شاید اگر قدرت ضمیر ناخودآگاه (subconscious mind) را زودتر میدانستیم، آن وقت روح گریان و مغز ناآرامی که همه ما در بازههایی از زندگی تجربه کردیم، زودتر آرام میگرفت.
شاید وقت آن رسیده که دستهایمان را تا عمق وجود ضمیر ناهوشیارمان فرو ببریم و هر آنچه که از خوب یا بد در آن تلنبار شده بیرون کشیده، مقابل خود قرار دهیم و آن را با تمام وجود ببینیم.
همان جایی از وجود، ذهن یا ضمیرمان، که به صورت نا خودآگاه، عمل میکند! در این مطلب قصد داریم همه چیز را راجعبه ضمیر ناخودآگاه برای شما بگوییم. پیشنهاد میکنم این بحث جذاب را تا انتها با مجله بوکاپو دنبال کنید.
این اتفاقات همان تجربههای تکراری و آشنای دوران بزرگسالی هستند که تلههای روانمان در کودکی چگونگی آنها را هدایت میکنند.
همان تلههایی که جفری یانگ در کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید درباره انواع مختلف آنها و دردسرها و تجربههای تلخ تکراری که برایمان رقم میزنند صحبت میکند.
در زمانی که ذهن نیاز دارد خودش را حفظ کند، ناخودآگاه ما برای مدیریت وضعیتهای بحرانی به میان میآید تا بتواند از او محافظت کند. دقیقا مانند زمانی که به سینما سه بعدی میروید و میدانید اتفاقاتی که میبینید واقعی نیست، اما در نهایت نسبت به چیزهایی که میبینید واکنش نشان میدهید.
در واقع اینکه میخواهیم در باغ زندگیمان گل یا علف هرزه بروید، بستگی دارد چه خوراکی به ضمیر ناخودآگاهمان دادیم. لوییز هی در کتاب شفای زندگی میگوید: «زندگی، انعکاس افکار شماست.
دنیا همانطور که شما به آن واکنش نشان میدهید و در مورد چیستی و چرایی آن فکر میکنید، شکل میگیرد و در نهایت تبدیل به آینهای میشود که انعکاسدهنده دیدگاهها و باورهای شماست».
آنقدر نگرش و ذهنیت شما درباره جهان و اتفاقاتش مهم است که لوییز هی در این کتاب دستورالعمل کاملی برای تخلیه ذهنتان از افکار منفی ارائه کرده است.
ضمیر ناخودآگاه چیست؟
نمیدانم آیا تا به حال ماجرای کوه یخ را شنیدهاید یا نه. تصویری از یک کوه یخ که در یک دریاچه یخی قرار دارد. در حالی که بخش کوچکی از یخهای کوه یخی بر روی آب دیده میشود، اما زیر آب، یک کوه بزرگی از یخ، قرار دارد که کمتر کسی به آن توجه میکند. این ماجرا بیتشبیه به ضمیری که اسم آن را ناخود آگاه گذاشتند، نیست. جایی که نادانسته بسیاری از اتفاقات، رویاها، امیال سرکوب شده، عقدهها، ترسها و بسیاری از خاطرات در آن ذخیره شده و در رفتارها و واکنشهای امروز ما خودش را نمایش میدهد. ذهن پیشآگاه نیز قسمتی از همان کوه یخ است که زیر آب پنهان شده با این تفاوت که حاوی اطلاعات و خاطراتی است که در دسترس هستند و میتوانند به سرعت به ذهن خودآگاه منتقل شوند. این ذهن ناهوشیار در کدام بخش ذهن ما قرار دارد؟ چه قدرتی دارد و چه خطراتی ممکن است داشته باشد؟ چطور میتوان از آن برای موفقیت استفاده کرد؟ چگونه میتوان دستمالی برداشت و لکههای سیاهی که روی آن افتاده، پاک کرد؟ شاید در مسیر فهمیدن و آگاهی نسبت به ضمیر ناخودآگاه (unconscious mind) برسیم به این جمله فروید که در نهایت” انسان در سرزمین خودش هم بیگانه است”.بررسی ناخودآگاه ذهن با چند مثال
بیایید این بخش را با چند صحنه آغاز کنیم:صحنهٔ اول:
در صحنه اول کودکی را میبینید که مورد تجاوز قرار گرفته و متجاوز فردی آشنا بوده است. کودک بعد از این اتفاق وحشتناک نمیداند چطور باید ذهن خودش را مرتب کند. آیا به دیگران در این مورد بگوید؟ آیا او خطایی مرتکب شده؟ آیا مقصر تجاوز به او، خودش بوده؟ و بسیاری از سوالات دیگر که بدون جواب باقی میماند. در حالی که سالهای سال، این قسمت از تجربه او، در ذهن ناخودآگاهش، ثبت و ضبط شده و در بزرگسالی به شیوهها یا تلههای رفتاری مختلف خود را نشان میدهد.صحنهٔ دوم:
در صحنه دوم، مردی را میبینیم که قصد دارد برای بار چندم، سیگار را ترک کند. او در نهایت به سختی موفق میشود اعتیاد خودش را ترک کند، اما در نهایت چند وقت بعد او را میبینید که دوباره در حال سیگارکشیدن است.صحنهٔ سوم:
صحنه بعدی و آشنای ما، فردی است که تصمیم دارد رژیم گرفته و لاغر شود. هفتههای اول او را میبینید که بر رژیم سفت و سختش پایبند است. ارادهاش را تحسین میکنید و تغییرات وزنی او را به او یادآور میشوید. در نهایت بعد از این چند وقت سختی که با زحمت وزنش را پایین آورده، او را میبینید که دوباره به افراط در شیرینی خوردن روی آورده است.صحنهٔ چهارم:
صحنهٔ آخر ما، کودکی است که در حال دیدن دعوا و کتککاری پدر و مادرش است. کاری از او ساخته نیست. در آن لحظه، استرس، ترس و وحشت وجود کوچکش را دربرمیگیرد. او از این اتفاق فراری است و آن را فراموش میکند. اما ذهن ناخودآگاه او، این اتفاق را در آرشیو خود نگه میدارد و جایی در بزرگسالی خودش را نمایش میدهد. آیا این صحنهها برای شما هم آشنا هستند؟ ضمیر ناخودآگاه یک مخزن فعال از احساسات، خاطرات، رویا، عواطف و افکار خارج از ذهن خودآگاه است. این ضمیر خشک و بدون انعطاف است. شاید شما در کودکی خاطرات مختلفی را به یاد بیاورید که هر بار با به یاد آوردن آن، شکل تازهای از احساسات را تجربه کنید.
در حالی که ضمیر ناهوشیار شکل تازهای به احساسات و اتفاقات نمیدهد. بلکه خودش را با اشکال مختلف در زمانهایی دیگر به سطح خودآگاه میرساند.
خلاصه کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید
روانکاو خودتان باشید
جفری یانگ
در ۶۸ دقیقه مطالعه کنید
مشاهده کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید
روانشناسی ضمیر ناخودآگاه
به عقیده یونگ، ریشه بسیاری از مسائل بحرانی، در ضمیر پنهان یا ضمیر ناخود آگاه انسان است. او معتقد است که سه منبع اصلی ذهن و روان، شامل خود، ناخودآگاه شخصی و ناخودآگاه جمعی است. منظور از “خود” نمادی از ذهن خودآگاه است که به افکار و احساسات آدمی آگاهی دارد. ناخودآگاه شخصی، تمام اطلاعاتی است که شاید فراموش کرده باشیم و یا خاطرات و احساساتی که ممکن است سرکوب کرده باشیم. همان واژهای که یونگ از آن به عنوان “ عقده روانی” یاد میکند. یونگ، از ضمیر خودآگاه به عنوان پرسونا یاد کرده و معتقد است که پرسونا معمولا از خود واقعی شخص فاصله دارد. در واقع، این “پرسونا” همان کاراکتری از ما است که ما دوست داریم از خودمان نشان دهیم. روانشناسی ضمیر ناخودآگاه بخش مهمی از ذهن است که میتواند تمام ابعاد زندگی ما را تحت کنترل خود گرفته باشد. بی آنکه بدانیم چه اتفاقی در ضمیر ناخودآگاه ما ذخیره شده است، با روانشناسی میتوانیم دریابیم که چه اتفاقی در آن افتاده است. با استفاده از روانشناسی ضمیرناخود آگاه میتوانید با ابعاد ناهوشیار ضمیرتان ارتباط برقرار کنید. به این ترتیب اثرات آن را در زندگی خود ببینید. همانند تاثیر جملهای که احتمالا بارها شنیده باشید که میگویند مراقب صحبتهایی که با خودتان زمزمه میکنید باشید.قدرت ضمیر ناخودآگاه
قدرت ضمیر ناخودآگاه ، فراتر از آن چیزی است که تصور میکنید. هیچ اغراقی در کار نیست. مطمئنا زمانی که از پیچیده بودن ذهن صحبت میکنم، با من هم عقیده هستید. قدرت ذهن مانند یک بانک اطلاعاتی هر آن چیزی که فکرش را بکنید در خود ذخیره میکند. حتی ممکن است تصور کنید برخی اطلاعات را فراموش کردید، در حالی که دست نخورده در ضمیر ناخودآگاه شما نشسته است. بگذارید این قدرت را با چند مثال برایتان بگویم. تازمانی که به سن ۲۱ سالگی برسید، شما میتوانید صد برابر دایره المعارف را به طور کامل در ضمیرتان ذخیره کنید. با این تفاسیر، ضمیر ناخودآگاه به خوبی کار خودش را انجام میدهد. این ضمیر خودآگاه است که باید به آن شک کرد! ضمیر ناخودآگاه وظیفه ذخیره و بازیابی اطلاعات را بر عهده دارد. در واقع همانطور که این ضمیر در ما برنامهریزی شده است، ما به اتفاقات پاسخ میدهیم.
هر چیزی که میگوییم یا انجام میدهیم، در واقع با الگویی از “خویشتن یا خود واقعی” در ضمیرناخود آگاه قرار گرفته است. به همین دلیل است که میگویند از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید.
خطرات ضمیر ناخودآگاه
تمام عادات، تفکرات و عمل شما در ضمیر ناخودآگاه ذخیره میشود. این ضمیر تمام لحظههای راحتی و خوشی شما را به خاطر میسپارد و برای نگه داشتن شما در آن حالت تلاش میکند. به همین دلیل است که وقتی رژیم میگیرید یا سختی را برای رسیدن به هدفی به خود میدهید، ذهن شما، به دنبال راحتی یا لذتی میگردد که در عدم انجام آن، وجود دارد. بنابراین شما برای رسیدن به آن لحظه راحتی، بیخیال انجام آن میشوید. به همین دلیل است که روی نوشتن اهداف و داشتن عادات روزانه موثر تاکید میکنند. تا به این ترتیب بتوانید ذهن را با عادتتان تطبیق دهید. هر بار که قصد دارید چیز جدیدی را امتحان کنید یا کاری متفاوت از عادتتان انجام دهید، احتمالا تنش یا ناراحتی را در این شرایط احساس کنید و این یکی از عواملی است که در دسته موانع مهم مدیریت زمان رتبه بالایی را به خود اختصاص میدهد. اما وقتی آن کار متفاوت و احتمالا سودمند تبدیل به عادت شود، ضمیر ناخود آگاه شما میتواند خود را با آن تطبیق دهد. اگر دقت کنید بسیاری از افراد موفق با تکیه بر قدرت ضمیرناخودآگاه، همیشه از منطقه امن زندگی و آسایش خود خارج شدند. آنها به ذهن خود اجازه نمیدهند تا با تکیه بر راحتی یا آسایش و حتی رضایت از خود، خلاقیت یا فعالیتهایشان تحت تاثیر قرار بگیرد. پیشنهاد مطالعه: چگونه ماندن در منطقه امن زندگی به تدریج شما را میکشد؟مروری بر قوانین ضمیر ناخودآگاه
این بخش را حتما بخوانید. اگر تابهحال، تصوری از قوانین ضمیر ناخودآگاه نداشتید، این قسمت ممکن است شما را بترساند. البته جای نگرانی نیست. با کنترل و تمرین میتوانید ضمیر ناخودآگاه را به دست بگیرید. از جمله قوانین ساده اما پیچیدهای که این ضمیر دارد، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:- این ضمیر سعی دارد هر آن چیزی که در ذهن دارید، به واقعیت تبدیل کند.
- در ذهن ناخودآگاه هر کلمه، معنا و محدوده خاصی دارد. ( واژه رانندگی شما را به یاد چه چیزی میاندازد؟)
- در ناخودآگاه ما هر کلمه، تصویری دارد.
- در قانون ضمیر ناخود اگاه، مسیرهای منطقی برای رسیدن به احساسات و عواطف وجود ندارد. دقیقا همان احساسی که موقع دیدن فیلم ترسناک تجربه میکنید، با این که میدانید خطری شما را تهدید نمیکند و دلیلی برای ترس وجود ندارد.
- بخش ناخودآگاه ذهن، جمله منفی را نمیفهد. بنابراین اگر با خودتان تکرار میکنید که من دیگر پرخوری نمیکنم، ضمیر ناخودآگاه تصویر پرخوری کردنتان را به خاطر میسپارد.
- هر آنچه برای شما اتفاق افتاده است، ناخوداگاه بدون اینکه تفکیکی قائل شود، همانطور که هست ثبت میکند.
- از دیگر قوانینی که در ناخودآگاه وجود دارد، این است که این ضمیر تفاوتی بین واقعیت و خیال قائل نمیشود. اگر یک رزمی کار هستید، این قضیه را احتمالا هنگام تصور رینگ مسابقه یا تماشای فیلم مسابقات با بالارفتن ضربان قلبتان تجربه کرده باشید.
- ضمیر آگاه میتواند عملکرد ذهن ناخودآگاه شما را مختل کند. این را میتوانید هنگامی که قصد دارید آگاهانه به خواب بروید، تجربه کنید. هر کاری کنید، خوابتان نمیبرد.
- در قوانین این ضمیر، باور قبلی تا زمانی که جایگزین مناسبی پیدا نکند، حفظ میشود. در مقابل، در صورت رد باور قبلی، به راحتی میتواند آن را کنار بگذارد.
تسلط بر ضمیر ناخودآگاه
همه ما دارای ترسها و باورهایی هستیم که در ضمیر ناخود آگاه ما مدفون و پنهان باقی ماندهاند؛ بنابراین بسیار اهمیت دارد که راههای تسلط بر ضمیر ناخودآگاه را بدانیم و به آن مسلط شویم. برای این کار میتوانید دو تکنیک زیر را در پیش بگیرید:-
تکرار جملات تاکیدی
خلاصه کتاب مرا بیرون بیاور
ذهن خلاقانهتان را کشف کنید و ایدههایتان را وارد دنیای واقعیت کنید
پیتر هیمل من
در ۲۴ دقیقه مطالعه کنید
مشاهده کتاب مرا بیرون بیاور
-
تجسم سازی
تفاوت ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه در چیست؟
همانطور که از اسم این دو ضمیر مشخص است، ضمیر خودآگاه بخشی از ذهن است که به آن آگاهی داریم و ضمیر ناخوداگاه بخشی دیگر بوده که مربوط به اتفاقاتی است که خارج از آگاهی ما رقم میخورد. ناخوداگاه ممکن است برخلاف خوداگاه همچون کودکی نابالغ عمل کند در حالی که خودآگاه منطقی و همچون پیر فرزانه عمل میکند. اراده در ناخوداگاه معنا ندارد. اعمال و رفتار در ناخودآگاه به صورت غیر ارادی است، اما در خوداگاه کاملا ارادی است. در ناخوداگاه همزمان میتوانید چندین محاسبه و کار را با هم انجام دهید در حالی که این کار در خوداگاه انسان امکانپذیر نیست. توماس آنتونی هریس در کتاب ماندن در وضعیت آخر میگوید: «شما یک نفر نیستید! شخصیت شما از یک کودک، یک والد و یک بالغ تشکیل شده است. تصمیمهای ما، احساساتمان و هرآنچه که تا امروز بر سرمان آمده، ترکیبی از مجموعه این سه نفر است.» قطعا آشنایی با این سه نفر که در درون ما زندگی میکنند، ما را در راه شناخت و کنترل بهتر ضمیر ناخودآگاهمان همراهی خواهد کرد.روش های تقویت ضمیر ناخودآگاه
در ادامه چند روش مؤثر در تقویت ضمیر ناخودآگاه را با هم بررسی میکنیم:-
ذهنتان را از افکار منفی پاک کنید
-
اهدافتان را بنویسید
خلاصه کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
چگونه با شناسایی دقیق خواستهها و ترسهای پنهانتان، مسیر موفقیت را هموار کنید
هنریت کلاوسر
در ۴۰ دقیقه مطالعه کنید
مشاهده کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
-
برای رسیدن به اهدافتان برنامهریزی کنید
-
خود و شرایطتان را تحلیل کنید
استفاده از ضمیر ناخودآگاه
شما میتوانید با تغییر ضمیر خودآگاه، به تغییر ضمیر ناخودآگاه دست پیدا کنید و در نهایت به وسیله آن دست به تغییرات در زندگی بزنید. اینجا اگر شما فرد باهوشی باشید، میتوانید ضمیر ناخودآگاهتان را به سمتی هدایت کنید، که میخواهید به آن برسید.- در قدم اول، اندیشههایی که باعث شک و تردید به خودتان شده، شناسایی کنید. یک قدم به عقب برداشته و ببینید این شک و تردیدی که نسبت به خود یا کارهایتان دارید، از کجا نشات گرفته است.
- نقاط قوت و استعدادهایتان را به رسمیت بشناسید. هیچ دلیلی وجود ندارد تا بخواهید آنها را نادیده گرفته یا پنهان کنید. بررسی نقاط ضعف خوب است اما این به معنای نادیده گرفتن نقاط قوتتان نیست. آنها را ببینید.
- با استفاده از اهداف هوشمندانهای که برای خود تعریف میکنید، سعی کنید اهدافتان را به طور واضح بشناسید. اهداف هوشمندانه دارای ۴ ویژگی مشخص، قابل اندازه گیری، دست یافتنی، نتیجه گرا و مقید به زمان است.
- مسلما همه اتفاقات خوب نیستند. اما ذهنتان را تغییر دهید تا دنیایتان عوض شود. این یک کلیشه نیست! اتفاقات بد و خوبی که برای شما میافتد، در ذهن شما پردازش میشود.
خلاصه کتاب سابلیمینال
چگونه ذهن ناخودآگاه بر رفتارهای شما حاکم است!
لئونارد ملودینو
در ۴۰ دقیقه مطالعه کنید
مشاهده کتاب سابلیمینال
پاک کردن ضمیر ناخودآگاه
در صورتی که ضمیر ناخودآگاه شما در لایههای عمیقتر از سیاهیها و خاطراتی ثبت شده است، که نیاز به کمک دارید، در این مورد، حتما از متخصص کمک بگیرید. با این حال میتوانید با انجام چند روش تا حد امکان خودتان، ذهنتان را از لوح سیاهی که بر آن نشسته است پاک کنید. برای شروع میتوانید از خواندن کتاب ذهن آگاهی برای آغازگران آغاز کنید تا ذهنتان آرام شود. اقدامات زیر به شما در این مسیر کمک خواهد کرد:- مدیتشین با نفس عمیق انجام دهید
- افکار منفیتان را روی کاغذ آورده و در نهایت آن را پاره کرده و دور بریزید
- از هر کسی که فکر میکنید میتواند به شما در پاکسازی روح و ضمیر ناخوداگاهتان کمک کند، یاری بگیرید
- سفر کنید و با دیدن مناظر طبیعی و معجزه طبیعت سعی کنید ذهنتان را خالی کنید
- خودتان و همه کسانی که شما را آزرده خاطر کردند، ببخشید
برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه
بعد از اینکه متوجه شدید این برنامهریزی و خوراکهای اشتباهی که از بچگی به ضمیر ناخوداگاهتان داده شده، چطوری میتواند دوباره بازیابی شود و یک برنامه ریزی مجدد برای داشتن ناخوداگاهی که خودتان میخواهید داشته باشید، میتوانید نتیجه تلاشهایتان اعم از استفاده از عبارات تاکیدی، دیدن نقاط مثبت در کنار نقاط ضعف، مدیتشین، تصویر ذهنی و … را ببینید. بعد از مدتی خواهید دید که چگونه احساس قدرت و اعتماد به نفس شما میتواند باعث شود هر کاری انجام دهید. میتوانید احساس کنید که وقتی هدفی را در پیش داشته باشید، هیچ چیز نمیتوانید جلودار شما شود. در نهایت میتوانید با چالشها و سختیهایی که در مسیرتان است بهتر کنار بیایید. بعد از برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخوداگاه دیگر رسیدن به رویاهایتان، برایتان غیر ممکن به نظر نمیرسد. هر قدم خودتان را نزدیک به رویایتان میبینید. آرامش عمیقتری را بر جانتان احساس میکنید و تمام اینها مستلزم این است که بتوانید با تسلط بر ضمیر خوداگاه و برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه، قدرت آن را در دست بگیرید.ناخودآگاه جمعی
ناخودآگاه جمعی نخستینبار توسط یونگ، مطرح شد. طبق این نظریه، برخی از اعتقادات و معنویت، رفتار جنسی، غرایز مرگ و زندگی، بر اساس تجربه اجدادی به انسان رسیده است. ناخوداگاه جمعی به دانش و تصاویری اشاره دارد که در ضمیر ناهوشیار همه انسانها وجود دارد. در واقع این عقاید و غرایضی که در ناخودآگاه جمعی قرار دارد، توسط ذهنآگاهی سرکوب میشود. در نهایت پیامدهای این کهنالگوها در زندگی فرد خودش را نشان میدهد. احتمالا اگر کتاب نیمه تاریک وجود را خوانده باشید، منظور از غرایض و عقاید سرکوب شده که در ناخودآگاه قرار گرفتند، بدانید. اگر این کتاب را مطالعه نکردید، پیشنهاد میکنم برای شناخت بخشهایی از وجودتان آن را حتما بخوانید.ناخودآگاه جمعی یونگ
ضمیر ناخودآگاه از دیدگاه یونگ، به بخشهای معنوی و اسرارآمیز اشاره دارد. در واقع او ضمیر ناخودآگاه را نوعی ناهوشیاری جمعی دانست که دارای لایههای عمیقی است. به عقیده یونگ، عمیقترین لایههای ذهن ناهوشیار به صورت ژنتیکی به انسان رسیده است و لزوما ناشی از تجربه شخصی یا توسعه فردی نیست. برخی از کهنالگوهایی که در ناخودآگاه جمعی هر کسی وجود دارد، به عقیده یونگ شامل موارد زیر است:- مادر
- تولد
- مرگ
- تولد دوباره
- آنیما
- آنیموس
- قدرت
- قهرمان
با سلامبسیار عالی بود جامع و کامل به خصوص اینکه کتاب های مرتبط رو معرفی می کردید واقعا مطالب مفید و کاربردی بودند.
خیلی عالی گفتین و قابل فهم متشکرم از شما و از خدای خالق ضمیرها
👌
واقعا خوشحالم که خیلی ها فهمیدن با سخت تلاش کردن به هیچ جا نمیرسن و فقط این ذهن که میتونه تورو به چیزی که میخوای برسونه و در کنارش ۲۰ درصد تلاش بکنی من الان واقعا تسلط پیدا کردم به ناخودآگاهم و هر موقعه که دوست داشته باشم به خواسته هام فک میکنم و در این ضمیر با افکار منفی میجنگم
عالی
اره پسر بشین یه گوشه ب خواسته هات فکر کن شاید کسی بهت کمک کرد
ضمیرناخوداگاهم مدام درگیر ادمایی هس ک دیگ توی زندگیم نیستن.شاید یک ساله تمومه که هروقت خاب میبینم این افراد ک دوتاشون خیلی پررنگن و یکیشون خیلی اذیتم گرد همش هست.واسم عجیبه حتی ی مدتیه ک اصلا بشون فک نمیکنم ولی محاله من بخوابم و اینا توی خابم نیان.. مث یه روح همه جا دنبالم هس..هرچی رو کاغذ مینویسم هرچی با خودم حرف میزنم و سعی میکنم کنترل کنم دلی فایده نداره و از این وضعیت ذهنم خستم چون بشون فکرم نکنم باز میان( بخصوص یکیشون ک بیشتر اذیتم کرد همیشه باهام هس) .. چیکار کنم؟
سعی کن قبل از خواب به چیزهایی فکر کنی یا کارهایی رو انجام بدی که دوس داری
معمولا ذهن از آخرین اتفاقاتی که قبل از خواب براش افتاده بیشتر تحت تاثیر قرار میگیره موقع خواب
اگه سعی کنی بهشون فکر نکنی بیشتر بهشون فکر میکنی ، یا باهاشون کنار بیا و یا تغییر بده افکارت رو و یا فراموش کن
ب خواب هات اهمیت نده . حتی اگه خیلی بهشون فکر میکنی رهاشون کن . چیز های خوب رو جایگزینشون کن . امان از اینکه ضمیر ناخوداگاه رو چیز های منفی زوم کنه ، خیلی طول میکشه تا تموم شه
خیلی مقاله مفیدی بود .خیلی ممنون خسته نباشید
سلام
من بعد از۳۵ ساعت رانندگی سخت،الان ک ب خانه رسیدم اون نیم ساعت اخر رو اصلا ب یاد نمی اورم،اینگار ک خواب بودم
ولی سالم ب خانه رسیدم
یعنی ضمیر ناخواداگاهه من اون زمان هوشیار بوده و ماشین رو درست هدایت کرده؟
سلام بسیار عالی و خوب. بنده آثار اوشو را مطالعه کردم ایشان هم اصرار بر ساکت کردن ذهن و ماندن در حال دارند و اینکه هر چی هست در درون خودمان است.
به نظر شما چه تفاوتی بین نگرش یونگ و اوشو دیده میشود یا به نظر میرسد هردو مقصدشان یکیست.
بسیار جمع بندی عالی بود کاربردی
باسلام به اکثر سوالاتی که در ذهن من بود پاسخ دادید شاید این بار بتوانم.
به خداوند و یک نفر اعتماد کن و حرفاتو پیشش بزن.کسی که تو رو باور داره و دوس داره بهت کمک کنه،روی کاغذ بنویس و آتیشش بزن
بسیار عالی . خیلی از معماهای فکری و زندگی من مشخص شد. خیلی از موارد فوق رو بصورت خودجوش انجام میدادم اما چقدر خوب که زودتر به آگاهی برسی تا هزینه و خسارتهای زمان ، عمر و ….. کمتر بشه. ممنونم از شما و آگاهی کل( نظام هستی) که این اطلاعات را به من رسوند. شکر -شکر – و شکر
سلام به همگی من یه حسی دارم نمیدونم اسمشو چی بزارم . من بعضی وقت ها میخوام یه کاری انجام بدم یا حرفی بزنم یا حدس و گمانی بزنم این حس به من میگه اشتباهه غلطه . اینطور نیست اشتباه فکر میکنی. و واقعا هم درست میگه . به نظرتون این اسمش چیه
تو تنها نیستی داداش
خیلی عالی بود.ممنونم بابت این مطالب
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خوشم و او در فغان و غوغاست
ضمن تشکر از مطالب بسیار مفید فوق
لطفا در مورد خود والد و بالغ توضیح بیشتری عنایت بفرمایید
با درود فراوان
ازاینکه وقت گذاشتین و این مطالب جالب رو گردآوری کردین بسیار سپاس گزارم. خوب بود. تنها انتقاد از نظر من اینه که سر تییتر عناوین هم پوشانی دارن و موارد مرتبط به هم خوب دسته بندی نشده. یک مورد از کارکرد ضمیر ناخودآگاه هم که دریافت الهامات و اتصال به آگاهی جهان هستی هست؛ هم اشاره نشده بود. خدا قوت به شما و تمامی خوانندگان گرامی بده
اشتراک ها: نا خود آگاه – ایماگو و خانواده
سلام یک سوال داشتم
من خودم شخصآ تجربه دارم که هدفی رو روی کاغذ نوشتم بعد یادم رفت و بعد از این که متوجه شدم به آن هدفم رسیدم یادم آمد که من یه روزی اونو توی کاغذ نوشته بودم
سوال من اینجاست که من اون هدفو هر روز برای خودم تکرار نکردم و بحال خودش رهاش کردم و بلاخره بهش رسیدم و تجربه اینو هم دارم که همیشه یه چیزی رو زیاد برایم خودم تکرار میکنم اون اتفاق نمیافته پس یعنی ضمیر ناخود آگاه من با بقیه فرق داره اگه از بقیه با تکرار به چیزی که میخان میرسن من باید رهاش کنم تا برسم ؟؟؟
و یه سوال دیگه هم داشتم در مورد برنامه هام
وقتی برنامه هامو مینویسم یه جوری اصلآ قادر به انجام دادنش نیستم انگار اون برنامه فقط توی کاغذ میمونه و اجرا نمیشه
اما وقتی برنامه رو بدون نوشتن تو کاغذ توی ذهنم درست کنم اون وقته همه ی برنامه رو اجرا میکنم
سوال من اینجاست که چرا برای من برعکس اون چیزیه که شما گفتید ؟؟؟
شما گفتید برنامه هامونو بنویسیم تا اجراش کنیم
اشتراک ها: کلیدی برای خودشناسی بهتر|گزارشنامهی هفتم | صبا مددی