اولین بار که با واژه کارما آشنا شدم، ۲۰ سالم بود. به عرفان، مباحث و فعالیتهای عرفانی علاقه پیدا کرده بودم و دوست داشتم در این زمینهها به شکل عمیقتری ورود کنم. با کلاسهای یوگا، مطالعه درباره عرفان هندی، عرفا و مرتاضهای برجسته هند شروع کردم.
در همان زمانها که درباره این قانون میخواندم، دائماً این نکته به ذهنم خطور میکرد که چنین مفهومی در فرهنگ و اعتقادات ما ایرانیها هم بسیار مطرح است و به آن باور داریم. شاید نامش را کارما نگذاشته باشیم، اما در تمام فعالیتهای روزمرهمان، اشعار، ادعیه و بسیاری از متون ایرانی هم باور به آن به چشم میخورد. به مثالهای زیر دقت کنید:
«از مکافات عمل غافل نشو / گندم از گندم بروید، جو ز جو»
«تو نیکی میکن و در دجله انداز / که ایزد در بیابانت دهد باز»
«بخند تا دنیا به رویت بخندد»
«دنیا مزرعه آخرت است»
«چو بد کردی مباش ایمن ز آفات / که واجب شد طبیعت را مکافات»
«هرچه کنی به خود کنی / گر همه نیک و بد کنی»
برای شما هم جالب بود، نه؟ دوست دارید بیشتر درباره این قانون بدانید؟ پس با من همراه شوید تا در این مقاله بوکاپو از چیزهایی که درباره کارما یاد گرفتهام برایتان بگویم.
اما قبل از رفتن به قسمت بعدی، خوب است که با یکی از خلاصه کتابهای بوکاپو که درباره ذهنآگاهی است آشنایتان کنم؛ کتاب ذهن آگاهی برای آغازگران. این خلاصه کتاب کمکتان میکند که با شکل جدیدی از مراقبه، بیداری و آگاهی آشنا شوید.
تعریف کارما چیست؟
این کلمه از زبان سانسکریت و باورهای هندویی و بودایی گرفته شده و به معنی Action یا عملکرد است؛ عملکرد ما انسانها در زندگی.
کارما که قانون بومرنگ هم نامیده میشود، میگوید که انسان هر کاری که در این جهان انجام بدهد، حتما نتیجهاش را میبیند. کار خوب، نتیجه خوب به دنبال دارد و کار بد هم نتیجه بد؛ چه در دنیا و چه در آخرت.
ادیانی که به تناسخ و زندگیهای پشتسرهم اعتقاد دارند هم میگویند که نتیجه اعمالمان حتی میتواند به آن زندگیهایی که بعدها خواهیم داشت برسند.
شکل افراطیتر این اصل هم این است: هر کاری که در حق دیگران انجام بدهی، دقیقاً مثل خودش برای تو هم اتفاق میافتد.؛ مثلاً اگر از یک نفر دزدی کنی، از خودت هم دزدی خواهد شد. به یک نفر خیانت کنی، به خودت هم خیانت خواهد شد. به فردی در بیماریاش کمک کنی، در زمان بیماری خودت هم کمک خواهی داشت و الیآخر.
اما همهچیز به همینجا ختم نمیشود. بر اساس این قانون، علت تمام غمها و شادیها، علت تمام این بازگشتها این است که ما به دنیا و هر اتفاقی که در آن میافتد وابستهایم. ما خودمان را درون یک زندان، یک چرخه ناتمام گیر انداختهایم و تنها زمانی از آن رها میشویم که به بیداری یا همان عدم وابستگی برسیم.
وقتی این بیداری اتفاق بیفتد، دیوارهای زندان دنیا فرو میریزد و ما به مرحلهای فراتر از چند عمل و عکسالعمل ساده وارد میشویم. اینجا کارمان کمی سخت میشود. اگر بخواهیم بیشتر دربارهاش بدانیم باید وارد مباحث خاصتری بشویم و پیچیدهتر فکر کنیم. پس فعلاً به همینقدر بسنده میکنیم.
نکته این است که شاید نتوانیم به این مرحله عارفانه و ویژه برسیم، اما میتوانیم تمرکزمان را به سمتی ببریم که تمام اعمالمان را سنجیده و متفکرانه انجام بدهیم تا نتایج بهتر و درستتری نصیبمان شود. خوب است که اینجا شما را با کتاب کارما در بوکاپو آشنا کنم. سری به اپلیکیشن یا سایت ما بزنید و لحظاتی را با خلاصه این کتاب جذاب سپری کنید. چیزهای خوبی دستگیرتان خواهد شد.
