شناسایی کنید:

  • ابتدا، اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت را شناسایی کنید
  • در مرحله بعد، اقداماتی را که برای رسیدن به اهداف نیاز دارید مشخص کنید
  • درنهایت با توجه به نیروی کار سازمان، فرآیند را درونی‌سازی کرده و به هرکدام از نیروها وظیفه‌ای که احساس می‌کنید در آن موفق عمل خواهند کرد، محول کنید

در طول این فرآیند بررسی کنید که اهداف به صورت دقیق و واقع‌بینانه در نظر گرفته شده و با ارزش‌ها و چشم‌انداز سازمان شما هم‌خوانی داشته باشند. معمولاً اولین قدم در این مسیر این است که تلاش کنید این اهداف و خواسته‌ها برای همه کارکنان تبیین شوند.

۲. تجزیه و تحلیل

تجزیه و تحلیل یک مرحله کلیدی است. چراکه اطلاعاتی که در این مرحله به دست می‌آیند باعث شکل‌گیری قدم‌های بعدی شما می‌شوند. در این مرحله به جمع‌آوری اطلاعاتی که به دستیابی شما به اهدافتان کمک می‌کند اقدام کنید.

تمرکز تحلیل استراتژیک باید بر درک نیازهای کسب‌وکار و شناسایی ابتکاراتی باشد که به رشد کسب‌وکار کمک می‌کنند. هر مشکل داخلی یا خارجی را که ممکن است بر اهداف و خواسته‌های شما اثر بگذارند بررسی کنید.

فرآیند مدیریت استراتژیک

۳. تدوین استراتژی

اولین مرحله در تدوین استراتژی، مرور اطلاعاتی است که از تجزیه و تحلیل به دست آمده است. تعیین کنید که کسب‌وکار شما چه منابعی دارد که می‌تواند در رسیدن به اهدافتان به شما کمک کند.

حوزه‌هایی را که نیاز است تا از منابع بیرونی استفاده کنند تعیین کنید. مشکلاتی که جلوی موفقیت سازمان را می‌گیرند از نظر اهمیت باید مرتب شوند. زمانی که این کار انجام شد، شروع به تدوین استراتژی کنید.

۴. اجرای استراتژی

اجرای موفقیت‌آمیز استراتژی برای موفقیت سازمان امری ضروری است. اگر که استراتژی کلی با ساختار فعلی کسب‌وکار همخوانی نداشت، باید یک ساختار جدید در ابتدای این مرحله آغاز شود.

همه افراد در سازمان باید نسبت به وظایف، مسئولیت‌های خود و این که این وظایف چگونه باعث رسیدن سازمان به اهدافش می‌شود آگاه باشند. به علاوه کلیه منابع و سرمایه مورد نیاز باید در این مرحله فراهم باشند. به محض اینکه سرمایه تأمین‌شده و کارکنان آماده بودند، برنامه را اجرا کنید.

۵. ارزیابی و کنترل

هر ارزیابی موفقی در محیط کسب‌وکار، با تعیین پارامترهایی که باید سنجیده شود انجام می‌شود. این پارامترها باید میزان دستیابی به اهدافی که در مرحله یک انتخاب کرده‌اید را مشخص کنند. میزان پیشرفت خود را با مقایسه نتایج بدست‌آمده و برنامه‌ای که در نظر گرفتید مشخص کنید.

رصد مشکلات داخلی و خارجی سازمان به شما این امکان را می‌دهد تا به هر تغییر قابل توجهی در محیط کسب‌وکار به شکلی مناسب پاسخ دهید. اگر احساس کردید که استراتژی سازمان را به سمت اهدافش نمی‌برد، فرآیند را از ابتدا آغاز کنید.

از آنجایی که موضوعات داخلی و خارجی کسب‌وکار همواره در حال تغییر و تحول هستند، تمامی اطلاعاتی را که در این مرحله به دست می‌آورید باید برای تدوین استراتژی‌ها در آینده نگه‌دارید.

انواع مدل های مدیریت استراتژیک

این که یک چشم انداز با اهداف بلندمدت در ذهن داشته باشید، ابزاری مفید برای رسیدن به اهداف سازمانی است. در مقاله استراتژی کسب‌ و کار و رشد و موفقیت شرکت‌ ها از مجله بوکاپو، انواع استراتژی‌ها وجود دارد که می‌توانید آن‌ها را مرور کنید.

