مزیت رقابتی همان برگ برندهای است که کسبوکار شما را از رقبایتان متمایز میکند. تصور کنید صاحب کسبوکاری هستید و رقبای قدرتمندی در آن حوزه دارید که میان مردم شناخته شده هستند؛ اما هیچکدام محصولات خود را به شکل رایگان به مردم نمیرسانند.
در اینجا حملونقل رایگان، میتواند نگاه مردم را به سوی شما بکشاند و آنها را به خرید از شما ترغیب کند.
پس حملونقل رایگان مزیت شما در حوزه کسبوکار خودتان میشود و شما را از رقبایتان متمایز میکند. در کسبوکار چه چیزی بهتر از پیشی گرفتن از رقبا و جذب مشتری بیشتر وجود دارد؟ پاسخ شفاف است؛ هیچ! اگر تمایل دارید با مفهوم مزیت رقابتی به طور کامل آشنا شوید، این مقاله از بوکاپو را از دست ندهید.
مزیت رقابتی چیست؟
مزیت رقابتی (Competitive Advantage) ویژگی خاصی است که باعث برتری کالا یا خدمات یک شرکت تجاری نسبت به سایر رقبای خود میشود. درواقع آن عاملی است که باعث میشود مشتری کسبوکار شما را بر دیگری ترجیح دهد. همانطور که نویسنده کتاب خلق مدل کسب و کار هم اشاره میکند، برای رقابت در بازار جهانی باید کسبوکار خود را از یکنواختی نجات دهید.
این روش کار شما را از یکنواختی نجات داده و سبب رونق آن میشود. در حالی که این اصطلاح معمولا برای مشاغل استفاده میشود، اما برای هر سازمان یا فردی که در یک محیط رقابتی قرار دارد هم میتوان آن را به کار برد. برای مثال، خردهفروشی که پایینتر قیمتها را ارائه میکند، نسبت به سایر خردهفروشانی که قیمتهایشان بالاتر است، مزیت دارد.
با درک و ترویج چنین مزیتی، شرکتها میتوانند سهم بیشتری از بازار را به دست آورند. یک مزیت رقابتی ممکن است ناشی از تجربه کاربر باشد – یعنی محصولی بهتر، مقرون به صرفهتر یا لذتبخشتر- یا ممکن است دارایی ملموس یا نامشهود دیگری باشد، مانند تیم مالکیت معنوی یا تیم خدمات مشتری خوب که سبب برتری یک کسبوکار بر دیگر رقبایش میشود.
مزیت رقابتی پایدار چیست؟
مزیت رقابتی پایدار، مجموعهای از داراییها، ویژگیها یا تواناییهایی است که تقلید آن یا فراتر از آن بودن دشوار است. درواقع یک مزیت قابل تقلید، پس از مدتی در میان همه شرکتها فراگیر شده و دیگر مزیت شرکت شما به حساب نمیآید.
اما اگر بتوانید مزیتی ایجاد کنید که قابل تقلید نبوده و ماندگار باشد، به مزیت رقابتی پایدار دست پیدا کردهاید.
این نوع مزیت زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت به دلیل یک یا چند ویژگی خاص به طور مداوم از رقبای خود بهتر عمل میکند. این نوع مزیت میتواند بیشتر از افزایش موقت محبوبیت دوام بیاورد.
این به معنای ساختن محصولات، خدمات، نام تجاری و شهرتی است که به طور مستمر در طول زمان مشتریان را جذب میکند. مزایای رقابتی پایدار ۲ شاخصه مهم دارند.
۱. برای سازمان شما منحصربهفرد هستند
مزایای رقابتی پایدار، نقاط قوت سازمانی منحصربهفرد شرکت شما هستند. اینها نقاط قوتی هستند که شما را از رقبایتان متمایز میکنند.
در واقع مزیتهای رقابتی پایدار، آن ویژگیهای منحصربهفردی هستند که تنها شما در آن خوب هستید و به طور مشخص در بازار شما ارزشمندند.
۲. برای مشتریان شما ارزشمند هستند
مزیتهای رقابتی، ویژگیها یا نقاط قوتی هستند که برای مشتریان شما مهم هستند. اگر مزیتی که شناسایی کردهاید برای شما ضروری است اما برای مشتریان شما حیاتی نیست، این یک مزیت پایدار نیست.
مزیتهای رقابتی، نقاط قوت یا دلیلی هستند که باعث میشوند مشتریان، شما را به جای رقبا انتخاب کنند؛ پس باید برای مشتری شما دارای ارزش باشد.