آیا باید قوانین کارما را بدانیم؟
راستش باید و نبایدی در اینجا وجود ندارد. اگر بدانید خوب است و اگر هم ندانید، باز هم شامل این قوانین خواهید شد. اما خب، دانستنش کاری میکند که دید بهتری به خودتان و زندگیتان پیدا کنید و با ذهن منظمتری به آینده و تصمیماتتان فکر کنید.
همانطور که تژال پاتل، متخصص مراقبه و ذهنآگاهی میگوید: «این مفهوم فلسفهای است که به ما میگوید چطور زندگی کنیم، چطور نسخه بهتری از خودمان بسازیم و چطور زندگی رضایتبخشی را به خودمان هدیه دهیم.» البته همه اینها در صورتی معنا پیدا میکند که واقعاً به چنین قانونی باور داشته باشیم.
سیری در قوانین
همانطور که در بخش قبل گفتم، فرای از دیدگاههای عارفانه، مهمترین نکته این است که بتوانیم در مسیری قرار بگیریم که اعمالی سنجیدهتر و فکرشدهتر داشته باشیم. اگر بتوانیم قبل از هر تصمیمی، بیشتر مراقب اعمال، افکار و رفتار خود باشیم، قطعاً اتفاقات بهتری را در زندگی خود تجربه خواهیم کرد.
برای رسیدن به چنین مرحلهای، جهان قوانینی را برای همه ما در نظر گرفته است که بسیار کمککننده هستند.
۱. قانون اساسی کارما یا قانون علت و معلول
تژال پاتل میگوید: «بیشتر آدمهایی که درباره کارما حرف میزدند، آن را به این قانون میشناسند. همان بازگشت آثار اعمالمان به خودمان.»
بر اساس این قانون، هر فکر یا انرژیای که از خودتان بروز دهید، به خودتان برمیگردد. بنابراین، اگر عشق میخواهید، باید عشق بورزید؛ چه به خودتان، چه به دیگران.
۲. قانون آفریدن یا خلق کردن
بر اساس این قانون، باید به جای اینکه منتظر بمانید تا اتفاقاتی که میخواهید، برایتان پیش بیایند، خودتان فضا و شرایطی را فراهم کنید که آن اتفاقات رقم بخورند. به قول معروف: «از تو حرکت، از خدا برکت.»
پاتل اینجا هم توصیه میکند که از خودتان بپرسید که چه چیزی را باید رها کنید تا فضا برای چیزی که واقعا میخواهید، فراهم شود. همچنین حواستان باشد که از مهارتها، استعدادها و تواناییهایتان در مسیری استفاده کنید که نهتنها برای خودتان، بلکه برای دیگر انسانها هم مفید باشد.
اینجا شاید خوب باشد که خلاصه کتاب من، خودم و ما را در کتابخانه بوکاپو ذخیره کنید و بعد از خواندن این مقاله، سری هم به این کتاب و نکات کاربردیاش بزنید.
۳. قانون تواضع
پل هریسون، خالق مدیتیشن روزانه میگوید: «بر اساس این قانون، تو باید آنقدر متواضع و فروتن باشی که با همه وجودت بپذیری زندگی فعلی و اتفاقاتی که برایت پیش میآیند، همه نتیجه اعمال گذشتهات هستند.»
پذیرش همیشه جواب میدهد. وقتی قبول کنید که در بخشهایی از زندگی خودتان عملکرد خوبی نداشتهاید یا بپذیرید که بدیهایی در حق خود و دیگران کردهاید، آماده میشوید که در مسیر اصلاح و تغییر مثبت گام بردارید.
۴. قانون رشد
قانون رشد تأکید زیادی بر این نکته دارد که هر تغییری در دنیای بیرونمان، از درون خودمان شروع میشود. شما تنها موجود در دنیا هستید که میتوانید روی بیشتر جنبههای خود کنترل و تسلط پیدا کنید. بنابراین، اگر بتوانید این تسلط را عمیقتر کنید، در مسیر رشد قدم گذاشتهاید.
همچنین، قانون رشد بر پذیرش چیزهایی که نمیتوانید کنترل کنید هم تأکید دارد. اگر چیزی از کنترل شما خارج است، قبولش کنید و دوباره تمرکزتان را ببرید به سمتی که قابلیت تغییر دارد.
پیشنهاد مطالعه: راهکارهایی برای رهایی از توقع و انتظارات بی جا از دیگران۵. قانون مسئولیتپذیری
قانون مسئولیت میگوید که شما محصول تمام انتخابهایی هستید که در زندگی خود دارید. بنابراین، باید در حق خودتان مسئولانه عمل کنید و نگذارید که زندگیتان به سمتی برود که از واقعیت شما فاصله دارد.
زندگی شما مثل گل شماست. یادتان هست که شازده کوچولو چه میگفت؟ «تو مسئول گلت هستی.»