در هنگام تدوین برنامه‌های سازمان، می‌توانید از این سه مدل برای اتخاذ استراتژی استفاده کنید:

  • مدل تحلیلSWOT

یک مدل خیلی مرسوم برای مدیریت استراتژیک، مدل تحلیل SWOT است. این تحلیل به بررسی نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت‌ها می‌پردازد. این تکنیک در تعیین استراتژی‌های رشد بسیار مفید است.

با سنجش فرصت‌های موجود و برطرف کردن نقاط ضعف، سازمان‌ها می‌توانند از نقاط قوت استفاده کرده و تهدیدها را دور بزنند. با استفاده از این مدل ابتدایی، سازمان‌ها می‌توانند مزیت رقابتی خود را پیدا کرده و گسترش دهند.

  • مدل تحلیل PEST

این مدل از برنامه‌ریزی استراتژیک به شرکت‌ها کمک می‌کند تا در سطح کلان بر اساس ۴ فاکتور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی برنامه‌ریزی کنند.

این ابزار به شما کمک می‌کند تا رشد بازار را تحلیل کرده و با توجه به موقعیت رقبا و مشتریان خود در بازار، برای خود موقعیتی را تعیین کنید.

این ابزار کمک می‌کند تا بر اساس مناطق جغرافیایی، جمعیت‌شناسی، محصولات و خدمات مختلف، برای خود استراتژی تعیین کنید.

  • مدل ۵ نیروی پرتر

بر اساس مدل ۵ نیروی پرتر، ۵ عامل هستند که می‌توانند موقعیت شما در بازار را تحت تأثیر قرار بدهند. این عوامل عبارت‌اند از:

  • رقابت در صنعت
  • ورود تازه‌کارها به بازار
  • قدرت تأمین‌کنندگان
  • قدرت خریداران
  • تهدید جایگزین شدن

این مدل کمک می‌کند تا یک سازمان محیط رقابتی خود را ارزیابی کند. شما می‌توانید بر اساس این ۵ نیرو، استراتژی‌های سازمان خود را تدوین یا به‌روز کنید.

مدیریت استراتژیک منابع انسانی به چه معناست؟

مدیریت استراتژیک منابع انسانی به این معناست که سیاست‌های حوزه منابع انسانی سازمان را با استراتژی‌های کلان آن هم‌راستا کنیم. برای آشنایی بیشتر با این مفهوم می‌توانید کتاب ارتباط منابع انسانی موثر را مطالعه کنید.

خلاصه کتاب ارتباط منابع انسانی موثر
راهنمای گام‌به‌گام برای اجرای موثر برنامه‌های حوزه‌ی منابع انسانی
دبرا کوری
در ۲۸ دقیقه مطالعه کنید
مشاهده کتاب ارتباط منابع انسانی موثر

مدیریت استراتژیک منابع انسانی به ایجاد بستری جامع برای استخدام، آموزش و توسعه نیروها به‌گونه‌ای که با اهداف بلندمدت سازمان همخوانی داشته باشد اشاره دارد.

این برنامه کمک می‌کند تا اطمینان داشته باشیم جنبه‌های مختلف مدیریت منابع انسانی با یکدیگر همخوانی داشته و در راستای ایجاد ارزش‌های مدنظر و کسب اهداف عملکردی هستند.

این برنامه روی مسائل درازمدت، تطبیق منابع با نیازهای آینده و نگرانی‌های کلان در مورد ساختار، کیفیت، فرهنگ، ارزش‌ها و تعهد سازمانی تمرکز دارد. برای پیاده‌سازی مدیریت استراتژیک منابع انسانی در سازمان، باید گام‌های زیر برداشته شوند:

  • اهداف خود را تعیین کنید

در ابتدا باید دپارتمان منابع انسانی اهداف، چشم‌انداز و مأموریت سازمان را به‌خوبی شناسایی کند. این دپارتمان قبل از اینکه به تبیین استراتژی بپردازد، باید کاملاً با اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت سازمان آشنا باشد.