همانطور که آدام مورگان در کتاب رقابت با ماهی بزرگ اشاره میکند، یک کسبوکار کوچک و کار استارتاپی نباید از رقابت با رقیبان قدرتمند خود دلسرد شود. بلکه با انجام راهکارهایی میتواند حتی از رقیبان بزرگ خود پیشی بگیرد. یکی از این راهکارهای بلندمدت، مزیت رقابتی پایدار است.
بنچمارک، روشی کاربردی برای اندازهگیری شاخص های مزیت رقابتی
یکی از روشهای شناخته شده برای اندازهگیری شاخصهای مزیتهای رقابتی، بنچمارک کردن است. بنچمارک روشی است که در آن مزایا و معایب رقابتی شما اندازهگیری میشود.
همانطور که داگلاس دابلیو. هوبارد در کتاب چگونه هر چیزی را اندازه بگیریم میگوید، ناتوانی در اندازهگیری چیزهای ناملموس مانند رضایت مشتری یا مزیتهای رقابتی، میتواند سبب تصمیمهای ناخوشایندی شود.
این یک فعالیت برنامهریزی استراتژیک است که شکافهای کسبوکار شما را شناسایی میکند و شما میتوانید موفقیت شرکت خود را در برابر سایر شرکتهای مشابه اندازهگیری کنید.
مزایای بنچمارک کردن عبارتاند از:
- تحلیل رقابتی درست
- نظارت بر عملکرد
- پیشرفت مداوم
- برنامهریزی و هدفگذاری آسانتر
- درک مزایا و معایب کسبوکار
فرآیند بنچمارک شامل ۵ مرحله زیر است.
- برنامهریزی
- جمعآوری اطلاعات
- تجزیه و تحلیل دادهها
- عمل
- نظارت
برای بررسی مزایا و معایب کسبوکار خود باید ۵ مرحله بنچمارک را طی کنید. این کار، به بهبود مزیت و موفقیت شما در کسبوکارتان کمک بزرگی میکند.
کیفیت و مزیت رقابتی، ۲ عنصر جداییناپذیر
قانون کیفیت، یکی از قوانین برند سازی است. کیفیت آنچیزی است که مشتری میخواهد؛ درواقع یک محصول زمانی با کیفیت است که با خواستهها و نیازهای مشتری منطبق باشد.
پس کیفیت، مزیت رقابتی به ارمغان میآورد. کیفیت بخشی کلی نگر از مزایای رقابتی یک سازمان است و بنابراین نقش مشتری به طور فزایندهای در کار با کیفیت محوری شده است.
کیفیت همچنین با استراتژی تجاری، مدیریت و رهبری یک شرکت مرتبط است و به عنوان مسئولیت همه دیده میشود. بهبود کیفیت میتواند منجربه افزایش مزیتهای رقابتی و بهبود عملکرد سازمانی شود.
اگر کسبوکار شما دارای مزیت دیگری مانند هزینه پایین باشد اما کیفیت محصولات راضیکننده نباشد، مشتری پس از مدتی خرید از شما را متوقف میکند و سراغ رقبای شما که کیفیت بالاتری ارائه میدهند میرود.
پس کیفیت خوب به عنوان یک مزیت رقابتی همیشگی در نظر گرفته میشود که میتواند کسبوکار شما را همواره در صدر نگه دارد.
رابطه میان مدیریت استراتژیک و مزیت رقابتی چیست؟
رابطه بین مدیریت استراتژیک و مزیتهای رقابتی، میتواند به موفقیت استثنائی کسبوکار شما کمک کند. درواقع مدیریت استراتژیک، وسیلهای است که به شما کمک میکند تا به هدف خود یعنی به دست آوردن مزایای رقابتی برسید. سپس این مزیت، یک پایگاه مشتری رو به رشد، وفاداری مشتری و نتیجه افزایشی ایجاد میکند.
مدیریت استراتژیک به زبان ساده، فرایند مدیریت یک کسبوکار با هدف تحقق مأموریت، چشمانداز و اهداف آن است. درواقع مدیریت استراتژیک شامل موارد زیر است.
- تعیین هدف
- تجزیهوتحلیل بیرونی و داخلی
- ایجاد استراتژی
- پیادهسازی استراتژیها
- ارزیابی
رابطه بین مدیریت استراتژیک و مزیت رقابتی در این است که استراتژیهای مدیریت شما عواملی هستند که برتری و مزیت شما را نسبت به رقبایتان افزایش میدهند. شما میتوانید از برنامه مدیریت استراتژیک خود برای رسیدن به مزیتهای رقابتی خود استفاده کنید.