۶. قانون اتصال
قانون اتصال میگوید که همهچیز در زندگی شما، از جمله گذشته، حال و آینده شما به هم مرتبط هستند.
هر کاری که در گذشته انجام دادهاید، امروز دارد نتیجهاش را نشان میدهد و هر کاری که حالا انجام بدهید، در آینده خودش را نشان خواهد داد.
۷. قانون تمرکز
همیشه حواستان باشد که روی یک چیز تمرکز کنید و نه چند چیز. تمرکز روی چند کار یا تصمیمِ همزمان باعث میشود که نتوانید عملکرد باکیفیت و صحیحی داشته باشید.
تژال پاتل، اینجا هم میگوید: «مثلاً اگر به طور ویژه و مخصوصی روی صلح و عشق تمرکز کنید، قطعاً کمتر تحت تأثیر مسائل خشمگینکننده یا آزاردهنده قرار خواهید گرفت و یا در برابر این اتفاقات، برخورد مناسبتری خواهید داشت.
قبل از اینکه از بقیه قوانین کارما برایتان بگویم، بگذارید یکی از جدیدترین خلاصه کتابهای بوکاپو را هم به شما معرفی کنم. خلاصه کتاب پنج رازی که قبل از مرگ باید بدانید. این کتاب با پرداختن به داستانهایی واقعی از افراد مختلف، شما را با حقایقی درباره زندگی آشنا میکند که میتوانند کمکتان کنند باقی عمرتان را به شکل زیباتری زندگی کنید.
۸. قانون بخشیدن و پذیرا بودن
این قانون به شما میگوید که اگر میخواهید در یک دنیای صلحآمیز زندگی کنید، بنابراین، باید روی ایجاد صلح تمرکز کنید. بخشنده باشید و اگر چیز خوبی را میخواهید، در مسیر ایجاد یا گسترش آن چیز خوب قدم بردارید. آدام گرنت نویسنده کتاب بگیر و ببخش معتقد است بخشندهها به اوج موفقیت میرسند.
۹. قانون اینجا و اکنون
برای اینکه آرامشتان را پیدا کنید باید روی زمان حال متمرکز شوید. فکر کردن بیشازحد به گذشته و اشتباهاتتان باعث میشود که آنها را دوباره تکرار کنید. بهجای این کار، بر اکنون و رفتارها و کارهایی مثبتی که میخواهید داشته باشید تمرکز کنید.
در این بخش هم میخواهم یک خلاصه کتاب دیگر به شما معرفی کنم. هماهنگی خوبی با قانون نهم دارد و شاید خوب باشد که در کتابخانه بوکاپو قرارش بدهید. خلاصه کتاب هنر در لحظه زندگی کردن.
این کتاب به شما کمک میکند که از اضطراب رها بشوید و راههای بهتر و سادهتری برای رنگ دادن به زندگی خودتان پیدا کنید.
۱۰. قانون تغییر
بر اساس اصل تغییر، تاریخْ دوباره و دوباره تکرار خواهد شد تا زمانی که شما از تجربههایتان درس بگیرید و برای متوقف کردن چرخه زندگیتان، اقدامات جدید و متفاوتی پیش بگیرید.
قانون تغییر به شما کمک میکند که آیندهای جدید و نسخه بهتری از خودتان بسازید.
۱۱. قانون صبر و پاداش
قانون صبر و پاداش از اسمش کاملاً معلوم است که چه میخواهد بگوید. در مسیر تغییر خود صبور باش و بدان که این استقامت و پایداری، نتیجه و پاداش خواهد داشت.
۱۲. قانون اهمیت دادن و انگیزهبخش بودن
این قانون میگوید که همه ما به یک دردی میخوریم. همه ما میتوانیم تأثیری اساسی در این جهان بگذاریم. گاهی ممکن است یک کار برای ما بسیار ناچیز به نظر برسد، اما تأثیر عمیقی بر روی اطرافیانمان بگذارد.
پاتل میگوید که یادآوری این قانون کمکتان میکند که در زمانهایی که بیانگیزه میشود و احساس بیهدف بودن میکنید، دوباره برگردید به مسیر و محکم قدم بردارید. شما با یک موهبت به دنیا آمدهاید و قرار است که تأثیرات بزرگی در این جهان بگذارید. پس از تمام تواناییها و مهارتهای خود کمک بگیرید.
خب، اینها ۱۲ قانون کارما بودند. درباره این قوانین چه فکری میکنید؟ راستش من موقع تحقیق درباره این قوانین، به این نتیجه رسیدم که تمامشان درواقع زوایای مختلف همان قانون اول هستند. انگار از جنبهها و شکلهای مختلفی به قانون علت و معلول نگاه شده باشد و از اثرش در بخشهای مختلف گفته شده باشد.