  • ظرفیت‌های موجود منابع انسانی را شناسایی کنید

کارکنان دارایی کلیدی هر سازمانی هستند. دپارتمان منابع انسانی باید با توانایی‌های هر فردی آشنا بوده تا در زمان تخصیص وظایف، کارهایی را به افراد محول کند که با توانمندی‌های آن‌ها هم‌راستا باشد.

 مدیریت استراتژیک منابع انسانی

  • موانع را شناسایی کنید

موانعی را که ممکن است برای پیاده‌سازی برنامه‌ها در سازمان وجود داشته باشند شناسایی کنید. این کار به‌آسانی تهدیدها را شناسایی کرده و امکان بهره‌وری از فرصت‌های موجود را فراهم می‌کند.

  • نیازهای آینده را پیش بینی کنید

با استفاده از اطلاعات مراحل قبلی، به بررسی نیازهای آینده سازمان در حوزه منابع انسانی بپردازید. دو موضوع باید در این مرحله مشخص شود.

یکی تعداد کارکنان مورد نیاز با مهارت‌های مشخص که باید استخدام شوند و تعداد کارکنان فعلی که می‌توانند با مهارت‌هایشان به رسیدن سازمان در اهدافش کمک کنند.

  • ابزارهای لازم برای بهبود بهره‌وری را آماده‌سازی کنید

در این مرحله دپارتمان منابع انسانی با همکاری سایر دپارتمان‌ها باید اطمینان حاصل کند که کلیه کارکنان به ابزارهای لازم برای انجام وظایفشان مجهز بوده و کمبودی در این زمینه وجود ندارد.

  • مدیریت استراتژیک منابع انسانی را پیاده‌سازی کنید

بعد از انجام تجزیه و تحلیل و پیش بینی، نوبت به افزایش تعداد نیروها و توسعه نیروهای فعلی برای اطمینان از رشد سازمان می‌رسد. برای این کار باید اقدامات زیر را انجام داد:

  • استخدام: به دنبال افراد متخصصی بگردید که در مرحله ارزیابی، آن تخصص‌ها را ضروری دانسته‌اید.
  • جذب و مصاحبه: با برگزاری مصاحبه از میزان صلاحیت و تناسب فرد با شغل موردنظر آگاه شوید.
  • پیشنهاد استخدام: به متقاضیان مناسب، پیشنهاد دریافت شغل را بدهید.
  • آموزش و توسعه: پس از جذب، توسعه و آموزش کارکنان به‌منظور افزایش آگاهی آن‌ها از وظایف و صلاحیت های شغلی، امری ضروری است.
  • ارزیابی و تصحیح: باید این دپارتمان زمان‌هایی را برای بازبینی و اصلاح اقدامات صورت گرفته در داخل سازمان در نظر بگیرد.

مدیریت استراتژیک بازاریابی چیست؟

مدیریت استراتژیک در حوزه بازاریابی به معنای مجموعه اقداماتی است که برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت‌های پیرامون سازمان در حوزه بازاریابی انجام می‌شود.

هدف نهایی این برنامه‌ریزی، به دست آوردن یک مزیت رقابتی پایدار در بازار است که باعث رشد فروش می‌شود.

کتاب طراحی ارزش پیشنهادی می‌تواند در این زمینه به شما کمک کند.

خلاصه کتاب طراحی ارزش پیشنهادی
چگونه کالا یا خدماتی که مشتریان می خواهند، ایجاد کنیم
الکساندر اوستروالدر، ایو پیگنیور، گرگ برناردا و آلن اسمیت
در ۲۱ دقیقه مطالعه کنید
مشاهده کتاب طراحی ارزش پیشنهادی

برای ایجاد یک برنامه استراتژیک در حوزه بازاریابی، ۹ مرحله اساسی لازم است:

  • تعیین اهداف بازاریابی
  • تجزیه و تحلیل اقدامات فعلی در حوزه بازاریابی
  • انجام تحقیقات بازار
  • بررسی تحقیقات انجام‌شده
  • شناسایی مخاطبان هدف
  • تعیین بودجه
  • توسعه استراتژی‌های بازاریابی
  • توسعه یک برنامه اجرایی برای استراتژی‌ها
  •  ایجاد یک فرآیند ارزیابی

تعریف مدیریت استراتژیک برند

با به کار بستن استراتژی‌هایی در حوزه برند که اهداف و ارزش‌های سازمان شما را حفظ می‌کند، شما اطمینان می‌یابید که برند به شیوه‌ای که در درازمدت به نفع سازمان شماست، رشد می‌کند.