به عنوان مثال، رویکرد مدیریت استراتژیک اپل که پرورش یک برند ارزشمند و سرمایهگذاری هنگفت در تحقیق و توسعه بوده، منجربه مزیت رقابتی قابل توجه اپل در بازار شده است.
اگر تمایل دارید یک مدیر اثربخش باشید و کسبوکار خود را با مدیریت استراتژیک به سوی دستیابی به اهداف ببرید، خلاصه کتاب مدیر اثربخش را در بوکاپو از دست ندهید.
مثال برای مزیت رقابتی (بررسی مزایای رقابتی شرکت اپل و کاله)
نیر ایال در کتاب قلاب به بررسی این موضوع که چگونه شرکتهای بزرگ مشتریان خود را به محصولاتشان وفادار میکنند پرداخته است. شرکتی که نسبت به رقبای خود مزیتهایی داشته باشد، قطعا مشتریان بیشتر و وفادارتری هم خواهد داشت. در این بخش قصد داریم ۲ مثال از مزایای رقابتی شرکتهای بزرگ در جهان و ایران برای شما بزنیم.
مزیت رقابتی شرکت اپل
اپل دارای یک نام تجاری قوی و طراحی بصری متمایز است. این شرکت مدتها است که با طراحی خلاقانه خود تاثیر متمایزی بر طرفداران و رقبایش گذاشته است.
در واقع اکثر رقبای آن، محصولاتی را طراحی و عرضه میکنند که تقریبا مشابه طراحیهای اپل است. یکی دیگر از مزیتهای اپل نسبت به رقبا، سیستم عامل محصولات این شرکت است.
در صنعتی که مملو از فناوری تمایز نیافته بود، اپل توانست تمایز منحصربهفردی ایجاد کند. سیستم عامل ios که توسط اپل ارائه شده، یک سیستم عامل متمایز و منحصربهفرد است.
در حالی که این صنعت از گوشیهای اندرویدی گوگل اشباع شده بود، ios توانست با تمایز خود، به مزیت رقابتی مهم اپل تبدیل شود.
مزیت رقابتی شرکت کاله
شرکت کاله یکی از بزرگترین شرکتهای لبنی ایران است که توانسته جای خود را در سبد کالایی مردم ایران به خوبی باز کند. این شرکت در طی سالهای فعالیت خود، مزیتهای زیادی را نسبت به رقبایش به وجود آورده است، اما ۳ شاخصهای که باعث شدهاند شرکت کاله بیشتر بر زبانها باشد و درواقع مزایای رقابتی این شرکت محسوب میشوند عبارتاند از: نوآوری، تنوع و کیفیت.
همانطور که قبلا هم گفتیم کیفیت مهمترین چیزی است که مشتری از محصول یا خدمات شما انتظار دارد. در محصولات کاله این انتظار مشتری به خوبی برطرف میشود. علاوهبر آن، نوآوری و تنوع هم سبب تحریک مشتری به خرید میشود و همه اینها سبب میشود این شرکت نسبت به سایر رقبایش، از مزایای رقابتی خوبی برخوردار باشد.
بررسی کامل انواع مزیت رقابتی پورتر
جی بائر در کتاب بازاریابی مشتری محور اشاره میکند که جذب مشتری و فروش بیستر، نیازمند یک استراتژی هوشمندانه است.
استراتژی پورتر در این زمینه میتواند همان استراتژی هوشمندانهای باشد که به شما برتری میدهد.
مایکل پورتر، در کتاب خود با عنوان «مزیت رقابتی: ایجاد و پایداری عملکرد برتر»، ۴ استراتژی عمومی را که به کسب مزایای رقابتی کمک میکنند مطرح کرده است. این استراتژیها عبارتاند از:
استراتژی رهبری هزینه
استراتژی رهبری هزینه زمانی اتفاق میافتد که یک کسبوکار بر کاهش هزینه برای ارائه محصولات یا خدمات به مشتری، تمرکز میکند. با استفاده از این استراتژی، شما سود بیشتری خواهید داشت و میتوانید ارزش سهامداران را اضافه کنید یا در بخشهای دیگر کسبوکار، سرمایهگذاری کنید. رهبری هزینه، یک استراتژی بلندمدت است و نباید تمرکز روی آن را متوقف کنید. برای انتخاب این نوع استراتژی باید موارد زیر را مرور کنید.
- تامینکنندگان فعلی شما و هزینههای آنها
- فناوری و نوآوریهایی که میتوانند فرایندهای شما را کاهش دهند
- سرعت و کارایی فرایند
- هزینه افراد شما و پیشرفت آنها
- مهارتهای تیم مدیریت شما
هنگامیکه استراتژی رهبری هزینه به درستی انجام شود، مزایای زیر را به همراه خواهد داشت.