مهمترین چیزی که این قوانین به من یاد دادند این بود که هر چیزی بازتاب یک چیز دیگر است و هیچ کاری بینتیجه نخواهد بود.
قبل از رفتن به بخش بعدی مقاله، بگذارید خلاصه کتاب ذهن ذن، ذهن آغازگر را هم به شما معرفی کنم. در این کتاب، درباره ذن و چگونگی تأثیر آن بر روی ذهن و عملکردمان در زندگی خواهید خواند.
تفاوت کارما و دارما
اما بیایید به یک بحث دیگر هم بپردازیم؛ تفاوت کارما و دارما. این دو مانند اسمشان یک تفاوت اولیه باهم دارند، اما در ادامه مسیر، همراستا میشوند. اما دارما چیست؟ دارما به وظایف ما در جامعه و خانواده و گروهها اشاره دارد. هر جامعه و خانوادهای باتوجه به شرایط، فرهنگ و اعتقاداتش دارمایی را مدنظر قرار میدهد و در مسیر آن، عمل میکند. این وظایف مادامالعمر هستند و مسئولیت ما را در ادامه زندگی مشخص میکنند.
اما لازم است بگویم که دارما دو رو دارد. دارما میتواند هم بسیار امیدبخش و آرامشبخش باشد و هم میتواند زندگی ما را تبدیل به میدان جنگ و جهنم کند. چرا؟
دلیلش این است که اگر شما خودتان، طرز فکر و چشمانداز زندگیتان را هماهنگ با جامعه، خانواده، دین و فرهنگ خویش بدانید، بهراحتی میتوانید از وظایف و سنتها پیروی کنید و هیچ چالش یا دستاندازی را در مسیر زندگیتان تجربه نکنید.
اما فقط کافی است که در یکی از این بخشها احساس ناهماهنگی کنید یا به این نتیجه برسید که باید جای دیگری غیر از جایی که هستید زندگی و وظایفتان را جستجو کنید. اینجاست که چالشها شروع میشوند و مسیر پیش روی شما سخت خواهد شد. البته که این مسئله اصلا اشکالی ندارد. نکته فقط اینجاست که باید استقامت و صبوری بیشتری در این مسیر پیش بگیرید و تمام تمرکزتان را روی پیدا کردن دارمای اصلی خودتان بگذارید.
همچنین، باید حواستان باشد که این کشاکش و جستجوی شاید حتی مادامالعمرتان تأثیر بدی روی کارمای شما نگذارد.
در پایان این بخش میخواهم خلاصه کتاب انسان در جستجوی معنا را به شما معرفی کنم. این کتاب را ویکتور فرانکل نوشته است و از تجربیات واقعی خود در اردوگاه کار اجباری نازیها، انگیزه بقا و راههایی میگوید که باعث شدند نگاهش نسبت به زندگی و حتی همهچیز تغییر کند.
سخن آخر
برایتان از کارما نوشتم. خودم هم در ابتدا خیلی خوب دربارهاش نمیدانستم. تحقیق کردم و گفتم نتایجی که تا به این لحظه به دست آوردهام را با شما شریک شوم. از معنای این قانون گفتم، از اینکه نام دیگرش قانون بومرنگ است. از اینکه اصلاً ریشهاش کجاست و چه قوانینی دارد. در آخر هم تفاوت کارما و دارما را برایتان شرح دادم و از سختیها و شیرینیهای این دو قانون نوشتم.
نمیدانم شما چقدر به این قوانین باور دارید یا باور پیدا کردهاید. خودم هم هنوز در حال کشف و شهود هستم. اما تنها چیزی که از آن مطمئنم این است که اگر میخواهم دنیای من تغییر کند و با من مهربانتر شود، باید این مهربانی را از خودم به خودم شروع کنم و سپس به تمام دنیا مهر بورزم. امیدوارم از خواندن این مقاله لذت برده باشید.
کارما قانونی است که به ما میگوید هر عملی که در این دنیا انجام بدهی، به خودت برمیگردد. این اصل به قانون بومرنگ هم معروف است. ریشه اصلی آن هم در هند است و از هندوئیسم و بودیسم سرچشمه میگیرد.
کارما ۱۲ قانون دارد. قانون اصلی آن که اکثر آدمها میشناسند، همان قانون علت و معلول است. اینکه ما هرچه در این دنیا انجام بدهیم به خودمان کردهایم؛ چه خوب و چه بد. قوانین دیگرش هم درباره تغییر، تواضع، مسئولیتپذیری، الهامبخشی و... است.
دارما به معنای وظیفه ما در زندگی است که جامعه، خانواده و فرهنگمان آن را مشخص میکنند و کارما عملکرد مثبت یا منفی ما را در راستای این وظایف نشان میدهد.