مدیریت راهبردی برند ترکیبی از روش‌هایی است که به شما کمک می‌کند منحصربه‌فرد بودن و هویت برند خود را در قالب کلمات بیان کنید.

زمانی که شما یک استراتژی برای برند خود به کار ببندید که هم چابک و هم مفید بوده و به شما کمک کند تا به وجهه کلی برندتان ارزش بیشتری اضافه کند، شما یک سرمایه‌گذاری ماندگار روی آینده شرکت خودکرده‌اید.

برای آگاهی بیشتر در مورد نکات برند سازی، می‌توانید کتاب ۲۲  قانون تغییر ناپذیر برندسازی را مطالعه نمایید.

مدیریت استراژیک سازمانی چیست؟

اهمیت مدیریت استراتژیک بر هیچ‌کسی پوشیده نیست. مدیریت استراتژیک در یک سازمان تضمین می‌کند که اهداف تعیین‌شده، مسائل اساسی مشخص‌شده، زمان و دارایی‌های به کار گرفته‌شده، کارهای یکپارچه، شرایط درونی برای دستیابی به اهداف تنظیم شده، نتایج مورد توافق قرار گرفته و سازمان به سمت آن‌ها حرکت کند.

مشاوره مدیریت استراتژیک سازمانی

فرض کنید یک شرکت می‌خواهد به علت صرفه‌جویی در هزینه‌های خود، یکی از کارخانه‌های تولیدی‌اش را تعطیل کند. آن‌ها می‌خواهند بدانند که آیا این کار ارزشش را دارد یا نه.

کدام یک از کارخانه‌های آن‌ها باید تعطیل شوند؟ با این کار چه میزان پول پس‌انداز می‌شود؟ اینجا زمانی است که مشاوره مدیریت وارد کار می‌شود.

یک سؤالی که به ذهن می‌آید این است که چرا خود شرکت‌ها به این سؤالات پاسخ نمی‌دهند؟

مشاوران معمولاً برای تصمیم‌های مهمی که آینده شرکت را تحت تأثیر قرار می‌دهند به کار گرفته می‌شوند. آن‌ها می‌توانند به‌طور کامل زمان خود را صرف یافتن پاسخ سؤالات پیش‌رو کنند.

درحالی‌که مدیران با فعالیت‌های روزانه کسب‌وکار نیز درگیر هستند. همچنین مشاوران معمولاً تخصص و تجربه بالایی در زمینه‌های مورد مشاوره دارند.

 مشاوره مدیریت استراتژیک سازمانی

مهارت‌های فارغ‌التحصیلان رشته مدیریت استراتژیک

کسانی که در رشته مدیریت استراتژیک تحصیل کرده اند می‌توانند در تمامی کسب‌وکارها و صنایع مشغول به کار شده و در روند اتخاذ تصمیمات کلان مشارکت داشته باشند. داشتن استراتژی‌های عالی یک اصل بنیادی در هر سازمانی است.

این به معنای این است که بدانید چگونه سطح بالایی از تفکر انتقادی را در هر موقعیتی اعمال کنید. این کار شما را قادر می‌سازد تا فارغ از اینکه با چه موقعیتی مواجه باشید، منعطف و مقاوم باقی بمانید.

مهارت‌هایی که شما با فارغ‌التحصیلی در رشته مدیریت استراتژیک به دست می‌آورید عبارت‌اند از:

  • مشاوره به شرکت‌ها برای تدوین استراتژی
  • توسعه و ارتقای سیستم‌های پشتیبانی از کسب‌وکار
  • ارائه استراتژی‌هایی برای کاهش هزینه و افزایش درآمد
  • بازبینی و پیاده‌سازی فرآیندهای مدیریتی
  • جمع‌آوری، یکپارچه‌سازی و تحلیل انواع مختلفی از اطلاعات
  • تفکر سیستمی و تصمیم‌گیری
  • بهبود توانمندی‌های ارتباطی
  • توانایی مدیریت پروژه و اولویت‌بندی و مدیریت زمان
  • بررسی، شناسایی و ارائه راه‌حل‌های استراتژیک

رشته مدیریت استراتژیک

تفکر استراتژیک چیست؟

تفکر استراتژیک به زبان ساده یک فرآیند فکری منطقی است که بر تجزیه و تحلیل عوامل و متغیرهای حیاتی که بر موفقیت بلندمدت یک کسب‌وکار، گروه یا فرد تأثیر می‌گذارد، تمرکز دارد.