- با حفظ هزینه فعلی، حاشیه سود خود را افزایش میدهید.
- مقاومت در برابر افزایش قیمت هنگامی که رقبایتان مجبور به این کار هستند.
- در کاهش قیمت برای رقابتیتر شدن به شما کمک میکند.
استراتژی تمایز
استراتژی تمایز هنگامی اتفاق میافتد که یک کسبوکار بر تمایز محصولات یا خدمات خود از رقبا تمرکز میکند. این استراتژی دارای طیف گستردهای از تنوع کامل محصول تا ویژگیهای منحصربهفرد در یک محصول اصلی است.
تصور کنید میان گلهای از گاوهای معمولی، یک گاو بنفش وجود دارد؛ شما بیشک محو آن میشوید. تمایز آن گاو نسبت به دیگر گاوها، او را در چشم شما خاص میکند. اگر مشتاقید به طور مفصل درباره تمایز در کسبوکار بدانید، کتاب گاو بنفش را از دست ندهید.
برای متمایز بودن باید فاکتورهای زیر را مرور کنید.
- سبد محصولات یا خدمات فعلی خود
- رقبایتان و مجموعه آنها
- بازخورد مشتری
- منابع فعلی و تلاش برای نوآوری
- هزینه منابع
- هرگونه فعالیت M&A (فرایند تلفیق شرکت و داراییها از طریق انواع مختلف معملات مالی) مشاهده شده در بازار
هنگامیکه استراتژی تمایز به درستی انجام شود، مزایای زیر را برای شما به همراه خواهد داشت.
- میتوانید برای تنوع بخشیدن به درآمد، وارد بازارهای جدید شوید.
- با افزایش فروش یا با برنده شدن در معاملات بیشتر، جریانهای درآمدی موجود را افزایش دهید.
- با اخبار مربوط به ویژگیها یا محصولات میتوانید کانالهای بازاریابی را باز کنید.
- با جلب رضایت مشتری، مشتریان وفادار خود را افزایش میدهید.
استراتژی تمرکز بر هزینه
استراتژی تمرکز بر هزینه، تکاملیافته استراتژی رهبری هزینه است. همانطور که از نام آن پیداست، این استراتژی ۲ جنبه دارد؛ «تمرکز» به زمانی اشاره دارد که یک شرکت روی یک بازار خاص، چه از نظر صنعت یا جغرافیا، تمرکز میکند و در ارائه برای آن صنعت متخصص میشود.
«هزینه» به شرکتی اطلاق میشود که محصول یا خدمات را با هزینه گزافی برای آنها تولید میکند. دقیقا مانند استراتژی رهبری هزینه که درباره آن صحبت کردیم.
این استراتژی تمامی مزایای رهبری هزینه را دارد و در عین حال، گزینههای زیر را هم ارائه میدهد.
- تبدیل شدن به رهبران فکری در یک صنعت
- گشایش شراکت با سایر شرکتها در همان صنعت
- ارائه سطحی از اعتبار به داستان کلی شرکت شما
- تبدیل شدن به تنها ارائهدهنده مورد اعتماد در صنعت و ایجاد مشتری وفادار
استراتژی تمرکز بر تمایز
استراتژی تمرکز بر تمایز، نوع تکاملیافته استراتژی تمایز است. در این استراتژی هم مانند تمرکز بر هزینه، ۲ جنبه وجود دارد که یکی تمرکز بر جنبه تمایز استراتژی و دیگری ورود کسبوکار به یک بازار خاص است.
این استراتژی تمامی مزایای استراتژی تمایز را ارائه میدهد و در عین حال، گزینههای دیگری هم در مزایای خود دارد.
- فروش متقابل بین مشتریان در بازارها
- تغییر بازار یا مشتریان با جایگزینی محصولات
- نوآوری خدمات اضافی برای فروش به عنوان محصولات کمکی
به یاد داشته باشید که تمرکز بر تمایز در یک بازار بالغ دشوار است. قبل از تصمیمگیری در مورد این رویکرد، محصولات رقیب و بازخورد مشتری خود را بررسی کنید.
در کتاب هنر جنگ به این موضوع اشاره میشود که با انجام راهکارهایی میتوان از رقبا پیشی گرفت و موفق شد. استراتژیهای پورتر میتوانند از جمله این راهکارها باشند و شما را از رقبایتان متمایز کنند.
عوامل مزیت رقابتی کدامها هستند؟
مزیت رقابتی ۶ عامل مهم دارد. این عوامل عبارتاند از:
- کیفیت
- قیمت
- مکان
- انتخاب
- خدمات
- سرعت
این عوامل مهم هستند زیرا هدف شما به عنوان یک کارآفرین این است که اطمینان حاصل کنید مشتریان کسبوکار شما را انتخاب کنند و شما خواستههای آنها را به طور کامل برآورده کنید تا آنها همچنان به سراغ شما بیایند.
قیمت
قیمتی که برای خدمات یا کالاهای مختلف ارائه میدهید باید معقول و به نفع مصرفکنندگان باشد. مصرفکنندگان مایلند کالاهای باکیفیت را با قیمت مقرونبهصرفه به دست آورند. مدیریت هزینه کار سخت اما بسیار مهمی است.
برای آنکه با اهمیت آن بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد میکنیم کتاب گرگ وال استریت را از دست ندهید.
مکان
باید اطمینان حاصل کنید که کسبوکار شما در مکانهای استراتژیک واقع شده است. مکانی که برای بسیاری از مصرفکنندگان به راحتی قابل دسترسی است یا به بازار وسیعتری دسترسی دارد.
کیفیت
کیفیت کالا یا خدماتی که به مصرفکنندگان خود ارائه میدهید به هیچ وجه نباید به خطر بیفتد. مصرفکنندگان کالای باکیفیت با هزینه بالاتر را به کالایی با هزینه کم اما کیفیت پایین ترجیح میدهند.
شما به عنوان یک کارآفرین، باید اطمینان حاصل کنید که کالا یا خدمتی که ارائه میدهید، همیشه کیفیت لازم را داشته باشد.
سرعت
نرخ تولید کالا یا ارائه خدمات، باید با سرعت حرکت کالا مطابقت داشته باشد.
انتخاب
شما باید اقلامی را برای تولید انتخاب کنید که مطمئن هستید تقاضای آنها در بازار زیاد است و به شما سود خواهند داد.
خدمات
نحوه ارائه خدمات نکته بسیار مهمی است. شما باید خدمات خود را به گونهای ارائه دهید که رضایت مشتری خود را جلب کنید و او همیشه به سراغ شما بیاید.
چگونگی تأثیر مزیت رقابتی بر پیشرفت یک کسب و کار
مزایای رقابتی به پیشرفت کسبوکار شما کمک بزرگی میکنند؛ اما چگونه؟ در ادامه مواردی را که مزیت رقابتی برای شما به وجود میآورد شرح میدهیم تا تاثیر آن بر پیشرفت کسبوکار خود را به طور کامل درک کنید.
- به کسب سود بیشتر کمک میکند
- سبب جذب مشتریان بیشتر میشود
- مشتریان شما را تبدیل به مشتری وفادار به برند میکند
- به جذب استعدادها و سرمایهگذاران بیشتر برای برند کمک میکند
ویژگیهای بالا که برخی از دستاوردهای کسبوکار شما از طریق مزایای رقابتی هستند، به شما در ساختن برند شرکتی کمک میکنند.
از این طریق میتوانید محصول یا خدمت خود را به مردم عرضه کرده و آنها را به مشتریان وفادار تبدیل کنید. این اتفاق، مهمترین دستاورد هر کسبوکاری محسوب میشود.
سخن آخر
رسیدن به اهداف برند، جلب مشتری وفادار و پیشی گرفتن از رقبا، آرزوی هر کسبکاری است. ایجاد مزیت رقابتی، به شما کمک میکند تا این آرزوها را محقق کنید و کسبوکار خود را به یک نام معتبر و آشنا میان مردم تبدیل کنید.
همانطور که در این مقاله خواندید، ایجاد مزایای رقابتی درست، کار آسانی نیست، اما اگر دوست دارید مانند شرکتهای بزرگ متمایز و محبوب باشید، باید برای شرکت خود مزیتهای رقابتی ایجاد کنید. امیدواریم این مقاله در این راه کمکی هرچند کوچک به شما بکند.
مزیت رقابتی آن ویژگی مهمی است که یک برند را قادر میسازد تا از رقبای خود پیشی بگیرد. مزیتهای رقابتی به کسبوکار اجازه میدهند تا در مقایسه با رقبای خود بیشتر به چشم مصرفکنندگان بیاید و برای شرکت و سهامدارانش ارزش بیافریند.
مزیتهای رقابتی شما، باعث برتری برند شما نسبت به رقبایتان در ذهن مخاطب میشوند و او را تبدیل به مشتری وفادار شما میکنند. مشتری وفادار و همیشگی، ارزشمندترین دستاورد هر کسبوکاری است.