تفکر استراتژیک شامل پیش‌بینی دقیق و آگاهانه تهدیدها و نقاط ضعف به‌منظور جلوگیری و فرصت‌های برای دنبال کردنشان است.

درنهایت تفکر استراتژیک و تحلیل منجر به ارائه مجموعه‌ای شفاف از اهداف، برنامه‌ها و ایده‌های جدید مورد نیاز برای بقا و شکوفایی در یک محیط رقابتی و دائماً در حال تغییر می‌شود.

این نوع تفکر باید واقعیت‌های اقتصادی، نیروهای بازار و منابع موجود را در نظر بگیرد. تفکر استراتژیک به تحقیق، تفکر تحلیلی، نوآوری، حل مسئله، مهارت‌های ارتباطی و رهبری و قاطعیت نیاز دارد.

زمین رقابت برای هر سازمانی به‌سرعت تغییر می‌کند. روندهای جدید ممکن است هرلحظه ظهور پیدا کرده و نیازمند این هستند که شما از آن‌ها استفاده کنید یا جا بمانید.

کتاب تنها بی پروایان پایدارند به‌خوبی این موضوع را بیان می‌کند. با وارد کردن تفکر استراتژیک در روتین‌های کاری و شخصی‌تان، شما در زمینه پیش‌بینی و استفاده از فرصت‌ها توانمندتر می‌شوید.

تفکر استراتژیک

تفکر استراتژیک در سازمان هم نقش مهمی دارد. در طول فرآیند سالیانه برنامه‌ریزی استراتژیک سازمان، رهبران معمولاً اطلاعات را از داخل و خارج سازمان جمع‌آوری کرده و پس از تجزیه‌وتحلیل به یک استراتژی دست پیدا می‌کنند.

این سند سازمان را برای مدت زمانی مشخص در آینده هدایت می‌کند. سپس رهبران اقداماتی را که سبب تحقق این استراتژی‌ها می‌شوند مشخص کرده و انجام می‌دهند.

کسب‌وکارها همچنین نیاز دارند تا زمانی را در طول سال برای بازبینی استراتژی‌ها مشخص کنند. باید به طور مداوم عملکرد سازمان بررسی شده تا مطمئن شویم به سمت اهداف خود حرکت می‌کنیم.

نتیجه گیری:

مدیریت استراتژیک یکی از مهم‌ترین ارکان مدیریتی هر سازمانی است که موقعیت فعلی و چشم‌انداز کسب‌وکار را تعیین کرده و همچنین به‌عنوان نقشه راه برای سایر ارکان کسب‌وکار ازجمله منابع انسانی، بازاریابی، برند و غیره عمل می‌کند.

برای اعمال مدیریت و تفکر استراتژیک در سازمان روش‌های متعددی وجود داشته که سازمان می‌تواند با استفاده از مشاورین نیز آن‌ها را پیاده سازی کند.

سوالات متداول
مدیریت استراتژیک چیست؟

مدیریت استراتژیک عبارت است از برنامه‌ریزی، نظارت، تجزیه و تحلیل و ارزیابی مستمر تمامی مواردی که یک سازمان برای دستیابی به اهداف و مقاصد خود به آن‌ها نیاز دارد.

مدیریت استراتژیک چه مزایایی دارد؟

آگاهی از نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای پیرامون سازمان و هماهنگی اجزای مختلف سازمان برای حرکت به سمت اهداف بلندمدت شرکت و آمادگی برای مواجهه با تغییرات سریع دنیای کسب‌وکار از مزایای آن است.

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید:

1 دیدگاه برای “مدیریت استراتژیک چیست و چه مزایایی دارد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *